صلح در سایه زور پایدار نمی ماند

ارزیابی نشست سران بیست کشور در شرم‌الشیخ مصر

نوشته: حسن بهشتی پور

روز دوشنبه 21 مهر 1404 خبر نشست سران بیست کشور در شرم‌الشیخ مصر در کانون خبری جهان قرار گرفت، اگرچه از سوی واشنگتن به عنوان تلاشی برای برقراری ثبات در خاورمیانه معرفی شد، در واقع بازتابی از همان راهبرد قدیمی ایالات متحده برای بازتعریف نظم منطقه‌ای به سود اسرائیل بود. اجلاسی که نه از دل گفت‌وگو و تفاهم، بلکه از مسیر فشار و اعمال اراده قدرت‌های بزرگ شکل گرفت، و از همین رو صلحی که وعده می‌دهد، از آغاز در معرض فرسایش است.

در ظاهر، هدف نشست بررسی آینده غزه پس از برقراری آتش‌بس اعلام شد. اما دستور کار واقعی آن از مدت‌ها پیش در واشنگتن طراحی شده بود: خلع سلاح حماس، اداره بین‌المللی غزه و تداوم حضور نظامی اسرائیل در این منطقه. چنین چارچوبی به‌روشنی نشان می‌دهد که تصمیم‌گیر اصلی نه کشورهای منطقه بلکه آمریکا و متحدانش هستند؛ و به همین دلیل نیز حضور یا عدم حضور برخی کشورها تأثیر تعیین‌کننده‌ای بر نتیجه اجلاس ندارد.

ادامه نوشته

بالا گرفتن جنگ تجاری بین چین و آمریکا

نوشته حسن بهشتی پور

در پی تهدید چین توسط ترامپ مبنی بر افزایش تعرفه های گمرکی برکالاهای صادراتی چین ، به میزان صد درصد از اول نوامبر آینده ، شاخص S&P 500، شاخص نزدک و داو جونز به ترتیب ۱.۷ درصد، ۲.۵ درصد و بیش از 900 واحد کاهش یافت، زیرا سرمایه‌گذاران به تشدید تنش‌های تجاری و عدم قطعیت در مورد روابط ایالات متحده و چین واکنش نشان دادند. در همین حال، سهام مرتبط با فلزات کمیاب تا ۱۵ درصد افزایش یافت. ترامپ در Truth Social نوشت: «اتفاقات بسیار عجیبی در چین در حال رخ دادن است.»

آمریکا اعلام کرده این اقدام برای مقابله با تهدید چین در مورد ایجاد محدودیت در ارسال خاک‌های نادر، انجام گرفته است. ترامپ با اشاره اقدام جدید چین درباره اعمال محدودیت‌ بر صادرات مواد معدنی کمیاب گفت: «کاملا غافلگیرکننده بود. آنها به‌یک‌باره این ایده واردات و صادرات را مطرح کردند و هیچ‌کس، واقعا هیچ‌کس چیزی در موردش نمی‌دانست. »

ادامه نوشته

دیپلماسی در بن‌بست نیست، اما در انتظار تغییر رویکرد است

نوشته :حسن بهشتی‌پور

با بازگشت تحریم‌های شورای امنیت و فعال شدن مکانیزم ماشه، بار دیگر پرسش درباره آینده روابط ایران و غرب به صدر گفت‌وگوهای سیاسی بازگشته است. در حالی که هر دو طرف همچنان از «دیپلماسی» به‌عنوان راه‌حل سخن می‌گویند، واقعیت این است که دیپلماسی بدون تغییر رویکردها، به نتیجه نخواهد رسید.

گرچه دیپلماسی هیچ‌گاه به بن‌بست نمی‌رسد، اما برای ثمربخش بودن آن، باید طرفین از مواضع ثابت و غیرقابل انعطاف خود فاصله بگیرند. در حال حاضر، ایران و طرف‌های غربی در یک بازی خطرناک وارد شده‌اند؛ بازی‌ای شبیه به «چیکن» که در آن دو خودرو با سرعت به سمت هم حرکت می‌کنند و هر طرف منتظر است دیگری در لحظه آخر تغییر مسیر دهد. این وضعیت، نه نشانه پایان دیپلماسی، بلکه گویای فقدان اراده برای تغییر رویکرد است.

ایران با پیشنهادهایی مانند رقیق‌سازی اورانیوم ۶۰ درصد یا انتقال بخشی از آن به خارج از کشور، نشان داده که به گفت‌وگو تمایل دارد. اما از نگاه آمریکا این اقدامات برای پیشبرد مذاکرات کافی نیست. در مقابل، طرف‌های اروپایی نیز با پیش‌شرط‌هایی چون توقف کامل غنی‌سازی، محدودسازی برنامه موشکی و قطع حمایت از گروه‌های مقاومت، عملاً مسیر مذاکره را به یک‌طرفه‌سازی تبدیل کرده‌اند.

برنامه موشکی ایران جنبه دفاعی دارد و نمی‌توان انتظار داشت کشوری خود را خلع سلاح کند. گروه‌های مقاومت نیز در منطقه ضربات سنگینی متحمل شده‌اند و دیگر موضوعیت سابق را ندارند. با این حال، آمریکا مانند تروئیکا اروپا ، همچنان این محور را در مذاکرات برجسته می‌کند، بی‌توجه به تغییرات میدانی و واقعیت‌های جدید منطقه.

ادامه نوشته

چرا مسکو از درگیری اسرائیل با ایران  پرهیز می‌کند؟

حمایت سیاسی روسیه از ایران در برابر فشارهای بین‌المللی، تحت تأثیر منافع ملی مسکو و رویکرد عمل‌گرایانه این کشور در سیاست خارجی است؛ با وجود این همراهی، روسیه از تنش مستقیم با اسرائیل پرهیز می‌کند تا منافع استراتژیک خود را حفظ کند.

از روزهای پس از فعال سازی مکانیسم ماشه ، واکنش کشورهای مختلف به فشار تحریم های بین المللی نسبت به ایران، زیر ذره بین کارشناسان قرار دارد و از این میان، نوع رفتارهای روسیه به عنوان یک متحد سیاسی و منطقه ای، بیش از سایرین مورد توجه است.

به گزارش فرارو، حسن بهشتی پور، کارشناس ارشد سیاست خارجی و تحلیلگر مسائل بین الملل، به تحلیل این موضوع پرداخته است:

اگر اظهارات پوتین و لاوروف را دنبال کنیم به سرنخ هایی در خصوص رفتارهای روسیه در قبال ایران می رسیم. اخیرا لاوورف در مصاحبه ای با راشا تودی به شدت از مواضع ایران دفاع کرده است. همچنین او اشاره کرده که کشورهای اروپایی در مسیر روابط ایران و آمریکا سنگ اندازی می کنند. او تاکید کرده علیرغم عمل کردن ایران به تعهدات برجامی، باز هم اسنپ بک فعال شده است. همچنین پوتین به صراحت در دیدار با مقامهای کشورهای آسیای مرکزی گفته طرف اسرائیلی اعلام کرده درگیری با ایران را نمی خواهد. بنابراین مواضع کلی روسیه بیشتر به سمت حمایت از ایران و انتقاد از اروپایی ها بوده است.»

ادامه نوشته

عبرت‌ها از گذشته برای برنامه‌ریزی آینده

تحلیل مستندات قطعنامه‌های تحت فصل هفتم منشور ملل متحد درباره ایران

نوشته : حسن بهشتی‌پور

مقدمه

از روز یکشنبه ششم مهرماه، «مکانیزم ماشه» با پشتیبانی آمریکا و اقدام ماجراجویانه تروئیکای اروپایی فعال شد. در متن پیش‌رو تلاش کرده‌ام مراحلی را که از سال ۱۳۸۴ به بعد به صدور قطعنامه‌های تحت فصل هفتم منجر شد، مرور کنم و عبرت‌های تاریخی این روند را پیش‌روی تصمیم‌گیرندگان قرار دهم. خلاصه پیام این یادداشت آن است که اقدامات قاطع الزاماً به نتایج مثبت در راستای منافع ملی کشور نمی‌انجامد.

برآورد اشتباه از امکانات خود و دشمن

پس از گذشت ۹ ماه از توافق پاریس و بی‌نتیجه ماندن مذاکرات درباره فعالیت‌های صلح‌آمیز هسته‌ای ایران، زمانی که مسئولان به این جمع‌بندی رسیدند که تروئیکای اروپا در عمل بدون موافقت آمریکا نمی‌توانند همکاری لازم را با ایران داشته باشند، طی نامه‌ای رسمی به آژانس اعلام کردند که از تاریخ دهم مرداد ۱۳۸۴ (اول اوت ۲۰۰۵)، تنها دو روز پیش از پایان کار دولت خاتمی، ایران پلمب تأسیسات UCF اصفهان را شکست و این مرکز فعالیت‌های خود را از سر خواهد گرفت.

در اول آذرماه ۱۳۸۴ (۲۲ نوامبر ۲۰۰۵)، مجلس ایران با تصویب قانونی که ۹ روز بعد نیز به تأیید شورای نگهبان رسید، دولت را موظف کرد اقدامات داوطلبانه خود در تعلیق غنی‌سازی را متوقف کند و در صورت ارجاع پرونده ایران از سوی شورای حکام به شورای امنیت، فعالیت‌های غنی‌سازی را از سر گیرد.

ادامه نوشته

ارزیابی حقوقی چهار واژه کلیدی در برجام و قطعنامه ۲۲۳۱

نویسنده: حسن بهشتی‌پور

مقدمه

"برجام" به‌عنوان توافقی میان ایران و گروه ۱+۵ در سال ۲۰۱۵ با هدف پایان دادن به امنیتی‌سازی پرونده هسته‌ای ایران و رفع تحریم‌های مرتبط با برنامه هسته‌ای ایران تدوین شد. در این توافق، برای بیان نحوه رفع تحریم‌ها از چهار واژه کلیدی استفاده شده است. این واژگان از منظر حقوقی تفاوت ماهوی دارند و فهم نادرست آن‌ها می‌تواند بر ارزیابی تعهدات طرفین و تفسیر اجرایی توافق اثرگذار باشد.

چهار واژه کلیدی "Suspend"، "Waiver"،""Lift و "Terminate" از لحاظ حقوقی نقش بنیادین در تعیین حدود و ضمانت اجرای تعهدات طرفین دارند. بررسی دقیق متن رسمی برجام (نسخه انگلیسی PDF) نشان می‌دهد که از نظر ماهوی، تنها "Terminate" نشان‌دهنده لغو قطعی و غیرقابل بازگشت است، در حالی که "Suspend" و "Waivers" ابزارهای موقت و بازگشت‌پذیر به شمار می‌روند. واژه "Lift" نیز به دلیل دوگانگی معنایی در نظام‌های حقوقی آمریکا و اروپا، منبع اصلی اختلافات سیاسی و حقوقی شده است. همین موضوع بهانه‌ای در فضای سیاسی ایران، به‌ویژه اختلاف نظر عمده‌ای درباره معنای دقیق "Lift" و "Suspend" شکل گرفت. برخی معتقد بودند تیم مذاکره‌کننده دقت کافی به این واژگان نداشته است و برخی دیگر ادعا کردند اصلاً متن "برجام" خوانده نشده بود! از همین رو، بررسی مستند و حقوقی متن رسمی "برجام" ضروری است تا روشن شود هر واژه دقیقاً در کجا و با چه بار حقوقی به کار رفته است.

ادامه نوشته

راهبردهای اقتصادی برای کاهش اثرات تحریم

بازگشت رسمی تحریم‌های شورای امنیت، آثار متفاوتی در حوزه‌های اقتصادی دارد. اگرچه برخی از قطعنامه‌ها در سال‌های گذشته عملاً کارکرد خود را از دست داده بودند اما فعال شدن دوباره آن‌ها جنبه نمادین و سیاسی مهمی دارد و می‌تواند شرایط را برای اجرای تحریم‌های ثانویه آمریکا و اروپا مهیاتر کند. مهم‌ترین پیامدها عبارتند از تشدید محدودیت‌ها در دسترسی به بازارهای مالی و بانکی بین‌المللی، کاهش صادرات نفتی و غیرنفتی و اختلال در واردات کالاهای اساسی به دلیل موانع بیمه‌ای و پرداخت.

نرخ ارز و تورم: افزایش فشار بر بازار ارز و رشد تورم ناشی از کاهش درآمدهای ارزی و تشدید انتظارات تورمی. تجربه نشان داده که این حوزه بیشترین تأثیر روانی را بر جامعه دارد.

سرمایه‌گذاری: فرار سرمایه‌های داخلی و توقف ورود سرمایه‌گذاری خارجی به دلیل ریسک حقوقی و مالی.

فناوری و تولید: محدودیت جدی در انتقال فناوری و قطعات مورد نیاز صنایع کلیدی مانند نفت، خودرو و فناوری اطلاعات. این موضوع می‌تواند رشد صنعتی را کند کند و وابستگی به واردات را تشدید کند.

پیامدهای اجتماعی: فشار تحریم‌ها بیش از همه بر طبقات متوسط و ضعیف جامعه اثر می‌گذارد؛ افزایش فقر، کاهش اشتغال و افت رفاه عمومی، تهدیدهایی جدی در سطح اجتماعی ایجاد می‌کند که می‌تواند پیامدهای سیاسی داخلی نیز به همراه داشته باشد.

کلی‌گویی در این بخش کافی نیست؛ باید راهکارهای عملیاتی و واقع‌بینانه ارائه شود.

اصلاح نظام بانکی و مالی: حرکت به سمت پیمان‌های پولی دوجانبه و چندجانبه، استفاده از ارزهای محلی در تجارت خارجی، و توسعه سیستم تهاتر کالا با کشورهایی که آمادگی دارند.

حمایت واقعی از تولید داخلی: حذف مقررات زائد، کاهش فشار مالیاتی بر تولیدکنندگان، و تسهیل واردات مواد اولیه و قطعات برای صنایع.

تنوع‌بخشی به صادرات: توسعه صادرات محصولات کشاورزی، معدنی و خدمات فنی-مهندسی برای کاهش وابستگی به نفت.

شفافیت و مقابله با فساد: بدون اصلاح حکمرانی اقتصادی و افزایش شفافیت، هیچ راهبردی نتیجه نخواهد داد.

مدیریت روانی بازار: جلوگیری از بزرگ‌نمایی اثرات تحریم‌ها، اطلاع‌رسانی دقیق و شفاف به مردم و اعمال سیاست‌های پولی و مالی منسجم برای کنترل انتظارات تورمی.

فعالیت حقوقی محدود اما هدفمند: گرچه سازوکارهای حقوقی بین‌المللی غالباً در اختیار قدرت‌های غربی است، اما پیگیری پرونده‌ها در نهادهای بین‌المللی می‌تواند حداقل جنبه تبلیغاتی و مستندسازی حقوقی داشته باشد.

دیپلماسی فعال با قدرت‌های غیرغربی: گسترش روابط با کشورهایی چون روسیه، چین، هند و اعضای بریکس فرصتی برای ایجاد شبکه‌های تجاری و مالی جایگزین است. با این حال، باید توجه داشت که این کشورها در نهایت منافع خود را دنبال می‌کنند و تکیه صرف بر آن‌ها خطای راهبردی خواهد بود.

مدیریت روابط با اروپا: حتی در صورت همراهی اروپا با آمریکا، باید کانال‌های ارتباطی باز نگه داشته شود تا امکان کاهش فشارها در آینده وجود داشته باشد.