تحلیل محتوایی قطعنامه جدید شورای حکام علیه ایران

اختصاصی روزنامه قدس شنبه اول آذر 1404 صفحه 2

قطعنامه جدیدی که کشورهای اروپایی (بریتانیا، آلمان، فرانسه) همراه با آمریکا در شورای حکام آژانس بین‌المللی انرژی اتمی (IAEA) علیه ایران به تصویب رساندند، از جنبه‌های حقوقی، راهبردی و سیاسی دارای اهمیت قابل توجهی است. این سند، با آرای ۱۹ موافق، ۳ مخالف (از جمله روسیه، چین و نیجر) و ۱۲ ممتنع، یک پیام روشن به تهران درباره نگرانی‌های غرب از وضعیت برنامه هسته‌ای ایران ارسال می‌کند.

نکات کلیدی محتوایی قطعنامه

یکی از محورهای اصلی پیش‌نویس قطعنامه، ارجاع صریح به قطعنامه‌های قبلی شورای امنیت سازمان ملل – از جمله قطعنامه‌های ۱۶۹۶، ۱۷۳۷، ۱۷۴۷، ۱۸۰۳، ۱۸۳۵ و ۱۹۲۹ – و الزام مجدد ایران به اجرای مفاد آنها است. طبق این قطعنامه‌های قدیمی، از ایران خواسته شده بود فعالیت غنی‌سازی اورانیوم و پروژه‌های تحقیقاتی در حوزه آب سنگین را متوقف کند. این تأکید نشان می‌دهد که اروپایی‌ها معتقدند پرونده پادمانی ایران «عادی» نشده و باید در چارچوب همان فشارهای امنیتی پیشین ادامه یابد.

گزارش‌دهی بیشتر به شورای امنیت

قطعنامه جدید مدیرکل آژانس را ملزم می‌کند که نه تنها به صورت سه‌ماهه به شورای حکام گزارش دهد، بلکه گزارش‌های خود را به شورای امنیت سازمان ملل نیز ارسال کند. این گام حقوقی به معنای تلاش برای احیای نقش شورای امنیت در نظارت بر برنامه هسته‌ای ایران است و نشان می‌دهد که تروئیکای اروپایی و واشنگتن می‌خواهند « ازعادی شدن پرونده هسته ای ایران در آژانس ممانعت کنند. آنها به دنبال تضمین حقوقی هستند که امکان باز شدن مسیر تحریم یا فشارهای بعدی را فراهم کند.

ادامه نوشته

دیدار بن‌سلمان و ترامپ و طرح میانجی‌گری عربستان میان ایران و آمریکا

نوشته : حسن بهشتی پور

خبرهای منتشرشده از دیدار اخیر محمد بن‌سلمان و دونالد ترامپ نشان می‌دهد که ریاض به‌طور فعال در پی ایفای نقش میانجی میان ایران و ایالات متحده است. این تحرک را باید بخشی از یک «استراتژی دوگانه» بزرگ‌تر از سوی عربستان دانست که هدف آن دستیابی به امنیت پایدار بدون تشدید تنش‌های منطقه‌ای است. در تحلیل پیش رو ، این رویکرد از منظر انگیزه‌ها، ابزارها و محدودیت‌های آن بررسی می‌شود.

۱) زمینه‌ها و انگیزه‌های عربستان برای ورود به نقش میانجی

اظهارات ترامپ در جریان دیدار با بن سلمان در کاخ سفید مبنی بر اینکه «روند گفت‌وگو با ایران آغاز شده» و نیز اعلام آمادگی صریح محمد بن‌سلمان برای «کمک به دستیابی به توافق بین دو طرف » نشان می‌دهد که یک مسیر ارتباطی جدید در حال شکل‌گیری است. این سطح از شفافیت در مورد میانجی‌گری، به‌ویژه از سوی عربستان، کم‌سابقه است.

ریاض این نقش را نه به عنوان یک اقدام نمادین، بلکه در قالب یک محاسبه امنیتی دقیق دنبال می‌کند. از نگاه عربستان به نظر می رسد از یک سو نیازمند تضمین‌های امنیتی قوی از واشنگتن برای بازدارندگی در برابر ایران و اسرائیل است؛ و از سوی دیگر تلاش می‌کند از تبدیل شدن خاک خود به میدان درگیری احتمالی ایران و آمریکا/اسرائیل جلوگیری کند.

به بیان دیگر، عربستان به دنبال چترامنیتی کافی برای بازدارندگی، اما نه آن‌قدر افراطی که موجب تحریک مستقیم تهران شود.

ادامه نوشته

تحلیل سیاستی: چارچوبی برای بازنگری در مذاکره با غرب

حسن بهشتی پور

طرح مساله: بعد از صدور قطعنامه جدید در روز پنج شنبه 29 آبان علیه ایران، برگ تازه ای بر پرونده سازی هسته ای ایران افزوده شد و این مساله مهم ضرورت بازنگری بر سیاست هسته‌ای ایران را بیش از پیش نمایان ساخت . در این میان تروئیکای اروپایی در همان روز برای انجام مذاکرات جدید با ایران بر سر برنامه هسته ای ، اعلام آمادگی کرده است. سئوال اصلی این است که پاسخ ایران به این درخواست چه باید باشد؟

هدف: ارائه یک چارچوب تحلیلی برای ارزیابی عینی و مبتنی بر منافع ملی، جهت تصمیم‌گیری در مورد امکان و شرایط مذاکره با اروپا و سپس با ایالات متحده آمریکا.

پیش‌فرض کلیدی: تصمیم برای مذاکره یا عدم مذاکره باید یک انتخاب استراتژیک آگاهانه باشد، نه یک واکنش احساسی یا تسلیم در برابر فشار. این تحلیل بر پایه این اصل استوار است که در روابط بین‌الملل، «تعامل» یک ضرورت راهبردی است، اما «اعتماد» یک دستاورد است که تنها از طریق توافق‌های اجرایی قوی حاصل می‌شود که ضمانت اجرای آن در درون توافق بدون کلی گویی به صورت شفاف و دقیق روشن باشد.

ادامه نوشته

حضور ایران در نشست شانگهای و هم‌زمان اعلام آمادگی برای مذاکره

نشست نخست‌وزیران کشورهای عضو سازمان همکاری شانگهای در مسکو، برای ایران فراتر از یک حضور تشریفاتی است؛ این اجلاس بستری عملی برای پیشبرد دیپلماسی چندجانبه تهران فراهم می‌کند. پرسش اصلی این یادداشت آن است که: حضور ایران در شانگهای چگونه می‌تواند جایگاه کشور را در برابر فشارهای غرب و در مسیر احتمالی مذاکره با آمریکا تقویت کند؟

۱. اهمیت حضور ایران: از خنثی‌سازی تحریم‌ها تا تقویت روابط راهبردی

این سفر در دو محور اصلی اهمیت می‌یابد:

الف) خنثی‌سازی تلاش‌های آمریکا برای بازگرداندن تحریم‌ها

ایران معتقد است دوره قطعنامه‌های پیشین به پایان رسیده و هر اقدام جدید باید دوباره مطرح و رأی‌گیری شود. در چنین شرایطی، حمایت روسیه و چین و استفاده آن‌ها از حق وتو می‌تواند عملاً مانع هرگونه بازگشت تحریم‌های گذشته یا تصویب قطعنامه‌های تازه شود.

ادامه نوشته

ایران، شورای حکام و دوراهی همکاری یا تقابل

نوشته حسن بهشتی پور

چرا رسیدن به نقطه صفر همکاری برای هر دو طرف زیان‌بار است؟

نشست شورای حکام آژانس بین‌المللی انرژی اتمی و اقدام سه کشور اروپایی در تهیه پیش‌نویس قطعنامه‌ای علیه ایران، بار دیگر پرونده سازی هسته‌ای را در مرکز تنش‌های سیاسی قرار داده است. این قطعنامه که قرار است در نشست ۲۸ تا ۳۰ آبان ماه شورای حکام به رأی گذاشته شود، دارای مفادی است که بازگشت به دوران پیشابرجام را تداعی می‌کند؛ از جمله درخواست برای تعلیق غنی‌سازی، تحقیق و توسعه، بازفرآوری و اجرای کامل و بدون تأخیر پروتکل الحاقی. این در حالی است که از نگاه ایران، پروتکل الحاقی زمانی قابل اجراست که طرف‌های مقابل نیز به تعهدات خود پایبند باشند و امنیت تأسیسات ایران تضمین شود.

سطح جدیدی از فشارها که از سوی تروییکای اروپایی و با هماهنگی آمریکا دنبال می‌شود، نشان می‌دهد که غرب قصد دارد مسیر تعامل فنی و اعتمادساز میان ایران و آژانس را بار دیگر به حوزه تقابل سیاسی بکشاند. در چنین شرایطی، پرسش اصلی این است که بازگشت پرونده ایران از چارچوب برجامی به وضعیت پادمانی چه پیامدهایی دارد و چرا رسیدن به «همکاری صفر» برای هر دو طرف زیان‌بار خواهد بود؟

ادامه نوشته

در حاشیه اظهارات آقای محمد اسلامی، رئیس سازمان انرژی اتمی

نوشته: حسن بهشتی‌پور

روز یکشنبه ۲۵ آبان ۱۴۰۴، کنفرانس بین‌المللی «حقوق بین‌الملل تحت تهاجم، تجاوز و دفاع» در تهران برگزار شد. محمد اسلامی، رئیس سازمان انرژی اتمی ایران، در بخشی از سخنرانی خود در این نشست، با اشاره به موضوع حمله اسرائیل به ایران، گفت: «اولین جایی که اسرائیل بمباران کرد، کارخانه‌ای بود که سوخت صفحه‌ای برای رآکتور تهران – که یک رآکتور رادیودارو است – تولید می‌کرد. اطلاعات این مکان فقط در اختیار آژانس بین‌المللی انرژی اتمی بوده است».

در تحلیل پیش رو، کوشیده‌ام این موضوع را از جنبه حقوق بین‌الملل نقد و بررسی کنم:

۱. موضوع محرمانه بودن اطلاعات در موافقت‌نامه‌های پادمان

محرمانگی دقیق اطلاعات حساس مربوط به تأسیسات هسته‌ای کشورها در مواد ۵، ۶ و ۷ موافقت‌نامه پادمان (INFCIRC/153) تنظیم شده است. این مواد دقیقاً به همان نکته‌ای اشاره دارند که آقای اسلامی به آن استناد کرده‌اند. در این مواد آمده است:

  • آژانس موظف است هرگونه اطلاعات مربوط به تأسیسات هسته‌ای، موقعیت، طراحی، مواد و فعالیت‌ها را محرمانه نگاه دارد.
  • آژانس بدون رضایت دولت عضو، اجازه ندارد هیچ‌یک از این اطلاعات را به هیچ کشوری منتقل کند.
  • در صورت افشای اطلاعات، مسئولیت متوجه آژانس است.

بنابراین، از نظر حقوق بین‌الملل، آژانس مکلف است همه اطلاعات مربوط به تأسیسات هسته‌ای اعضا را محرمانه نگه دارد. این یک اصل بنیادین در رژیم پادمان است. (۱)

ادامه نوشته

احمد الشرع و آزمون دشوار واشنگتن

نویسنده: حسن بهشتی پور

سفر رسمی احمد الشرع، رئیس‌جمهور سوریه، به آمریکا را باید یکی از شگفتی‌های دیپلماسی خاورمیانه دانست. کشوری که طی دهه‌های اخیر صحنه درگیری‌های خونین، بحران انسانی و رقابت قدرت‌های منطقه‌ای و جهانی بوده، اکنون در شرایطی قرار گرفته است که رئیس دولت خودخوانده‌اش در کاخ سفید با رئیس‌جمهور ایالات متحده دیدار می‌کند. این دیدار – که نخستین دیدار رسمی یک رئیس‌جمهور سوری با رهبران آمریکا از زمان استقلال این کشور در سال ۱۹۴۶ است – می‌تواند سرآغاز مرحله‌ای تازه در طراحی نظم سیاسی جدید خاورمیانه باشد. ، این سفر در شرایطی انجام شد که سوریه پس از سقوط دولت بشار اسد در دسامبر ۲۰۲۴، فصل جدیدی از تحولات سیاسی را تجربه می‌کند.

احمد الشرع بیش از آنکه یک سیاستمدار تمام‌عیار باشد، «مجری سیاست‌های حامیان خارجی» خود است. او نه از جذبه رهبری برخوردار است و نه از پشتوانه اجتماعی گسترده. پیشینه فعالیت شبه‌نظامی و حمایت‌های نظامی و سیاسی ترکیه و آمریکا، چهره او را به عنوان چهره‌ای وابسته و نه مستقل در عرصه سیاست منطقه‌ای تثبیت کرده است. در واقع بقای الشرع در قدرت تنها تا زمانی تضمین‌شده است که در چارچوب سیاست‌های واشنگتن و آنکارا حرکت کند.

ادامه نوشته

سایه‌ی بی‌اعتمادی بر دیپلماسی:

تحلیلی بر بن‌بست روابط ایران، آمریکا و آژانس

نوشته حسن بهشتی پور

اختصاصی برای روزنامه قدس

روابط پرتنش ایران با ایالات متحده، تروئیکای اروپایی وبلا تکلیفی در مورد چارچوب روابط با آژانس بین‌المللی انرژی اتمی در یکی از حساس‌ترین مقاطع خود قرار دارد. در این یادداشت هفدم ارائه تصویری روشن از پیچیدگی‌های این مناسبات است؛ تصویری که نشان می‌دهد «مذاکره» به‌رغم بار مثبت دیپلماتیک خود، در میدان واقعیت سیاسی به عرصه‌ای از رقابت قدرت و مشروعیت بدل شده است.

۱. مذاکره مستقیم یا غیر مستقیم ؟

تعارض موجود در روند گفت‌وگوهای ایران و آمریکا بسیار قابل توجه است از یک سو هر دو طرف از ضرورت مذاکره سخن می‌گویند تا چهره‌ای معقول و گفت‌وگو‌محور در عرصه بین‌المللی ارائه کنند، و از سوی دیگر، هیچ‌یک حاضر نیستند از مواضع حداکثری خود کوتاه بیایند.

دولت ترامپ در ادامه مواضع غیرمنطقی خود از اساس، به جای مذاکره بر سر ماهیت اختلافات، صرفاً به گفت‌وگو درباره چگونگی اجرای تصمیمات از پیش تعیین‌شده تمایل دارد. در واقع، واشنگتن خواستار اجرای سه مطالبه مشخص از ایران است:

توقف کامل غنی‌سازی اورانیوم؛ محدودسازی توان موشکی ایران زیر ۵۰۰ کیلومتر؛ قطع حمایت ایران از گروه‌های مقاومت منطقه‌ای.

این رویکرد به معنای تحمیل «نتیجه از پیش تعیین‌شده» است، نه مذاکره واقعی. ایران نیز با آگاهی از چنین پیش‌شرط‌هایی، مذاکره مستقیم را فاقد معنا می‌داند. با این حال، از منظر سیاست خارجی، اعلام آمادگی برای مذاکره نوعی موضع‌گیری تدافعی-هوشمندانه تلقی می‌شود؛ زیرا طرفی که از مذاکره سر باز زند، در فضای افکار عمومی جهانی به‌عنوان عامل تشدید بحران شناخته می‌شود.

ادامه نوشته

چرا ایران بر مذاکرات غیرمستقیم تأکید دارد؟

نویسنده: حسن بهشتی پور

در ماه‌های اخیر، بحث مذاکرات مستقیم و غیرمستقیم بین ایران و آمریکا بارها در محافل سیاسی و رسانه‌ها مطرح شده است. سؤال کلیدی اینجاست: چرا ایران با وجود انتقادات داخلی و خارجی، بر روند مذاکرات غیرمستقیم تأکید دارد؟ پاسخ این پرسش را باید در چند بعد سیاسی، دیپلماتیک و راهبردی جستجو کرد.

مذاکره؛ ابزار دیپلماتیک یا تابوی سیاسی؟

مذاکره به‌عنوان یک ابزار دیپلماتیک، ذاتاً نه خوب است و نه بد. آنچه اهمیت دارد، اهداف، شرایط و نحوه به کارگیری این ابزار است. متأسفانه در فضای داخلی ایران، گاهی مذاکره به یک «تابو» تبدیل می‌شود، در حالی که در عرصه بین‌الملل، مذاکره نشان‌دهنده تعهد یک کشور به حل وفصل مسالمت‌آمیز اختلافات است. ایران با درک این واقعیت، از مذاکره به‌عنوان یک راهکار دیپلماتیک استفاده می‌کند، اما همواره بر این نکته تأکید دارد که مذاکره باید در شرایط عادلانه و بدون تحمیل پیش‌شرط‌ها صورت گیرد.

ادامه نوشته

برجام: سندی که برای حل مشکلات با غرب همچنان الهام‌بخش است

نویسنده: حسن بهشتی پور

در هیاهوی نقدهای تند و تیز این روزها به برجام، یک پرسش بنیادین کمتر مورد توجه قرار می‌گیرد: اگر برجام نبود، اکنون در کجا ایستاده بودیم؟ این توافق که اینک به تاریخ پیوسته است، فارغ از سرنوشت نهایی‌اش، درس‌ها و دستاوردهایی به همراه داشت که نادیده گرفتن آن‌ها، محروم کردن کشور از نقشه‌راهی برای تعامل هوشمندانه با غرب در آینده است.

منتقدان با تمرکز انحصاری بر جنبه اقتصادی و عدم تحقق کامل وعده‌ها در مورد لغو تحریم ها ، دیگر ابعاد حیاتی این توافق را به حاشیه می‌برند. دستاورد اصلی برجام، به رسمیت شناخته شدن حق غنی‌سازی صلح‌آمیز ایران پس از سال‌ها تحت فشار قطعنامه‌های شورای امنیت برای توقف کامل آن بود. این توافق برای نخستین بار پایه‌ای حقوقی و بین‌المللی برای ادامه فعالیت‌های هسته‌ای ایران در چارچوب NPT ایجاد کرد و برای یک دهه، مانع از تشدید بحران و تبدیل آن به آتشی افروخته‌تر شد. اگر برجام نبود، طوفان تحریم‌ها و فشارهای بین‌المللی سال‌ها زودتر فرومی‌بارید و کشور را در وضعیتی به مراتب دشوارتر قرار می‌داد.

ادامه نوشته

آیا گروه‌های مقاومت در منطقه خلع سلاح می شوند؟

تحلیلی بر گمانه‌زنی‌های خلع سلاح نیروهای مقاومت پس از طرح صلح غزه

نوشته: حسن بهشتی‌پور

با شکل‌گیری طرح‌های اولیه صلح در غزه، برخی رسانه‌ها و مقامات غربی بار دیگر سناریوی خلع سلاح نیروهای مقاومت منطقه‌ای نظیر حزب‌الله لبنان، حشد الشعبی عراق و انصارالله یمن را مطرح کرده‌اند. این گمانه‌زنی‌ها، که گاه با اظهارات رسمی مقامات آمریکایی همراه می‌شود، در پیوند با تلاش‌های دیرینه برای بازتعریف نظم امنیتی منطقه صورت می‌گیرد. اما پرسش بنیادین آن است که آیا چنین طرح‌هایی از منظر سیاسی و میدانی قابلیت تحقق دارند؟ و نقش ایران در این میان چیست؟

ایران، ناظر یا مداخله‌گر؟

واقعیت آن است که ایران، علی‌رغم روابط راهبردی با برخی گروه‌های مقاومت، هیچ‌گاه مسئولیت مستقیم تصمیم‌گیری‌های آنان را بر عهده نداشته و نخواهد داشت. ایران نه تنها قصد ندارد از گروه‌هایی چون حماس یا حزب‌الله درخواست خلع سلاح کند، بلکه اساساً چنین مطالبه‌ای را غیرواقع‌گرایانه و غیرقابل تحقق می‌داند. تجربه تاریخی نشان داده است که حتی در صورت خلع سلاح این گروه‌ها، رژیم صهیونیستی از سیاست توسعه‌طلبانه خود عقب‌نشینی نخواهد کرد. حملات مکرر اسرائیل به خاک سوریه پس از تضعیف ارتش این کشور، گواهی روشن بر این واقعیت است.

ادامه نوشته

توافق چین و آمریکا؛ آغاز مدیریت رقابت، نه پایان آن

نویسنده: حسن بهشتی‌پور – کارشناس مسائل بین‌الملل

توافق مقدماتی میان ایالات متحده و چین در حاشیه اجلاس شرق آسیا در مالزی، هرچند از منظر اقتصادی و تجاری گامی مثبت تلقی می‌شود، اما به‌هیچ‌وجه به معنای پایان رقابت همه‌جانبه میان دو قدرت بزرگ قرن بیست‌ویکم نیست. در روابط کنونی واشنگتن و پکن، اگرچه نشانه‌ای از بحران یا درگیری مستقیم دیده نمی‌شود، اما رقابتی عمیق در عرصه‌های اقتصادی، سیاسی، فناورانه و حتی نظامی جریان دارد که ماهیت بلندمدت و ساختاری دارد.

در واقع، تا زمانی که مسائلی مانند تایوان یا شبه‌جزیره کره به نقطه بحرانی نرسیده باشند، نمی‌توان از «تنش» در روابط سخن گفت؛ بلکه آنچه اکنون وجود دارد، رقابتی کنترل‌شده است که هر دو طرف می‌کوشند آن را در چارچوب منافع ملی خود مدیریت کنند. چین با هدف تبدیل شدن به قدرت اول اقتصادی جهان تا سال ۲۰۳۰، در مسیر توسعه سریع و گسترش نفوذ جهانی گام برمی‌دارد، و در مقابل، آمریکا نیز با بهره‌گیری از ابزارهای سیاسی، اقتصادی و فناوری در تلاش است موقعیت برتر خود را حفظ کند. از این‌رو، توافق اخیر درباره تعرفه‌ها، بیش از آنکه نشانه آشتی باشد، نوعی مدیریت رقابت محسوب می‌شود.

با این حال، چشم‌انداز تحولات آینده تا حد زیادی به دیدار احتمالی روسای جمهور دو کشور در کره‌جنوبی بستگی دارد. بعید است این دیدار به توافقی بزرگ و نهایی منجر شود، اما حتی یک توافق محدود نیز می‌تواند بازارهای جهانی را آرام‌تر کند و کشورهایی را که در عرصه تجارت بین‌المللی فعال‌اند، به استقبال وادارد. در مقابل، کشورهایی مانند روسیه، ایران، ونزوئلا و کره‌شمالی که از هماهنگی میان دو ابرقدرت زیان می‌بینند، طبعا از چنین نزدیکی‌ای استقبال نخواهند کرد.

ادامه نوشته

جنگ اوکراین، آزمونی برای نظم نوین جهانی

نویسنده: حسن بهشتی‌پور

در آستانه چهارمین سال جنگ روسیه در اوکراین، جهان همچنان درگیر یکی از پیچیده‌ترین بحران‌های ژئوپلیتیکی عصر حاضر است. این جنگ نه‌تنها سرنوشت مردم اوکراین را تحت‌تأثیر قرار داده، بلکه به نقطه عطفی در شکل‌گیری نظم جدید جهانی بدل شده است. بازیگران متعددی در این میدان حضور دارند و هر یک با اهداف و منافع خاص خود، به پیچیدگی این بحران دامن زده‌اند.

ترامپ، چین و بن‌بست دیپلماتیک

لغو دیدار پوتین و ترامپ در بوداپست، نشانه‌ای روشن از عمق اختلافات میان واشنگتن و مسکو است. تلاش‌های ترامپ برای حل بحران اوکراین، علی‌رغم وعده‌های انتخاباتی‌اش، تاکنون به نتیجه‌ای نرسیده است. نه روسیه حاضر به عقب‌نشینی از مناطق اشغالی دونتسک و لوهانسک است، و نه اوکراین حاضر به پذیرش تجزیه خاک خود. حتی میانجی‌گری چین، که قرار است در دیدار پنج‌شنبه آینده با ترامپ در کره‌جنوبی مطرح شود، بعید است بتواند گره‌ای از این بحران باز کند.

ادامه نوشته

واقع‌گرایی در دیپلماسی و پیوند منافع میان ایران، چین و روسیه

نویسنده : حسن بهشتی پور

روز دوم آبان در چارچوب ابتکارات دیپلماتیک وزارت امور خارجه، سفیران و نمایندگان دائم سه کشورایران ، روسیه و چین در آژانس، نامه مشترکی را به گروسی مدیرکل آژانس ارسال کردند. در این نامه، ضمن غیرقانونی خواندن اقدام سه کشور اروپایی در فعال نمودن اسنپ‌بک، اعلام شده است که تمام مفاد قطعنامه ٢٢٣١ در ١٨ اکتبر خاتمه یافته اند. براین اساس این سه کشور اعلام کردند پایان گزارش دهی مدیرکل آژانس پیرامون راستی آزمایی و نظارت در پرتو قطعنامه ٢٢٣١ و اجرای برجام فر رسیده است.

تحولات اخیر پیرامون بازگشت تحریم‌ها علیه ایران و پایان رسمی قطعنامه ۲۲۳۱، صحنه‌ای تازه از شکاف در نظام بین‌الملل را آشکار کرده است. در حالی که ایالات متحده و متحدان اروپایی آن، بار دیگر مسیر فشار و تحریم را در پیش گرفته‌اند، چین و روسیه موضعی کاملاً متفاوت اتخاذ کرده و بازگشت تحریم‌ها را اقدامی غیرقانونی و مغایر با تعهدات بین‌المللی دانسته‌اند. این تفاوت مواضع تنها بازتاب یک اتفاق دیپلماتیک نیست، بلکه نشانه‌ای از جابه‌جایی‌های عمیق‌تر در توازن منافع و قدرت در نظام جهانی است.

ادامه نوشته

استراتژی صلح از طریق قدرت ترامپ و پاسخ ایران

دونالد ترامپ، رئیس جمهور آمریکا، در یک اقدام دیپلماتیک قابل توجه پس از ورود به تل آویو و پیش از مراسم توافق صلح غزه در مصر، قصد خود را برای دنبال کردن «صلح با ایران» اعلام کرد. او گفت «دستور کار بعدی‌اش صلح با ایران است» و افزود که «آماده است دلایل ایران برای پیگیری برنامه هسته‌ای‌اش را بشنود». با این حال، او در پارلمان اسرائیل بازهم از حمله نظامی ایالات متحده به تأسیسات هسته‌ای ایران به «نابودی کامل» یاد کرد. کنار هم قرار دادن تجاوز نظامی با پیشنهادهای صلح، در اظهارات او سوالات مهمی را در مورد ماهیت و هدف رویکرد واشنگتن مطرح می‌کند.

صلح از طریق قدرت در مقابل صلح از طریق همکاری

دیدگاه ترامپ در مورد صلح ریشه در دکترین «صلح از طریق قدرت» دارد، راهبردی که بر تسلط نظامی و اهرم زور تأکید دارد. این رویکرد در تضاد کامل با برداشت ایران از صلح است که اولویت را به همکاری، احترام متقابل و صلح از طریق همکاری منطقه ای و نتایج عادلانه برای همه ذینفعان می‌دهد. مدل آمریکایی، که متحدانی مانند بنیامین نتانیاهو، نخست وزیر اسرائیل، نیز با آن موافق هستند، به دنبال تحمیل ثبات از طریق اعمال زور است. اگرچه این امر ممکن است به آتش‌بس‌های موقت منجر شود، اما نمی‌تواند به علل اساسی درگیری بپردازد و نمی‌تواند صلح پایداری ایجاد کند.

وقتی صلح توسط یک طرف دیکته می‌شود و خواسته‌های مشروع طرف دیگر نادیده گرفته می‌شود، توافق حاصل ذاتاً شکننده است. بنابراین، پیشنهاد ترامپ منعکس کننده یک جهان‌بینی است که قدرت را با مشروعیت برابر می‌داند، نه به دنبال اجماع یا منافع متقابل.

در حالی که طرف ایرانی می کوشد از طریق ایجاد همکاری منطقه ای و بین المللی بین کشورهایی که در عمل ونه در حرف دنبال صلح واقعی و پایدار هستند، هم افزایی و تشریک مساعی به وجود آورد.

ادامه نوشته

دیدار لاریجانی و پوتین؛ آغاز مرحله‌ای تازه در روابط تهران و مسکو

سفر علی لاریجانی، دبیر شورای عالی امنیت ملی، به مسکو و دیدار او با ولادیمیر پوتین، رئیس‌جمهور روسیه، در ۲۴ مهرماه و انتقال پیام ویژه رهبر انقلاب اسلامی به کرملین، در میانه اوج تنش‌ها میان ایران و غرب، یکی از مهم‌ترین رویدادهای دیپلماتیک روابط دوجانبه تهران - مسکو بود. به شمار می‌رود. این سفر، صرفاً یک دیدار تشریفاتی یا تبادل پیام معمول نیست، بلکه می‌تواند نشانه‌ای برای تلاش دو کشور در رساتای اجرای پیمان 20 ساله بین دو کشور تلقی شود. در واقع حکایت از تغییر در سطح و ماهیت روابط تهران و مسکو و آغاز مرحله‌ای تازه در تعاملات راهبردی دو کشور دارد.

در شرایطی که تنها چند ماه از جنگ ۱۲روزه تحمیلی اسرائیل علیه ایران می‌گذرد و فضای بین‌المللی پیرامون برنامه هسته‌ای ایران بار دیگر متشنج شده است، سفر لاریجانی به مسکو معنا و پیامی فراتر از مناسبات دوجانبه دارد. در عرف دیپلماتیک، دبیر شورای عالی امنیت ملی معمولاً با همتای روس خود دیدار می‌کند، اما دیدار مستقیم با پوتین بیانگر آن است که محتوای پیام ارسالی از تهران از وزن سیاسی بالایی برخوردار بوده است.

ادامه نوشته

تحلیل غیبت ایران در اجلاس شرم‌الشیخ: دیپلماسی یا انفعال؟

نوشته حسن بهشتی پور

چرا ایران در بازی طراحی‌شده آمریکا شرکت نکرد؟

نسبت اجلاس شرم‌الشیخ و منافع ملی ایران از نگاه واقع‌گرای دفاعی چیست؟

آیا همیشه باید ازسیاست صندلی خالی اجتناب کرد؟

راهبرد ایران در قبال آینده غزه چیست؟

نشست شرم‌الشیخ آینده غزه را شکل می‌دهد، اما ایران یکی از طرف‌های آن نخواهد بود؛ زیرا این اجلاس صرفاً برای مشروعیت‌بخشی به طرحی برگزار شده که اساس آن نادیده‌گرفتن حقوق مردم فلسطین است. توجه داشته باشید که ایران به این نشست دعوت شده تا صرفاً نقش «مجلس‌گرم‌کن» را ایفا کند، نه آنکه در تصمیم‌گیری یا حتی تصمیم‌سازی مشارکت واقعی داشته باشد.

حماس، با وجود پذیرش شرایط آتش‌بس، اعلام کرد که در این اجلاس شرکت نمی‌کند؛ چراکه به‌خوبی می‌داند این نشست برای تأیید طرحی برگزار می‌شود که هدف آن خلع سلاح حماس و حذف نقش آن در آینده غزه است. این روند در راستای پیشبرد استراتژی آمریکا برای برقراری صلح از طریق قدرت است؛ راهبردی که در عمل، حاکمیت اسرائیل بر سرنوشت غزه را تثبیت می‌کند و مشخص نیست چه زمانی اسرائیل حاضر به خروج کامل از این منطقه شود. این روند حتی تشکیل دو دولت را نیز برای سال‌ها به تعویق خواهد انداخت.

ادامه نوشته

بالا گرفتن جنگ تجاری بین چین و آمریکا

نوشته حسن بهشتی پور

در پی تهدید چین توسط ترامپ مبنی بر افزایش تعرفه های گمرکی برکالاهای صادراتی چین ، به میزان صد درصد از اول نوامبر آینده ، شاخص S&P 500، شاخص نزدک و داو جونز به ترتیب ۱.۷ درصد، ۲.۵ درصد و بیش از 900 واحد کاهش یافت، زیرا سرمایه‌گذاران به تشدید تنش‌های تجاری و عدم قطعیت در مورد روابط ایالات متحده و چین واکنش نشان دادند. در همین حال، سهام مرتبط با فلزات کمیاب تا ۱۵ درصد افزایش یافت. ترامپ در Truth Social نوشت: «اتفاقات بسیار عجیبی در چین در حال رخ دادن است.»

آمریکا اعلام کرده این اقدام برای مقابله با تهدید چین در مورد ایجاد محدودیت در ارسال خاک‌های نادر، انجام گرفته است. ترامپ با اشاره اقدام جدید چین درباره اعمال محدودیت‌ بر صادرات مواد معدنی کمیاب گفت: «کاملا غافلگیرکننده بود. آنها به‌یک‌باره این ایده واردات و صادرات را مطرح کردند و هیچ‌کس، واقعا هیچ‌کس چیزی در موردش نمی‌دانست. »

ادامه نوشته

دیپلماسی در بن‌بست نیست، اما در انتظار تغییر رویکرد است

نوشته :حسن بهشتی‌پور

با بازگشت تحریم‌های شورای امنیت و فعال شدن مکانیزم ماشه، بار دیگر پرسش درباره آینده روابط ایران و غرب به صدر گفت‌وگوهای سیاسی بازگشته است. در حالی که هر دو طرف همچنان از «دیپلماسی» به‌عنوان راه‌حل سخن می‌گویند، واقعیت این است که دیپلماسی بدون تغییر رویکردها، به نتیجه نخواهد رسید.

گرچه دیپلماسی هیچ‌گاه به بن‌بست نمی‌رسد، اما برای ثمربخش بودن آن، باید طرفین از مواضع ثابت و غیرقابل انعطاف خود فاصله بگیرند. در حال حاضر، ایران و طرف‌های غربی در یک بازی خطرناک وارد شده‌اند؛ بازی‌ای شبیه به «چیکن» که در آن دو خودرو با سرعت به سمت هم حرکت می‌کنند و هر طرف منتظر است دیگری در لحظه آخر تغییر مسیر دهد. این وضعیت، نه نشانه پایان دیپلماسی، بلکه گویای فقدان اراده برای تغییر رویکرد است.

ایران با پیشنهادهایی مانند رقیق‌سازی اورانیوم ۶۰ درصد یا انتقال بخشی از آن به خارج از کشور، نشان داده که به گفت‌وگو تمایل دارد. اما از نگاه آمریکا این اقدامات برای پیشبرد مذاکرات کافی نیست. در مقابل، طرف‌های اروپایی نیز با پیش‌شرط‌هایی چون توقف کامل غنی‌سازی، محدودسازی برنامه موشکی و قطع حمایت از گروه‌های مقاومت، عملاً مسیر مذاکره را به یک‌طرفه‌سازی تبدیل کرده‌اند.

برنامه موشکی ایران جنبه دفاعی دارد و نمی‌توان انتظار داشت کشوری خود را خلع سلاح کند. گروه‌های مقاومت نیز در منطقه ضربات سنگینی متحمل شده‌اند و دیگر موضوعیت سابق را ندارند. با این حال، آمریکا مانند تروئیکا اروپا ، همچنان این محور را در مذاکرات برجسته می‌کند، بی‌توجه به تغییرات میدانی و واقعیت‌های جدید منطقه.

ادامه نوشته

عبرت‌ها از گذشته برای برنامه‌ریزی آینده

تحلیل مستندات قطعنامه‌های تحت فصل هفتم منشور ملل متحد درباره ایران

نوشته : حسن بهشتی‌پور

مقدمه

از روز یکشنبه ششم مهرماه، «مکانیزم ماشه» با پشتیبانی آمریکا و اقدام ماجراجویانه تروئیکای اروپایی فعال شد. در متن پیش‌رو تلاش کرده‌ام مراحلی را که از سال ۱۳۸۴ به بعد به صدور قطعنامه‌های تحت فصل هفتم منجر شد، مرور کنم و عبرت‌های تاریخی این روند را پیش‌روی تصمیم‌گیرندگان قرار دهم. خلاصه پیام این یادداشت آن است که اقدامات قاطع الزاماً به نتایج مثبت در راستای منافع ملی کشور نمی‌انجامد.

برآورد اشتباه از امکانات خود و دشمن

پس از گذشت ۹ ماه از توافق پاریس و بی‌نتیجه ماندن مذاکرات درباره فعالیت‌های صلح‌آمیز هسته‌ای ایران، زمانی که مسئولان به این جمع‌بندی رسیدند که تروئیکای اروپا در عمل بدون موافقت آمریکا نمی‌توانند همکاری لازم را با ایران داشته باشند، طی نامه‌ای رسمی به آژانس اعلام کردند که از تاریخ دهم مرداد ۱۳۸۴ (اول اوت ۲۰۰۵)، تنها دو روز پیش از پایان کار دولت خاتمی، ایران پلمب تأسیسات UCF اصفهان را شکست و این مرکز فعالیت‌های خود را از سر خواهد گرفت.

در اول آذرماه ۱۳۸۴ (۲۲ نوامبر ۲۰۰۵)، مجلس ایران با تصویب قانونی که ۹ روز بعد نیز به تأیید شورای نگهبان رسید، دولت را موظف کرد اقدامات داوطلبانه خود در تعلیق غنی‌سازی را متوقف کند و در صورت ارجاع پرونده ایران از سوی شورای حکام به شورای امنیت، فعالیت‌های غنی‌سازی را از سر گیرد.

ادامه نوشته

راهبردهای اقتصادی برای کاهش اثرات تحریم

بازگشت رسمی تحریم‌های شورای امنیت، آثار متفاوتی در حوزه‌های اقتصادی دارد. اگرچه برخی از قطعنامه‌ها در سال‌های گذشته عملاً کارکرد خود را از دست داده بودند اما فعال شدن دوباره آن‌ها جنبه نمادین و سیاسی مهمی دارد و می‌تواند شرایط را برای اجرای تحریم‌های ثانویه آمریکا و اروپا مهیاتر کند. مهم‌ترین پیامدها عبارتند از تشدید محدودیت‌ها در دسترسی به بازارهای مالی و بانکی بین‌المللی، کاهش صادرات نفتی و غیرنفتی و اختلال در واردات کالاهای اساسی به دلیل موانع بیمه‌ای و پرداخت.

نرخ ارز و تورم: افزایش فشار بر بازار ارز و رشد تورم ناشی از کاهش درآمدهای ارزی و تشدید انتظارات تورمی. تجربه نشان داده که این حوزه بیشترین تأثیر روانی را بر جامعه دارد.

سرمایه‌گذاری: فرار سرمایه‌های داخلی و توقف ورود سرمایه‌گذاری خارجی به دلیل ریسک حقوقی و مالی.

فناوری و تولید: محدودیت جدی در انتقال فناوری و قطعات مورد نیاز صنایع کلیدی مانند نفت، خودرو و فناوری اطلاعات. این موضوع می‌تواند رشد صنعتی را کند کند و وابستگی به واردات را تشدید کند.

پیامدهای اجتماعی: فشار تحریم‌ها بیش از همه بر طبقات متوسط و ضعیف جامعه اثر می‌گذارد؛ افزایش فقر، کاهش اشتغال و افت رفاه عمومی، تهدیدهایی جدی در سطح اجتماعی ایجاد می‌کند که می‌تواند پیامدهای سیاسی داخلی نیز به همراه داشته باشد.

کلی‌گویی در این بخش کافی نیست؛ باید راهکارهای عملیاتی و واقع‌بینانه ارائه شود.

اصلاح نظام بانکی و مالی: حرکت به سمت پیمان‌های پولی دوجانبه و چندجانبه، استفاده از ارزهای محلی در تجارت خارجی، و توسعه سیستم تهاتر کالا با کشورهایی که آمادگی دارند.

حمایت واقعی از تولید داخلی: حذف مقررات زائد، کاهش فشار مالیاتی بر تولیدکنندگان، و تسهیل واردات مواد اولیه و قطعات برای صنایع.

تنوع‌بخشی به صادرات: توسعه صادرات محصولات کشاورزی، معدنی و خدمات فنی-مهندسی برای کاهش وابستگی به نفت.

شفافیت و مقابله با فساد: بدون اصلاح حکمرانی اقتصادی و افزایش شفافیت، هیچ راهبردی نتیجه نخواهد داد.

مدیریت روانی بازار: جلوگیری از بزرگ‌نمایی اثرات تحریم‌ها، اطلاع‌رسانی دقیق و شفاف به مردم و اعمال سیاست‌های پولی و مالی منسجم برای کنترل انتظارات تورمی.

فعالیت حقوقی محدود اما هدفمند: گرچه سازوکارهای حقوقی بین‌المللی غالباً در اختیار قدرت‌های غربی است، اما پیگیری پرونده‌ها در نهادهای بین‌المللی می‌تواند حداقل جنبه تبلیغاتی و مستندسازی حقوقی داشته باشد.

دیپلماسی فعال با قدرت‌های غیرغربی: گسترش روابط با کشورهایی چون روسیه، چین، هند و اعضای بریکس فرصتی برای ایجاد شبکه‌های تجاری و مالی جایگزین است. با این حال، باید توجه داشت که این کشورها در نهایت منافع خود را دنبال می‌کنند و تکیه صرف بر آن‌ها خطای راهبردی خواهد بود.

مدیریت روابط با اروپا: حتی در صورت همراهی اروپا با آمریکا، باید کانال‌های ارتباطی باز نگه داشته شود تا امکان کاهش فشارها در آینده وجود داشته باشد.

دردوران پسا برجام چه  باید کرد

نوشته حسن بهشتی پور

اختصاصی روزنامه قدس

مقدمه:

فعال‌سازی مکانیزم ماشه پیامدهای حقوقی، امنیتی و روانی قابل‌توجهی برای ایران دارد؛ با این حال راه‌حل مؤثر نه در اقدامات تنش آفرین (مثل بحث خروج از ان پی تی ) نیست بلکه در ترکیب اصلاحات ساختاری داخلی، مدیریت افکار عمومی، تقویت تولید و دیپلماسی فعال است.

۱. واقعیت شرایط جهانی و پیامدهای بین‌المللی

دوران پسا برجام، بدون توافق با آمریکا و اروپا ، تا حدی ایران را به چارچوب قطعنامه‌های شورای امنیت ذیل فصل هفتم بازمی‌گرداند. این بازگشت ـ ولو عمدتاً ذیل بند ۴۱ (تحریم‌های اقتصادی) ـ وضعیت ایران را در عرف بین‌المللی به‌عنوان « تهدیدکنندهٔ صلح و امنیت بین‌المللی» قرار می‌دهد و امکان بهره‌برداری سیاسی و حقوقی از سوی دشمنان بین‌المللی ایران را افزایش می‌دهد. نتیجه عملی می‌تواند شامل محدودیت در تجارت، بازرسی‌ها و ایجاد توجیه برای اقدام های محدودیت ساز علیه مراودات اقتصادی ایران باشد.

با این حال باید توجه داشت که قطعنامه‌های شورای امنیت از منظری فنی و رسمی هستند و دامنهٔ عملی آثارشان (مقایسه با تحریم‌های ثانویه آمریکا) بسیار کمتراست؛ بنابراین پیگیری شکایت حقوقی از کشورهای آلمان ، انگلیس و فرانسه در دادگاه بین‌المللی لاهه و ثبت ادعاها و دفاع حقوقی باید هم‌زمان با اقدامات میدانی در داخل برای بهبود شرایط اقتصادی کشور هم زمان دنبال شود.

ادامه نوشته

چرایی و چگونگی مواجهه ایران با پیام‌های مذاکره‌ای اروپا

حسن بهشتی پور

با فعال‌سازی «مکانیسم ماشه» از سوی اروپایی‌ها و تشدید تحریم‌ها، روابط ایران و غرب در وضعیت تعلیق و بی‌اعتمادی قرار گرفته است. با این حال، پیام‌ها و سیگنال‌های روزانه‌ای از سوی اروپا و حتی آمریکا برای بازگشت به میز مذاکره به تهران ارسال می‌شود. پرسش اساسی این است که هدف از این پیام‌ها چیست و ایران چه رویکردی باید در قبال آنها اتخاذ کند؟

اروپا: نمایش صلح‌طلبی برای افکار عمومی

اروپا امروز بیش از آنکه در پی دستیابی به توافقی عملی با ایران باشد، تلاش دارد تصویر خود را در عرصه جهانی مدیریت کند. اروپایی‌ها می‌خواهند نشان دهند که «اهل جنگ نیستند» و همچنان راه دیپلماسی را باز گذاشته‌اند. در واقع، پیام‌های مذاکره‌ای بیشتر کارکرد تبلیغاتی و اعتمادسازی نزد افکار عمومی جهان دارد تا راهگشایی برای حل اختلافات واقعی. این وضعیت، به‌ویژه پس از افشاگری نماینده روسیه در شورای امنیت درباره رفتار فرانسه، بی‌اعتمادی نسبت به پایبندی اروپا را افزایش داده است.

ادامه نوشته

تاب‌‏آوری حداکثری در برابر فشار حداکثری

حسن بهشتی‌پور تحلیلگر مسائل بین‌الملل

روزنامه هم میهن چهارشنبه نهم مهر 1404

مواجهه با شرایط فعلی و بازگشت قطعنامه‌های شورای امنیت سازمان ملل متحد یک مسئله پیچیده، چندلایه و چندوجهی است. با توجه به تحولات بین‌المللی، منطقه‌ای و داخلی باید همه جنبه‌های این رویداد را با دقت بررسی کرد. دستگاه سیاست خارجی ایران نمی‌تواند در مواجهه با این شرایط صرفاً مشغول شورای امنیت سازمان ملل متحد شود.

البته دستگاه دیپلماسی ایران باید با استفاده از کمک روسیه و چین در شورای امنیت تا جایی که می‌تواند جلوی تصویب قطعنامه‌های جدید یا جلوی تصویب بودجه برای پیشبرد قطعنامه‌های ۶گانه و تشکیل یا تصمیم‌گیری در کمیته‌ها و پنل‌های موضوعه این قطعنامه‌ها را بگیرد. روسیه و چین در هر صورت از حق وتو برخوردار هستند و شاید راهکارهای رویه‌ای و اداری در شورای امنیت اجازه بدهد که تا حدی جلوی برخی از اقدام‌ها علیه ایران را بگیرند.

ادامه نوشته

تحلیل محتوای  سخنرانی پزشکیان در مجمع عمومی سازمان ملل

نوشته حسن بهشتی پور

سخنرانی آقای مسعود پزشکیان، رئیس‌جمهوری ایران، در هشتادمین نشست مجمع عمومی سازمان ملل متحد، بازتاب دهنده مهم‌ترین اولویت‌ها و مواضع جمهوری اسلامی ایران در عرصه منطقه ای و بین‌المللی بود. با تحلیل محتوای این سخنرانی 1756 کلمه ای، می توان به ده سرفصل اصلی زیر خلاصه رسید:

۱. تأکید بر قاعده طلایی اخلاق در همه ادیان و نقد وضعیت جهان

۲. محکومیت حمله به ایران و تأکید بر مقاومت در برابر زورگویی

۳. افشاگری علیه رژیم صهیونیستی و طرح «اسرائیل بزرگ»

۴. ارائه چشم‌انداز ایران برای صلح و امنیت منطقه‌ای («قدرت از طریق صلح»)

۵. موضع‌گیری درباره سلاح‌های کشتار جمعی و تأکید بر صلح‌طلبی هسته‌ای ایران

۶. روشنگری در باره مواضع ایران در قبال حل و صل بحران‌ها (قفقاز، اوکراین)

۷. استقبال از پیمان‌های منطقه‌ای (عربستان و پاکستان)

۸. محکومیت تجاوز به قطر و اعلام همبستگی با دولت و مردم این کشور

۹. فراخوان برای اعتمادسازی و چندجانبه‌گرایی در منطقه

۱۰. تأکید بر هویت صلح‌طلب ایران و ارائه طریق بیائید « تهدید را به فرصت تبدیل کنیم»

اگرچه پرداختن به تمامی این محورها حائز اهمیت است، اما به نظر می‌رسد سه محور از جایگاهی راهبردی‌تر برخوردار هستند و هسته مرکزی پیام سخنرانی را تشکیل می دهند:

ادامه نوشته

تحلیل مواضع ایران و سه کشور اروپایی در گفت‌وگوی نیویورک

نوشته حسن بهشتی‌پور

روزنامه قدس چهارشنبه دوم مهر ماه صفحه 2

مقدمه

گفت‌وگوی وزیر امور خارجه ایران با همتایان اروپایی‌اش (آلمان، فرانسه و بریتانیا) در حاشیه مجمع عمومی سازمان ملل، نه یک گفت‌وگوی معمولی، بلکه نمایشی از شکاف عمیق راهبردی در بحبوحه یک بن‌بست چندوجهی است. این گفت‌وگو در شرایطی صورت می‌گیرد که توافق برجام عملاً در آستانه فروپاشی کامل قرار دارد و تحولات منطقه‌ای، معادلات امنیتی را دگرگون کرده است. تحلیل این ملاقات نیازمند واکاوی لایه‌های پنهان مواضع دو طرف است.

۱. بازگشت به قطعنامه‌های تحریمی: پروژه‌ای تحت فشار آمریکا و اسرائیل

تحلیل: ایران به‌طور سیستماتیک در حال تغییر چارچوب از یک «اختلاف فنی-حقوقی» به یک «تقابل سیاسی-امنیتی» است. با نسبت دادن اقدامات اروپا به فشارهای واشنگتن و تل‌آویو، ایران سه هدف را دنبال می‌کند:

مشروعیت‌زدایی از مواضع اروپا: ارائه تصویری از اروپا به‌عنوان بازیگری فاقد استقلال عمل.

برجسته‌سازی شکاف اروپا و آمریکا: نشان دادن اینکه اروپا در دام سیاست‌های تندروانه اسرائیل و جمهوری‌خواهان آمریکا افتاده است.

توجیه اقدامات تقابلی آینده ایران: در قالب «مقابله با پروژه تحریم‌سازی».

ادامه نوشته

تصمیمات هسته‌ای کشور؛ فراتر از دولت‌ها و در چارچوب کل نظام

نوشته: حسن بهشتی پور

مقدمه:

تحولات اخیر در شورای امنیت و رأی منفی به تمدید قطعنامه رفع تحریم‌های ایران، همراه با بحث تعلیق همکاری با آژانس، شرایط سیاست خارجی کشور را وارد مرحله‌ای جدید کرده است. در این مقطع حساس، لازم است به چند نکته کلیدی توجه شود:

نخست آنکه تصمیمات هسته‌ای کشور، از آغاز پرونده‌سازی علیه ایران در سال ۱۳۸۱ تاکنون، همواره در سطح کل نظام اتخاذ شده است؛ نه یک دولت و نه یک فرد. این تصمیم‌ها در شورای عالی امنیت ملی نهایی شده و بیانگر سیاست‌های کلی کشور بوده است. بنابراین، تحلیل شرایط امروز نیز باید در همین چارچوب کلان صورت گیرد. نباید دعواهای جناحی و گروهی موجب بی اعتبار کردن تصمیم هایی شود که در عالی ترین سطح گرفته می شود .

ادامه نوشته

توافق با آژانس و ۱۰ روز سرنوشت‌ساز

حسن بهشتي‌پور

یادداشت صفحه اول روزنامه تعادل

پس از توافق اخير ايران و آژانس دامنه وسيعي از نقدها، تخريب‌ها، توهين‌ها و تهديدها عليه مذاكره‌كنندگان كشورمان شكل گرفت. مخالفان اين توافق، تيم ديپلماسي كشور را متهم به عقب‌نشيني، عدول از ارزش‌ها و حتي خيانت به كشور مي‌كنند.

پس از توافق اخير ايران و آژانس دامنه وسيعي از نقدها، تخريب‌ها، توهين‌ها و تهديدها عليه مذاكره‌كنندگان كشورمان شكل گرفت. مخالفان اين توافق، تيم ديپلماسي كشور را متهم به عقب‌نشيني، عدول از ارزش‌ها و حتي خيانت به كشور مي‌كنند. اما آيا واقعا اين‌گونه است و تيم ديپلمات‌هاي ايراني برخلاف منافع كشور رفتار كرده‌اند؟آيا راه جايگزيني براي ديپلمات‌هاي ايراني وجود داشت و آنها از آن تبعيت نكردند؟ اگر نه، اهميت اين توافق در چيست و چه تبعات مثبت يا منفي براي كشورمان به دنبال خواهد داشت؟

ادامه نوشته

انعقاد پیمان ممنوعیت حمله به تأسیسات هسته‌ای؛

گامی برای احیای اعتبار NPT و آژانس بین‌المللی انرژی اتمی

نویسنده: حسن بهشتی پور

قطعنامه پیشنهادی ایران، با همراهی کشورهایی مانند روسیه، چین، بلاروس، نیکاراگوئه و ونزوئلا در نشست شصت‌ونهم کنفرانس عمومی آژانس بین‌المللی انرژی اتمی، بار دیگر موضوع حملات نظامی علیه تأسیسات هسته‌ای صلح‌آمیز را در کانون توجهات بین‌المللی قرار داد. این اقدام به‌ویژه پس از حملات آمریکا و اسرائیل در خردادماه سال گذشته علیه تأسیسات هسته‌ای ایران، ضرورتی انکارناپذیر یافته است. حملات به تأسیسات هسته‌ای در اصفهان، فردو و نطنز — که تحت نظارت پادمان آژانس بین‌المللی انرژی اتمی فعالیت می‌کردند — نقض آشکار حقوق بین‌الملل به شمار می‌رود و در عمل، آژانس را با چالشی جدی در راستای تحقق هدف فعالیت صلح‌آمیز هسته‌ای مواجه کرده است.

پیمان منع گسترش سلاح‌های هسته‌ای (NPT) که در سال ۱۹۶۸ به تصویب رسید، از یکسو مانع گسترش سلاح‌های هسته‌ای در جهان می‌شود و از سوی دیگر، حق دستیابی همه کشورها به انرژی صلح‌آمیز هسته‌ای را به رسمیت می‌شناسد. اما اقدام اخیر آمریکا و اسرائیل، مانعی جدی در برابر همکاری‌های آینده با آژانس بین‌المللی انرژی اتمی ایجاد می‌کند؛ نهادی که نقشی بی‌بدیل در نظارت و کنترل فعالیت‌های صلح‌آمیز هسته‌ای کشورها ایفا می‌کند.

پیشنهاد ایران و کشورهای حامی آن گامی در جهت جبران بی‌اعتباری فزایندهٔ آژانس و پیمان NPT محسوب می‌شود. تصویب این پیشنهاد می‌تواند راه را برای تدوین پیمانی جدید به منظور جلوگیری از ماجراجویی‌های هسته‌ای هموار کند. مبانی این پیشنهاد تاریخی را می‌توان به شرح زیر برشمرد:

ادامه نوشته

سفر علی لاریجانی به عربستان؛ اهداف، چالش‌ها و فرصت‌ها

نوشته : حسن بهشتی پور

سفر علی لاریجانی به عربستان سعودی را می‌توان یکی از مهم‌ترین تحرکات دیپلماتیک اخیر ایران در منطقه دانست؛ سفری که هم در چارچوب تحولات پرشتاب خاورمیانه معنا پیدا می‌کند و هم می‌تواند بر مناسبات دوجانبه تهران و ریاض تأثیرگذار باشد. بررسی محورهای مطرح‌شده از سوی رسانه‌های را می توان در دو سطح روابط دوجانبه و منطقه ای مختلف تحلیل کرد

۱. روابط دوجانبه ایران و عربستان

با وجود توافق سیاسی ایران و عربستان در سال ۱۴۰۱ و از سرگیری روابط دیپلماتیک، هنوز نشانه‌های قابل توجهی از پیشرفت در حوزه اقتصادی دیده نمی‌شود. تحریم‌های گسترده علیه ایران مانع از گسترش همکاری‌های اقتصادی و سرمایه‌گذاری مشترک شده است. با این حال، ظرفیت‌های متعددی برای همکاری وجود دارد:

توریسم مذهبی: امکان تقویت سفرهای زیارتی میان دو کشور (ایرانیان به مکه و مدینه و شیعیان عربستان به مشهد، قم و سایر اماکن زیارتی).

پروژه‌های ترانزیتی: اتصال ریلی میان مشهد، قم، کربلا و سپس به مکه و مدینه، که در صورت تحقق می‌تواند پیوستگی منافع اقتصادی و فرهنگی را تقویت کند.

صنایع غذایی و کشاورزی: همکاری در صنایع روغنی، آبمیوه و فرآورده‌های غذایی که در گذشته سابقه داشته، اما با تحریم‌ها متوقف شده است.

فناوری‌های نوین: عربستان در حال حرکت به سوی توسعه هوش مصنوعی و فناوری‌های نو است و این حوزه می‌تواند زمینه‌ساز همکاری مشترک باشد.

ادامه نوشته

تعامل با آژانس، نه یک انتخاب بلکه یک الزام راهبردی

نویسنده : حسن بهشتی پور

اختصاصی برای روزنامه قدس

در شرایطی که پرونده هسته‌ای ایران بار دیگر در کانون توجهات بین‌المللی قرار گرفته، تعامل با آژانس بین‌المللی انرژی اتمی بیش از آن‌که یک انتخاب سیاسی باشد، به ضرورتی راهبردی بدل شده است. نهاد آژانس، به‌عنوان تنها مرجع رسمی نظارت بر فعالیت‌های هسته‌ای کشورها، نقشی تعیین‌کننده در شکل‌دهی به افکار عمومی جهانی و تصمیمات نهادهای بین‌المللی ایفا می‌کند. از این‌رو، حفظ ارتباط سازنده با این نهاد، بخشی از سیاست عقلانی در عرصه دیپلماسی هسته‌ای ایران محسوب می‌شود.

در فضای کنونی، هرگونه تقابل با آژانس نه‌تنها بهانه‌سازی برای آمریکا و رژیم صهیونیستی را تسهیل می‌کند، بلکه می‌تواند زمینه‌ساز صدور قطعنامه‌های جدید و افزایش فشارهای سیاسی و اقتصادی علیه ایران شود. در مقابل، همکاری هدفمند با آژانس، می‌تواند از صدور قطعنامه‌های ضدایرانی جلوگیری کرده و فضای مثبتی پیرامون پرونده سازی هسته‌ای علیه ایران ایجاد کند.

نکته مهم در این مسیر، تفکیک میان عملکرد فردی مدیرکل آژانس و چند نفر از بازرسین متهم به جاسوسی و ساختار نهادی آن است. نقد به مواضع شخصی آقای گروسی و عملکرد بعضی از بازرسان نباید به تضعیف کلیت نهاد آژانس منجر شود. چنین تمایزی، از تصمیمات احساسی و پرهزینه در سیاست خارجی جلوگیری کرده و امکان بهره‌برداری هوشمندانه از ظرفیت‌های بین‌المللی را فراهم می‌سازد.

ایران به‌عنوان کشوری عضو پیمان منع گسترش سلاح‌های هسته‌ای (NPT)، از حق مسلم بهره‌برداری صلح‌آمیز از انرژی هسته‌ای برخوردار است. تحقق این حق، مستلزم همکاری با آژانس و شفاف‌سازی در چارچوب مقررات بین‌المللی است. هرگونه حرکت به‌سوی خروج از NPT یا اتخاذ سیاست ابهام هسته‌ای، نه‌تنها موجب انزوای بین‌المللی خواهد شد، بلکه حمایت کشورهایی چون چین و روسیه را نیز با چالش مواجه می‌سازد.

ادامه نوشته

یک تفاهم و دو روایت

حسن بهشتی‌پور

روزنامه دنیای اقتصاد

توافق جمهوری اسلامی ایران و آژانس بین‌المللی انرژی اتمی یک اتفاق مهم در آستانه اجرای احتمالی مکانیسم ماشه از سوی سه کشور اروپایی آلمان، انگلستان و فرانسه موسوم به گروه تروئیکا در هفته‌های آینده خواهد بود. البته هنوز جزئیات دقیقی از محتوای این توافق در اختیار عموم قرار نگرفته است. این یک اشکال عمده و مهم در تحلیل و پیش‌بینی درست درباره افق توافق مذکور و همین‌طور تبعات آن به‌ویژه در مساله اجرای احتمالی مکانیسم ماشه یا امکان تعویق یا تعلیق آن به شمار می‌رود.

ما درباره توافق ایران با آژانس بین‌المللی انرژی اتمی با دو روایت مختلف مواجه هستیم، هرچند که در تضاد با هم نبوده و با هم دارای اشتراکاتی هستند ولی هرکدام از این روایات می‌توانند آثار و نتایج مرتبط با خودشان را داشته باشند. این نکته جالب ماجراست که هم آقای عراقچی وزیر محترم امور خارجه و هم آقای گروسی رئیس آژانس بین‌المللی انرژی اتمی، یک توافق را امضا کردند ولی هرکدام روایت و برداشت متفاوتی از این توافق مطرح کرده‌اند.

ادامه نوشته

تحول استراتژی امنیتی آمریکا و دگردیسی تروریسم؛

۲۴ سال پس از ۱۱ سپتامبر

نوشته : حسن بهشتی پور

بیست‌و‌چهار سال پس از حملات تروریستی ۱۱ سپتامبر ۲۰۰۱، جهان شاهد دگرگونی‌های بنیادین در استراتژی امنیتی و سیاست خارجی ایالات متحده بوده است. این واقعه نه‌تنها نقطه‌عطفی در تاریخ معاصر آمریکا محسوب می‌شود، بلکه مسیر مداخلات نظامی، توازن قدرت جهانی و تکامل جریان‌های افراطی را نیز به‌شدت تحت تأثیر قرار داده است.

۱. تغییر پارادایم امنیتی: از جهانی‌سازی تا «اول آمریکا»

در دوران پس از جنگ سرد، استراتژی امنیتی آمریکا بر گسترش هژمونی جهانی و مداخله‌گرایی فعال استوار بود. اما با روی کار آمدن ترامپ، دکترین امنیتی آمریکا ، تغییر اساسی را تجربه کرد. رویکرد مبتنی بر جهانی‌سازی و گسترش هژمونی که در دوران بوش پدر و پسر دنبال می‌شد، جای خود را به شعار «اول آمریکا» داد. این تغییر، نشان‌دهنده تمرکز مجدد بر مسائل داخلی و کاهش نسبی حضور مداخله جویانه در عرصه بین‌المللی بود. در دوره اول دولت ترامپ بازتعریف تهدیدات، نشان‌دهنده تغییر بنیادین در اولویت‌های امنیتی واشنگتن بود. این تحول، بازتابی از خستگی استراتژیک و ناکامی‌های پیشین در پروژه‌های نظامی بود. ترامپ در دوره دوم دولت خود با اشاره به مشکلات داخلی مانند ناامنی در شیکاگو، عملاً نشان داد که اولویت‌های واشنگتن از تهدیدات خارجی به چالش‌های درونی معطوف شده است.

ادامه نوشته

جنگ تحمیلی اسرائیل علیه  ایران؛مستقل از گزارش‌های آژانس و در چارچوب برنامه‌ریزی بلندمدت بود

نوشته: حسن بهشتی‌پور

واقعیت این است که حمله اخیر اسرائیل به ایران، هیچ‌گونه وابستگی به گزارش‌های آژانس بین‌المللی انرژی اتمی نداشت . این اقدام نظامی، نه واکنشی لحظه‌ای به تحولات اخیر، بلکه بر اساس اخباری که در منابع غربی و اسرائیلی منتشر شده، نتیجه برنامه‌ریزی‌ای بود که از حدود یک‌ونیم تا دو سال پیش در دستور کار اسرائیل قرار داشته است. حداکثر می‌توان گفت آنان از گزارش آژانس برای توجیه اقدامات تجاوزکارانه خود سوءاستفاده کردند.

بر اساس شواهد موجود، رژیم توسعه‌طلب اسرائیل پیش از تجاوز به ایران، مجموعه‌ای از اقدامات تهاجمی را در غزه، لبنان، عراق، سوریه و یمن انجام داد و وقتی تا حد زیادی از تضعیف نیروهای مقاومت آسوده‌خاطر شد، به‌تدریج توجه خود را از فروردین 1404 به تهران معطوف کرد. در چنین شرایطی، هرچند در داخل ایران برخی تلاش می‌کنند این جنگ تحمیلی را به گزارش‌های آژانس نسبت دهند، اما با قاطعیت می‌توان گفت حتی در غیاب گزارش‌های مدیرکل آژانس، باز هم اسرائیل به اجرای برنامه‌های تجاوزکارانه خود علیه ایران مبادرت می‌ورزید.

ادامه نوشته

چرا تروئیکای اروپا صلاحیت لازم برای فعال‌سازی مکانیزم ماشه را ندارد

نوشته: حسن بهشتی پور

کشورهای آلمان، انگلیس و فرانسه، به عنوان مشارکت‌کنندگان در برجام، در تاریخ ۲۸ اوت ۲۰۲۵ با صدور بیانیه‌ای رسمی از رئیس شورای امنیت سازمان ملل درخواست کردند فرایند فعال‌سازی مکانیزم ماشه آغاز شود. (۱) در مقاله پیش‌رو کوشیده‌ام این رفتار بحران‌زای سه کشور موسوم به تروئیکای اروپایی را از جنبه‌های حقوقی و سیاسی تحلیل کنم و نشان دهم که این کشورها تحت تأثیر فشار دولت آمریکا و رژیم صهیونیستی، عملاً اقدامی را آغاز کرده‌اند که در صورت بازگشت قطعنامه‌های تحت فصل هفتم، وضعیت کنونی را برای اروپا و غرب آسیا به مراتب بحرانی‌تر از گذشته خواهد کرد.

۱. بررسی صلاحیت و جایگاه حقوقی E3 برای فعال‌سازی مکانیسم ماشه

بر اساس مفاد بند ۱۱ قطعنامه ۲۲۳۱ — که مورد استناد سه کشور قرار گرفته است — به «مشارکت‌کننده در برجام» (JCPOA Participant) این حق داده می‌شود که در صورت عدم اجرای تعهدات از سوی ایران، موضوع را به شورای امنیت اطلاع دهد. (۲) پس از خروج آمریکا از برجام، ایالات متحده در دی‌ماه ۱۳۹۹ ادعا کرد که همچنان یک «مشارکت‌کننده» است و می‌تواند مکانیزم ماشه را فعال کند؛ ادعایی که در همان زمان با مخالفت گسترده اعضای شورای امنیت سازمان ملل مواجه شد. به طوری که از ۱۵ کشور عضو این شورا، تنها آمریکا و دومینیکن رأی مثبت دادند، ۹ کشور رأی ممتنع دادند — که آلمان، انگلیس و فرانسه نیز جزو آنها بودند — و دو کشور روسیه و چین رأی مخالف دادند.

بر این اساس، آیا سه کشور اروپایی که خود رسماً از بسیاری از تعهداتشان در قبال برجام (به‌ویژه تعهدات اقتصادی و لغو تحریم‌ها) عقب‌نشینی کرده‌اند و نتوانسته‌اند مزایای توافق را برای ایران محقق کنند، می‌توانند خود را «مشارکت‌کننده فعال در برجام» به معنای مندرج در بند ۱۱ قلمداد کنند؟ این پرسش، یک مناقشه جدی حقوقی ایجاد می‌کند: چگونه کشورهایی که عملاً توافق را غیرممکن ساخته‌اند، می‌خواهند از مکانیسمی درونِ توافق استفاده کنند که خودشان آن را تضعیف کرده‌اند؟ آن هم علیه کشوری که تا یک سال پس از خروج آمریکا، همچنان به تعهدات خود عمل می‌کرد.

ادامه نوشته

چابهار، توافق ۲۵ ساله و جایگاه ایران در معادلات شانگهای

نوشته حسن بهشتی پور

در جریان سفر اخیر آقای پزشکیان به چین و سخنرانی او در اجلاس سازمان همکاری شانگهای، بار دیگر موضوع بندر چابهار و امکان همکاری ایران با هند مورد توجه قرار گرفت. رئیس‌جمهور تأکید کرد این بندر می‌تواند بستر شکل‌گیری یک خط ریلی منطقه‌ای و مسیر حمل‌ونقل تازه‌ای باشد که جایگاه ایران را در معادلات ترانزیتی ارتقا دهد. اما پرسش اساسی این است که با احتمال بازگشت تحریم‌ها، تحقق این پروژه تا چه اندازه امکان‌پذیر خواهد بود و آیا هند حاضر است در این مسیر همکاری عملی با ایران داشته باشد؟

واقعیت آن است که بندر چابهار با چالش‌های جدی مواجه است. مهم‌ترین مانع، استمرار تحریم‌های بین‌المللی علیه ایران است. تا زمانی که این تحریم‌ها پابرجا باشد، سرمایه‌گذاری خارجی – به‌ویژه از سوی هند – با ریسک بالایی همراه خواهد بود. درست است که در مقطعی دولت آمریکا با اعطای معافیت‌هایی اجازه ادامه فعالیت‌های هند در چابهار را صادر کرد، اما همکاری پایدار بدون رفع تحریم‌ها عملاً غیرممکن است؛ چرا که هر شرکت خارجی که قصد سرمایه‌گذاری در این پروژه را داشته باشد، در معرض تحریم‌های آمریکا قرار می‌گیرد. این امر به یک مانع اساسی برای توسعه چابهار بدل شده است.

ادامه نوشته

تحلیل موضع روسیه چین در باره فعال شدن مکانیزیم ماشه

حسن بهشتی پور

روزنامه هم میهن

فعال‌سازی مکانیسم ماشه (اسنپ‌بک) توسط سه کشور اروپایی (آلمان، فرانسه و بریتانیا) و درخواست بازگرداندن تحریم‌های شش قطعنامه پیشین شورای امنیت علیه ایران، اگرچه قابل پیش‌بینی بود، اما پیامدهای حقوقی و سیاسی قابل توجهی برای کشورمان خواهد داشت. این اقدام از نظر حقوقی فاقد مشروعیت است، زیرا این سه کشور خود تعهداتشان در قالب برجام را نقض کرده‌اند، اما در عرصه بین‌المللی، سیاست و قدرت اغلب بر حقوق اولویت دارد.

وضعیت قطعی بازگشت تحریم‌ها و نقش روسیه و چین

به نظر اینجانب، بازگشت تحریم‌های سازمان ملل تقریباً قطعی است و امکان جلوگیری از آن در فرصت ۳۰ روزه بسیار ضعیف است. حتی در صورت طرح موضوع در شورای امنیت، به دلیل تاثیرپذیری حقوق بین‌الملل از سیاست و قدرت، نمی‌توان مانع از عملی شدن خواست اروپا و آمریکا شد. نکته کلیدی در این مرحله، موضع کشورهای مختلف در قبال اجرای این تحریم‌هاست.

ادامه نوشته

مکانیزم ماشه؛ چالش یا فرصت برای ایران؟

نوشته: حسن بهشتی‌پور

مقدمه

فعال‌سازی مکانیسم «بازگشت خودکار تحریم‌ها» موسوم به اسنپ‌بک توسط سه کشور اروپایی (فرانسه، آلمان و انگلیس) بار دیگر موضوع برجام و آینده روابط ایران با غرب را به صدر اخبار آورد. این اقدام در حالی صورت گرفت که از منظر حقوقی، اروپا هیچ حقی برای فعال‌سازی چنین مکانیزمی نداشت؛ زیرا نخستین ناقض فاحش برجام، ایالات متحده بود و اروپا نیز با عدم اجرای تعهدات خود، عملاً مسیر توافق را تضعیف کرد. با وجود این، تجربه تاریخی نشان می‌دهد که در نظام بین‌الملل کنونی، حقوق بین‌الملل تنها زمانی مورد پذیرش قدرت‌های بزرگ است که با منافع آن‌ها هم‌راستا باشد.

واقعیت حقوقی و منطق قدرت

بر اساس متن برجام، مکانیسم اسنپ‌بک زمانی قابل فعال‌سازی است که یک طرف به‌طور جدی و آشکار تعهداتش را نقض کرده باشد. خروج آمریکا از توافق در سال ۲۰۱۸ مهم‌ترین مصداق این نقض بود و ایران نیز یک سال کامل صبر کرد تا شاید اروپایی‌ها بتوانند این خلأ را جبران کنند. اما نه‌تنها اقدامی مؤثر از سوی اروپا صورت نگرفت، بلکه با استناد به تحریم‌های آمریکا، از مسئولیت‌های خود شانه خالی کردند. بنابراین، از دید حقوقی، ادعای اروپا بی‌اساس است.

با این حال، همان‌گونه که در عرصه بین‌الملل بارها دیده‌ایم، «قدرت» و «منافع» بیش از «حقوق» تعیین‌کننده است. از جنایات جاری در غزه گرفته تا رفتارهای دوگانه غرب در قبال قطعنامه‌های سازمان ملل، نمونه‌های روشنی از این گزاره‌اند.

ادامه نوشته

معمای مکانیزم ماشه: آزمونی برای دیپلماسی یا گذر به تقابل؟

نوشته : حسن بهشتی‌پور

اختصاصی برای روزنامه قدس

روز پنج‌شنبه، ششم شهریور، نمایندگان «تروئیکای اروپایی» (آلمان، فرانسه و بریتانیا) با ارسال نامه‌ای به شورای امنیت سازمان ملل، به‌صورت رسمی روند اجرای «مکانیزم ماشه» (Snapback Mechanism) را فعال کردند و بار دیگر، پرونده‌سازی هسته‌ای ایران در کانون توجهات بین‌المللی قرار گرفت. این مکانیزم—که بر اساس قطعنامه ۲۲۳۱ شورای امنیت طراحی شده—امکان بازگرداندن تمامی تحریم‌های پیشین علیه ایران را فراهم می‌کند. در واکنش به این حرکت، وزارت امور خارجه ایران اعلام کرد تهران آماده گفت‌وگو با ایالات متحده است، مشروط بر ارائه تضمین‌های امنیتی معتبر و رعایت اصول انصاف و عدالت در فرآیند مذاکره.

ادامه نوشته

مفهوم «دسترسی بدون مانع آذربایجان به نخجوان» در پرتو توافق واشنگتن (اوت ۲۰۲۵)

پیامدها برای آذربایجان، ارمنستان و ایران

نوشته :حسن بهشتی پور

اختصاصی برای ایراس

مقدمه

پس از جنگ دوم قره‌باغ (۲۰۲۰)، بند نهم توافق ۱۰ نوامبر موضوع «رفع انسداد مسیرهای حمل‌ونقل» را مطرح کرد. آذربایجان این بند را مبنای مطالبه‌ی «راه‌گذر زنگزور» برای اتصال زمینی به نخجوان دانست، در حالی‌که ارمنستان همواره بر این تأکید داشت که مسیر باید تحت حاکمیت و کنترل خود باقی بماند. در اوت ۲۰۲۵، با میانجی‌گری آمریکا و حضور مستقیم دونالد ترامپ، توافقی موسوم به «راه ترامپ» یا TRIPP شکل گرفت. بر اساس اعلام رسمی، مسیر پیشنهادی تحت حاکمیت ارمنستان خواهد ماند، اما توسعه و بهره‌برداری از زیرساخت‌ها به کنسرسیومی به رهبری آمریکا سپرده می‌شود؛ اگرچه جزئیات دقیق ترکیب این کنسرسیوم و میزان وابستگی آن به دولت آمریکا هنوز به طور کامل روشن نیست. این تغییر، معادله‌ی حقوقی و سیاسی موضوع را دگرگون کرده است.

در مطلب پیش رو سعی کردم موضوع «دسترسی بدون مانع آذربایجان به نخجوان» را در توافق اخیر از نگاه سه کشور منطقه یعنی ایران، ارمنستان و جمهوری آذربایجان، در ابعاد حقوقی، سیاسی و امنیتی تحلیل کنم.

ادامه نوشته

در عرصه دیپلماسی، هزار راه نرفته و فرصت ناشناخته وجود دارد

نوشته: حسن بهشتی‌پور

دور تازه‌ای از مذاکرات هسته‌ای میان ایران و سه کشور اروپایی (آلمان، فرانسه و انگلیس) از روز سه‌شنبه در شهر ژنو برگزار شد. دستور کار اصلی این گفت‌وگوها بررسی مسائل هسته‌ای، اجرای تعهدات دو جانبه و موضوع رفع تحریم‌ها عنوان شده است. هیئت ایرانی به ریاست مجید تخت‌روانچی در این مذاکرات حضور دارد و از سوی سه کشور اروپایی نیز معاونان وزرای خارجه شرکت خواهند کرد. این نشست در حالی برگزار می‌شود که گفت‌وگوهای اخیر تهران و آژانس بین‌المللی انرژی اتمی نیز ادامه دارد .

در شرایطی که اتحادیه اروپا با تعیین ضرب‌الاجل‌های تحریک‌آمیز و شروطی غیرمنطقی و یک‌جانبه، عمداً فضای مذاکره با ایران را مخدوش و محدود ساخته، باوری راسخ دارم که عرصهٔ دیپلماسی، سرشار از ظرفیت‌های ناشناخته، راه‌های بکر و تاکتیک‌های ابتکاریِ نرفته‌ای است که می‌تواند کلید گشایش بن‌بست‌های کنونی باشد. نباید اجازه داد که این بن‌بست‌های ظاهری و بازی‌های روانی، ابتکار عمل، قدرت خلاقه و اعتماد به نفس را از دیپلمات‌ها و سیاست‌گذاران ایرانی بگیرد. خلق طرح‌های نو، اتکا به افکار تازه و به‌کارگیری راهبردهای بدیع و فعال—و نه منفعل—در برابر فشارها، نه تنها می‌تواند بر مشکلات فائق آید، بلکه می‌تواند نقشه راهی جدید ترسیم کرده و از تداوم و تکرار وضعیت فرساینده و بلاتکلیف کنونی که به ضرر منافع ملی است، جلوگیری کند.

ادامه نوشته

اتحاد ملی، فرایندی دوسویه است

«حسن بهشتی‌پور» کارشناس ارشد مسائل سیاسی معتقد است: اتحاد ملی می‌تواند تکیه‌گاه قدرت دفاعی کشور باشد. وی به تجربه جنگ ۱۲روزه اشاره می‌کند و می‌گوید: تجاوز نظامی به ایران واقعیتی است که هر گونه محاسبه ساده‌انگارانه را کنار می‌زند. در چنین شرایطی، قدرت دفاعی کشور نه در اتکا به روسیه است، نه چین و نه هیچ قدرت خارجی دیگر. تنها نیروی واقعی و تعیین‌کننده، اتحاد مردم ایران است.
بهشتی‌پور در عین حال اذعان می‌کند: این اتحاد با شعار، نصیحت یا دستور شکل نمی‌گیرد.
او ادامه می‌دهد: اتحاد ملی نیازمند یک حرکت دوسویه است؛ از یک سو، دولت و نظام جمهوری اسلامی باید اقدام‌هایی ملموس در حمایت از مردم انجام دهند و از سوی دیگر، مردم نیز باید با رفتارهای ایجابی و خودداری از اقدام‌های تفرقه‌افکن، در حفظ وحدت ملی سهیم شوند.
این کارشناس ارشد مسائل سیاسی با تأکید بر اینکه اتحاد واقعی زمانی شکل می‌گیرد که مردم با قلب و ذهن خود متقاعد شوند، می‌افزاید: متقاعدسازی افکار عمومی، اساس این فرایند است. مردم باید بدانند چرا باید در موضوع هسته‌ای مقاومت کنیم و پیامدهای اقتصادی، سیاسی و علمی این مسیر چیست، چرا مذاکره با دشمنانی که زور می‌گویند و تحریم‌های گسترده اعمال می‌کنند به ضرر کشور است و چگونه مسیر انتخاب شده، تنها راه صحیح و تضمین‌کننده استقلال، پیشرفت و امنیت ملی است. این فرایند تنها از طریق تبیین دقیق توسط کارشناسان و صاحب‌نظران امکان‌پذیر است، نه با فشار و دستور.
بهشتی‌پور می‌گوید: زمانی که مردم با قلب خود حمایت کنند، اتحاد شکل می‌گیرد؛ اتحادی که خودجوش، پایدار و مولد قدرت ملی است. در شرایط فعلی، نیازمند یک نهضت ملی برای متقاعدسازی افکار عمومی هستیم. مردم و دولت هر دو در این مسیر مسئولیت دارند.
وی تأکید می‌کند: دولت با اقدام عملی و سیاست‌گذاری درست و مردم با همکاری، مشارکت و پایبندی به اصول می‌توانند فرایند اتحاد مقدس را شکل بدهند. این ترکیب، تنها مسیر ایجاد وحدت واقعی و اقتدار ملی است که می‌تواند ایران را در برابر هر تهدیدی مقاوم کند.

احتمال فعال شدن مکانیزم ماشه بالای مود درصد است

مکانیسم ماشه؛ ابزار فشار یا نشانه‌ای از بن‌بست دیپلماتیک؟

یاداشت اختصاصی برای روزنامه قدرس

در شرایطی که فضای بین‌الملل با تحولات پرشتاب و رقابت‌های ژئوپلیتیکی روبه‌روست، زمزمه‌های فعال‌سازی مکانیسم ماشه از سوی تروئیکای اروپایی بار دیگر به صدر اخبار بازگشته است. از هم اکنون کشور باید خود را برای مقابله با این تحو.ل آماده کند این اقدام، که احتمال وقوع آن بنا بر قرائن موجود بیش از ۹۰ درصد است ، نه از منظر حقوقی بلکه از زاویه سیاسی قابل بررسی است.

اروپا، تحت فشارهای فزاینده آمریکا و در سایه تحولات جنگ اوکراین، به دنبال اعمال فشار بر ایران است. نزدیکی تهران به مسکو، به‌ویژه در حوزه همکاری‌های راهبردی، موجب نگرانی‌هایی در غرب شده که اکنون در قالب تهدید به بازگشت تحریم‌های شورای امنیت خود را نشان می‌دهد. این در حالی است که خروج یک‌جانبه آمریکا از برجام در سال ۱۳۹۷ و ناتوانی اروپا در اجرای تعهدات خود، مشروعیت حقوقی چنین اقدامی را به‌شدت زیر سؤال برده است.

فعال‌سازی مکانیسم ماشه، اگرچه در ظاهر به‌عنوان ابزاری برای بازگرداندن تحریم‌ها معرفی می‌شود، در واقع نشانه‌ای از شکست دیپلماسی چندجانبه و غلبه منطق قدرت بر حقوق بین‌الملل است. همان‌طور که مقامات پیشین مذاکره‌کننده ایرانی و تحلیلگران بین‌المللی نیز تأکید کرده‌اند، سه کشور اروپایی با خروج آمریکا از توافق، صلاحیت حقوقی برای چنین اقدامی را از دست داده‌اند.

در این میان، تغییرات در ساختار سیاست خارجی ایران، از جمله نقش‌آفرینی چهره‌هایی چون علی لاریجانی در تعامل با آژانس بین‌المللی انرژی اتمی، می‌تواند نشانه‌ای از بازتعریف مسیر دیپلماسی هسته‌ای کشور باشد. با این حال، باید دید که این تحولات تا چه اندازه می‌توانند در برابر فشارهای سیاسی و حقوقی غرب مؤثر واقع شوند.

ادامه نوشته

یخ‌زدگی مناسبات دوجانبه در نشست آلاسکا

نوشته: حسن بهشتی‌پور

نشست دوجانبه ولادیمیر پوتین و دونالد ترامپ در پایگاه نظامی «المندورف-ریچاردسون» در آلاسکا، اگرچه از سوی دو طرف «سازنده» و «مثبت» توصیف شد، اما در عمل بدون هیچ توافق مشخصی پایان یافت. این دیدار بیش از آنکه گامی به‌سوی حل بحران اوکراین باشد، نمایانگر فاصله عمیق میان خواسته‌های دو طرف بود.

خواسته‌های متضاد، نتیجه‌ای مبهم

پوتین در نشست خبری پس از دیدار، بر لزوم شناسایی ریشه‌های جنگ اوکراین تأکید کرد و فضای مذاکرات را مثبت و محترمانه خواند. ترامپ نیز از «پیشرفت بزرگ» سخن گفت، اما اذعان کرد که هنوز توافقی حاصل نشده و چند نکته باقی مانده است. با این حال، رسانه‌های آمریکایی گزارش دادند نشست بدون توافق درباره اوکراین پایان یافت.

واقعیت این است که خواسته‌های پوتین و ترامپ کاملاً متفاوت است. پوتین انتظار دارد بخشی از تحریم‌های آمریکا علیه روسیه به دلیل جنگ اوکراین لغو شود، اما در شرایط فعلی چنین زمینه‌ای وجود ندارد. این اختلافات عمیق نشان می‌دهد حل‌وفصل مسائل میان واشنگتن و مسکو با یک دیدار امکان‌پذیر نیست و همه چیز به دور بعدی مذاکرات که به درخواست پوتین در مسکو برگزار خواهد شد، موکول شده است.

ادامه نوشته

ایران در انزوا نیست

حسن بهشتی‌پور کارشناس مسائل بین‌الملل

در سال‌های اخیر این گزاره از سوی برخی رسانه‌های غربی بارها مطرح شده است که ایران در انزوا قرار دارد. این ادعا بر پایه یک برداشت نادرست استوار بود. واقعیت آن است که ایران نه‌تنها در انزوا نیست، بلکه فعالانه در عرصه‌های منطقه‌ای و بین‌المللی حضور دارد. جریانی که تلاش می‌کند «انزوای ایران» را القا کند، جهان را تنها از دریچه اروپا و آمریکا می‌بیند؛ گویی هر کشوری که با غرب رابطه نداشته باشد، منزوی است. در حالی که همان کشورهایی که خود را معیار ارتباطات جهانی می‌دانند، از متحدانی حمایت می‌کنند که در دادگاه لاهه به‌عنوان جنایتکار جنگی تحت محاکمه‌اند، اما همچنان روابط سیاسی و نظامی‌ با آنان را ادامه می‌دهند. ارتباط با همسایگان برای ایران یک ضرورت است و سفرهای دیپلماتیک دولت به کشورهای منطقه اقدامی مثبت محسوب می‌شود. با وجود این صرف انجام سفر و امضای تفاهمنامه کافی نیست. تجربه نشان داد که بسیاری از تفاهمنامه‌ها به قرارداد الزام‌آور و عملیاتی تبدیل نشده و حتی برخی قراردادها نیز به‌طور کامل اجرا نمی‌شوند. بنابراین، دولت باید بر تبدیل سفرهای دیپلماتیک به قراردادهای اجرایی و عملیاتی متمرکز شود. تنها در این صورت است که می‌توان روابط اقتصادی، تجاری و سیاسی را به سطحی مؤثر و پایدار رساند. نمونه اخیر، حضور ایران در اجلاس کشورهای اوراسیا است که فرصتی مهم برای توسعه همکاری‌های منطقه‌ای به شمار می‌رود. ایران باید با نگاه راهبردی، از فرصت‌ها بهره‌برداری کند و با پیگیری مستمر، تفاهمنامه‌ها را به قراردادهای واقعی تبدیل نماید. در این صورت است که سیاست همسایگی می‌تواند به دستاوردی ملموس برای کشور تبدیل شود.

نقد مقاله‌ی سوزان مالونی درباره‌ی تجاوز نظامی مشترک آمریکا و اسرائیل به ایران

تحلیل‌ یک‌سویه و روایتی ناقص از واقعیتی پیچیده

نوشته : حسن بهشتی پور

مقدمه:

در 23 خرداد 1404، تجاور نظامی از سوی اسرائیل و آمریکا علیه ایران صورت گرفت؛ حملاتی که واکنش‌های متعددی را در سطح بین‌المللی برانگیخت. از جمله خانم سوزان مالونی در مقاله‌ای با عنوان «Iran’s Dangerous Desperation» اخیرا در نشریه Foreign Affairs منتشر شد(1)، تلاش کرده است تصویری از «برتری قاطع» عملیات نظامی اسرائیل و امریکا ارائه دهد. اما این روایت، با حذف بسیاری از واقعیت‌های میدانی، حقوقی و انسانی، بیشتر به یک بیانیه سیاسی شباهت دارد تا یک تحلیل بی‌طرفانه. با بررسی متن مقاله خانم سوزان مالونی، می‌توان هشت محور اصلی را به‌عنوان پایه‌های روایت مقاله نقد کرد. هر یک از این محورها از منظر فنی، حقوقی، سیاسی یا رسانه‌ای به شرح زیر قابل کنکاش هستند.

ادامه نوشته

سناریوهایی درباره آینده تقابل ایران واسرائیل

نوشته حسن بهشتی پور

اختصاصی برای روزنامه قدس 15 مرداد 1404 صفحه 2

با پایان جنگ ۱۲روزه میان ایران و اسرائیل و آغاز آتش‌بسی شکننده، این پرسش مهم در برابر سیاست‌گذاران و تحلیلگران قرار گرفته است: آیا منطقه به سمت درگیری مستقیم دیگری حرکت خواهد کرد یا الگوی جنگ روانی، فشار اقتصادی و اقدام‌های محدود نظامی همچنان ادامه خواهد یافت؟ بررسی روند تحولات اخیر و اهداف بازیگران اصلی، تصویر روشن‌تری از آینده محتمل ترسیم می‌کند.

واکنش ایران: از بازدارندگی فعال تا اتکا بر جنگ نامتقارن

در واکنش به این حملات، ایران مذاکرات با آمریکا را متوقف کرد و فعالیت‌های هسته‌ای خود را با شدت بیشتری از سر گرفت. سیاست تهران در این مقطع، حرکت به سوی بازدارندگی فعال بود به ‌ویژه از مسیر تقویت ظرفیت‌های دفاعی، سایبری و راهبردی.ایران همزمان با تشدید فعالیت‌های دیپلماتیک در سازمان ملل، بر بازسازی و ارتقای محورهای مقاومت منطقه‌ای (حزب‌الله، الحشد الشعبی و انصارالله) تمرکز یافت. این راهبرد، نه‌تنها جنبه نظامی دارد بلکه حامل پیام سیاسی روشنی به واشنگتن و تل‌آویو است؛ مبنی بر اینکه هزینه اقدام‌های نظامی علیه ایران، فراتر از جغرافیای ایران خواهد بود.

ادامه نوشته

آیا ایران به قدرت هسته‌ای اعلام‌نشده تبدیل شده است؟

نویسنده: حسن بهشتی‌پور

مقدمه:

در سخنرانی اخیر پروفسور تئودور پوستول، استاد بازنشسته دانشگاه MIT، که از طریق یوتیوب منتشر شد، ادعا شده که ایران عملاً به یک «قدرت هسته‌ای اعلام‌نشده» تبدیل شده است. [1]این دیدگاه، علیرغم ادعای بی‌طرفی فنی، با گفتمان تبلیغاتی اسرائیل درباره برنامه هسته‌ای ایران که از حدود سال ۱۹۹۵ آغاز شده، همسویی قابل توجهی دارد. نکته حائز اهمیت این است که تحلیل‌های فنی در حوزه حساس انرژی هسته‌ای معمولاً در مجامع علمی و از طریق انتشار مقاله‌های داوری‌شده ارائه می‌شوند. طرح چنین ادعاهای مهمی در قالب یک مصاحبه رسانه‌ای — بدون ارائه مستندات قابل ارزیابی — از اساس با استانداردهای آکادمیک فاصله دارد. در ادامه، پنج محور اصلی نقد این ادعا بررسی می‌شود:


[1] . https://www.youtube.com/watch?v=vGXuKu1RhKI

https://mlm2.listserve.net/pipermail/salon/20250718/pdfusLEvb1H3W.pdf

ادامه نوشته

ارزیابی از مذاکرات ایران و تروئیکا اروپا در استانبول

راهکاری برای عبور از بن‌بست مکانیزم ماشه و «غنی‌سازی»

نوشته : حسن بهشتی پور

امروز جمعه سوم مرداد ششمین دور مذاکرات ایران با نمایندگان آلمان ، انگلیس و فرانسه موسوم به تروئیکا اروپایی در کنسولگری ایران در استانبول ترکیه برگزار شد. از همان ابتدا مشخص بود که ایران با این گروه نمی تواند به توافقی برسد زیرا مشکل اصلی با طرف آمریکا و اسرائیل است و سه کشور اروپایی در واقع بیشتر نقش تسهیل‌گر را برای انجام مذاکرات بعد از وقوع جنگ تحمیلی 12 روزه بازی می کنند.

به نظر می رسد طرف ایرانی بیشتر می کوشد این سه کشور را متقاعد کند از تصمیم بحران ساز خود مبنی بر آغاز روند بازگشت قطعنامه های تحت فصل هفتم منشور ملل مصوب شورای امنیت ، صرف نظر کنند و اجازه دهند روند دیپلماسی به مسیر خود برای پیدا کردن راه حل های برد - برد ادامه دهد.

در این نوبت به گفته آقای غریب آبادی فعلا دو طرف تنها موافقت کردند در روزهای آینده بازهم به مذاکرات ادامه دهند. البته گفته می شود طرف اروپایی دنبال تمدید مهلت مکانیزم ماشه تا شش ماه دیگر است، تا ایران بتواند در این بازه زمانی مذاکرات با طرف آمریکا و نیز همکاری با آژانس برای بازدید از تاسیسات هسته ای آسیب دیده و تعیین تکلیف ذخایر اورانیوم 60 درصد تصمیم گیری کند.

با در نظر گرفتن مجموعه مسائل مطرح در مذاکرات و واقعیت‌های موجود در صحنه که بیانگر این واقعیت است که اروپا می تواند کمک کننده برای رسیدن به توافق باشد، پیشنهاد زیر قابل پیگیری و اجرا به نظر می رسد

ادامه نوشته

هشدار نسبت به تکرار خطاهای گذشته و نقد حقوقی مکانیزم ماشه

ضرورت بازاندیشی در مسیر دیپلماسی

در آستانه دور جدید گفتگوهای ایران و تروئیکای اروپا در استانبول، بازخوانی تجربه مذاکرات هسته‌ای در سال‌های ۲۰۰۳ تا ۲۰۰۶ ضرورتی انکارناپذیر است. پرونده هسته‌ای ایران طی دو دهه گذشته، یکی از پیچیده‌ترین چالش‌های دیپلماتیک جهان بوده است. در این میان، رفتار تروئیکای اروپا (آلمان، فرانسه و بریتانیا) نقشی تعیین‌کننده در شکل‌گیری اعتماد یا بی‌اعتمادی در روند گفت‌وگوها داشته است.

اکنون که بار دیگر بحث بر سر استفاده از مکانیزم ماشه در فضای دیپلماتیک اروپا مطرح شده، ایران و تروئیکا باید از تجربه تلخ گذشته درس بگیرند؛ تجربه‌ای که اگر نادیده گرفته شود، می‌تواند مسیر تقابل را احیا کرده و فرصت مصالحه را از بین ببرد.

پیشینه: از سعدآباد تا ارجاع پرونده به شورای امنیت

در فاصله سال‌های ۱۳۸۲ تا ۱۳۸۶، ایران گام‌هایی داوطلبانه برای اعتمادسازی برداشت. توافق‌نامه‌های سعدآباد (اکتبر ۲۰۰۳)، بروکسل (فوریه ۲۰۰۴) و پاریس (نوامبر ۲۰۰۴) شامل تعلیق غنی‌سازی، توقف ساخت سانتریفیوژها و اجرای داوطلبانه پروتکل الحاقی بودند. گزارش‌های رسمی مدیرکل وقت آژانس، محمد البرادعی، پایبندی ایران به این اقدامات را تأیید کرده‌اند (ارجاع به GOV/2003/75 و GOV/2004/11 و GOV/2004/83).

ادامه نوشته