نشست نخست‌وزیران کشورهای عضو سازمان همکاری شانگهای در مسکو، برای ایران فراتر از یک حضور تشریفاتی است؛ این اجلاس بستری عملی برای پیشبرد دیپلماسی چندجانبه تهران فراهم می‌کند. پرسش اصلی این یادداشت آن است که: حضور ایران در شانگهای چگونه می‌تواند جایگاه کشور را در برابر فشارهای غرب و در مسیر احتمالی مذاکره با آمریکا تقویت کند؟

۱. اهمیت حضور ایران: از خنثی‌سازی تحریم‌ها تا تقویت روابط راهبردی

این سفر در دو محور اصلی اهمیت می‌یابد:

الف) خنثی‌سازی تلاش‌های آمریکا برای بازگرداندن تحریم‌ها

ایران معتقد است دوره قطعنامه‌های پیشین به پایان رسیده و هر اقدام جدید باید دوباره مطرح و رأی‌گیری شود. در چنین شرایطی، حمایت روسیه و چین و استفاده آن‌ها از حق وتو می‌تواند عملاً مانع هرگونه بازگشت تحریم‌های گذشته یا تصویب قطعنامه‌های تازه شود.

ب) تقویت روابط دوجانبه با روسیه و چین و هند

دیدارهای عارف با نخست‌وزیران روسیه، چین، هند و پاکستان فرصتی برای فعال‌سازی توافقات اقتصادی و راهبردی است. به‌ویژه دیدار با نخست‌وزیر روسیه می‌تواند به رفع موانع عملیاتی توافقات موجود کمک کند. همچنین سخنرانی در اجلاس، از منظر دیپلماسی عمومی، بازتاب رسانه‌ای مثبتی برای ایران به همراه دارد.

۲. ظرفیت‌ها و محدودیت‌های سازمان شانگهای

سازمان شانگهای با حضور چین، روسیه و هند حدود 43% جمعیت جهان و یک‌سوم مساحت خشکی را در بر می‌گیرد. ایران و روسیه نیز با سهم قابل‌توجه در انرژی، وزن ژئوپلیتیکی سازمان را افزایش می‌دهند.

اما مسئله اصلی این است که این ظرفیت‌های ژئوپلیتیکی چه زمانی به اعداد و ارقام مشخص اقتصادی تبدیل می‌شوند. به‌عنوان نمونه، حجم تجارت ایران با اعضای شانگهای هنوز با ظرفیت‌های واقعی فاصله دارد و نبود سازوکارهای مالی کارآمد، مانع بهره‌برداری کامل از فرصت‌هاست. در نتیجه، شانگهای هنوز از تبدیل‌شدن به یک هژمون اقتصادی–سیاسی فاصله دارد.

۳. تحریم‌ها و نقش روسیه و چین

در برابر تلاش آمریکا و اروپا برای فشار بیشتر بر ایران، همراهی روسیه و چین در شورای امنیت اهمیت ویژه‌ای دارد. مخالفت این دو کشور با ادعاهای غرب می‌تواند تحریم‌های احتمالی را از کارایی بیندازد. این حمایت‌ها نه صرفاً سیاسی، بلکه بخشی از رقابت ساختاری آن‌ها با غرب است.

۴. پیام‌های آمریکا و چشم‌انداز مذاکره

در کنار این تحولات، ارسال پیام میان ایران و آمریکا نشان می‌دهد هنوز دری برای مذاکره نیمه‌باز است. طبق اظهارات کمال خرازی و وزیر امور خارجه ایران، آمریکایی‌ها پیشنهادهایی برای مذاکره مطرح کرده‌اند.

با این حال، خطوط قرمز دو طرف پابرجاست:

ایران بر رفع تحریم‌های مؤثر و ارائه تضمین‌های معتبر تأکید دارد.

آمریکا بر محدودیت‌های پایدار در برنامه هسته‌ای و نقش منطقه‌ای ایران پافشاری می‌کند.

قرار گرفتن نشست شانگهای در چنین فضایی، ترکیب پیچیده‌ای از فشار، فرصت و دیپلماسی ایجاد کرده است.

نتیجه‌گیری

سفر عارف به روسیه و حضور در اجلاس شانگهای، هم‌زمان با ارسال پیام‌های آمریکا برای مذاکره، نشان‌دهنده ورود ایران به مرحله تازه‌ای از دیپلماسی ترکیبی است؛ مرحله‌ای که در آن تهران تلاش می‌کند با استفاده از ظرفیت‌های سازمان شانگهای و حمایت روسیه و چین فشارهای غرب را مهار کند و هم‌زمان مسیرهای احتمالی گفت‌وگو با آمریکا را نیز باز بگذارد.

آینده روابط ایران با غرب و شرق، بیش از هر زمان دیگر، به اراده سیاسی طرف‌ها برای عبور از خطوط قرمز و حرکت به سمت تفاهم عملی بستگی دارد. اینکه چگونه با وجود اختلافات بنیادین، مذاکره‌ای شکل بگیرد و به توافقی پایدار برسد، موضوعی است که رخدادهای ماه‌های آینده آن را روشن خواهد کرد.