احمد الشرع و آزمون دشوار واشنگتن

نویسنده: حسن بهشتی پور

سفر رسمی احمد الشرع، رئیس‌جمهور سوریه، به آمریکا را باید یکی از شگفتی‌های دیپلماسی خاورمیانه دانست. کشوری که طی دهه‌های اخیر صحنه درگیری‌های خونین، بحران انسانی و رقابت قدرت‌های منطقه‌ای و جهانی بوده، اکنون در شرایطی قرار گرفته است که رئیس دولت خودخوانده‌اش در کاخ سفید با رئیس‌جمهور ایالات متحده دیدار می‌کند. این دیدار – که نخستین دیدار رسمی یک رئیس‌جمهور سوری با رهبران آمریکا از زمان استقلال این کشور در سال ۱۹۴۶ است – می‌تواند سرآغاز مرحله‌ای تازه در طراحی نظم سیاسی جدید خاورمیانه باشد. ، این سفر در شرایطی انجام شد که سوریه پس از سقوط دولت بشار اسد در دسامبر ۲۰۲۴، فصل جدیدی از تحولات سیاسی را تجربه می‌کند.

احمد الشرع بیش از آنکه یک سیاستمدار تمام‌عیار باشد، «مجری سیاست‌های حامیان خارجی» خود است. او نه از جذبه رهبری برخوردار است و نه از پشتوانه اجتماعی گسترده. پیشینه فعالیت شبه‌نظامی و حمایت‌های نظامی و سیاسی ترکیه و آمریکا، چهره او را به عنوان چهره‌ای وابسته و نه مستقل در عرصه سیاست منطقه‌ای تثبیت کرده است. در واقع بقای الشرع در قدرت تنها تا زمانی تضمین‌شده است که در چارچوب سیاست‌های واشنگتن و آنکارا حرکت کند.

ادامه نوشته

سایه‌ی بی‌اعتمادی بر دیپلماسی:

تحلیلی بر بن‌بست روابط ایران، آمریکا و آژانس

نوشته حسن بهشتی پور

اختصاصی برای روزنامه قدس

روابط پرتنش ایران با ایالات متحده، تروئیکای اروپایی وبلا تکلیفی در مورد چارچوب روابط با آژانس بین‌المللی انرژی اتمی در یکی از حساس‌ترین مقاطع خود قرار دارد. در این یادداشت هفدم ارائه تصویری روشن از پیچیدگی‌های این مناسبات است؛ تصویری که نشان می‌دهد «مذاکره» به‌رغم بار مثبت دیپلماتیک خود، در میدان واقعیت سیاسی به عرصه‌ای از رقابت قدرت و مشروعیت بدل شده است.

۱. مذاکره مستقیم یا غیر مستقیم ؟

تعارض موجود در روند گفت‌وگوهای ایران و آمریکا بسیار قابل توجه است از یک سو هر دو طرف از ضرورت مذاکره سخن می‌گویند تا چهره‌ای معقول و گفت‌وگو‌محور در عرصه بین‌المللی ارائه کنند، و از سوی دیگر، هیچ‌یک حاضر نیستند از مواضع حداکثری خود کوتاه بیایند.

دولت ترامپ در ادامه مواضع غیرمنطقی خود از اساس، به جای مذاکره بر سر ماهیت اختلافات، صرفاً به گفت‌وگو درباره چگونگی اجرای تصمیمات از پیش تعیین‌شده تمایل دارد. در واقع، واشنگتن خواستار اجرای سه مطالبه مشخص از ایران است:

توقف کامل غنی‌سازی اورانیوم؛ محدودسازی توان موشکی ایران زیر ۵۰۰ کیلومتر؛ قطع حمایت ایران از گروه‌های مقاومت منطقه‌ای.

این رویکرد به معنای تحمیل «نتیجه از پیش تعیین‌شده» است، نه مذاکره واقعی. ایران نیز با آگاهی از چنین پیش‌شرط‌هایی، مذاکره مستقیم را فاقد معنا می‌داند. با این حال، از منظر سیاست خارجی، اعلام آمادگی برای مذاکره نوعی موضع‌گیری تدافعی-هوشمندانه تلقی می‌شود؛ زیرا طرفی که از مذاکره سر باز زند، در فضای افکار عمومی جهانی به‌عنوان عامل تشدید بحران شناخته می‌شود.

ادامه نوشته