توافق چین و آمریکا؛ آغاز مدیریت رقابت، نه پایان آن
نویسنده: حسن بهشتیپور – کارشناس مسائل بینالملل
توافق مقدماتی میان ایالات متحده و چین در حاشیه اجلاس شرق آسیا در مالزی، هرچند از منظر اقتصادی و تجاری گامی مثبت تلقی میشود، اما بههیچوجه به معنای پایان رقابت همهجانبه میان دو قدرت بزرگ قرن بیستویکم نیست. در روابط کنونی واشنگتن و پکن، اگرچه نشانهای از بحران یا درگیری مستقیم دیده نمیشود، اما رقابتی عمیق در عرصههای اقتصادی، سیاسی، فناورانه و حتی نظامی جریان دارد که ماهیت بلندمدت و ساختاری دارد.
در واقع، تا زمانی که مسائلی مانند تایوان یا شبهجزیره کره به نقطه بحرانی نرسیده باشند، نمیتوان از «تنش» در روابط سخن گفت؛ بلکه آنچه اکنون وجود دارد، رقابتی کنترلشده است که هر دو طرف میکوشند آن را در چارچوب منافع ملی خود مدیریت کنند. چین با هدف تبدیل شدن به قدرت اول اقتصادی جهان تا سال ۲۰۳۰، در مسیر توسعه سریع و گسترش نفوذ جهانی گام برمیدارد، و در مقابل، آمریکا نیز با بهرهگیری از ابزارهای سیاسی، اقتصادی و فناوری در تلاش است موقعیت برتر خود را حفظ کند. از اینرو، توافق اخیر درباره تعرفهها، بیش از آنکه نشانه آشتی باشد، نوعی مدیریت رقابت محسوب میشود.
با این حال، چشمانداز تحولات آینده تا حد زیادی به دیدار احتمالی روسای جمهور دو کشور در کرهجنوبی بستگی دارد. بعید است این دیدار به توافقی بزرگ و نهایی منجر شود، اما حتی یک توافق محدود نیز میتواند بازارهای جهانی را آرامتر کند و کشورهایی را که در عرصه تجارت بینالمللی فعالاند، به استقبال وادارد. در مقابل، کشورهایی مانند روسیه، ایران، ونزوئلا و کرهشمالی که از هماهنگی میان دو ابرقدرت زیان میبینند، طبعا از چنین نزدیکیای استقبال نخواهند کرد.
در این وبلاگ هدف ارائه تحلیل های روز در باره تحولات بین المللی و روابط خارجی ایران با سایر کشورها و در موارد مهم تحلیل مسائل داخلی ایران است.علاوه براین برای کسانی که به هردلیل علاقه مند به مسائل تحلیل سیاسی هستند و دوست دارند روش صحیحی را برای تحلیل تحولات جاری ایران و جهان در پیش گیرند، بخش آموزشی در این باره ارائه شده است که امیدوارم گام کوچکی در ایجاد انگیزه برای شناخت دقیق تر مسائل سیاسی ایران و جهان باشد.