در هیاهوی نقدهای تند و تیز این روزها به برجام، یک پرسش بنیادین کمتر مورد توجه قرار می‌گیرد: اگر برجام نبود، اکنون در کجا ایستاده بودیم؟ این توافق که اینک به تاریخ پیوسته است، فارغ از سرنوشت نهایی‌اش، درس‌ها و دستاوردهایی به همراه داشت که نادیده گرفتن آن‌ها، محروم کردن کشور از نقشه‌راهی برای تعامل هوشمندانه با غرب در آینده است.

منتقدان با تمرکز انحصاری بر جنبه اقتصادی و عدم تحقق کامل وعده‌ها در مورد لغو تحریم ها ، دیگر ابعاد حیاتی این توافق را به حاشیه می‌برند. دستاورد اصلی برجام، به رسمیت شناخته شدن حق غنی‌سازی صلح‌آمیز ایران پس از سال‌ها تحت فشار قطعنامه‌های شورای امنیت برای توقف کامل آن بود. این توافق برای نخستین بار پایه‌ای حقوقی و بین‌المللی برای ادامه فعالیت‌های هسته‌ای ایران در چارچوب NPT ایجاد کرد و برای یک دهه، مانع از تشدید بحران و تبدیل آن به آتشی افروخته‌تر شد. اگر برجام نبود، طوفان تحریم‌ها و فشارهای بین‌المللی سال‌ها زودتر فرومی‌بارید و کشور را در وضعیتی به مراتب دشوارتر قرار می‌داد.

با این حال، یک ضعف راهبردی در تحلیل‌های رایج به چشم می‌خورد: قیاس وضعیت کنونی اروپا با گذشته. پیشنهاد بازگشت به میز مذاکره با اروپا، بدون درنظرگرفتن تغییر بنیادین در موازنه قوای جهانی و تحولات ژئوپلیتیک، بیشتر به یک آرمان‌خواهی غیرعملی شبیه است. اروپای امروز، استقلال عمل دوران شکل‌گیری برجام را ندارد و تحت هژمونی سنگین ایالات متحده، به بازیگری تسهیل‌گر تبدیل شده که قدرت تصمیم‌گیری مستقل را از دست داده است. فشار فعلی اروپا بر ایران نیز در همین راستا و برای فعال‌سازی مکانیسم‌های بازدارنده علیه کشورمان قابل تحلیل است.

اما مهم‌تر از تحلیل کارکردهای برجام، آسیب‌شناسی فضای گفت‌وگوی داخلی درباره آن است. نقد سازنده جای خود را به تخریب شخصیت داده است. در این فضا، هرکس که از دستاوردهای این توافق دفاع کند، نه با استدلال، که با حمله به هویت و چهره‌اش مواجه می‌شود. این رویکرد قبیله‌ای که منافع جناحی را بر مصالح ملی ترجیح می‌دهد، بزرگ‌ترین ضربه را به "همبستگی ملی" و توانایی کشور برای عبور از بحران‌ها می‌زند. پرسش اساسی اینجاست: آیا توانایی نقد منطقی و عاری از حب و بغض طرح‌های مختلف را در خود پرورده‌ایم؟

در پایان باید پذیرفت که برجام به عنوان یک توافق عملیاتی به پایان راه خود رسید، اما به عنوان یک «الگو» حل مشکلات ایران با غرب هرگز نمرده است. این توافق ثابت کرد که دیپلماسی فعال می‌تواند حتی در سخت‌ترین شرایط، فضایی برای مانور ایجاد کند و حقوق ملی را به کرسی بنشاند. آینده تعاملات ایران با آمریکا و اروپا، به طراحی نقشه‌راهی نوین نیاز دارد؛ نقشه‌راهی که هم واقع‌بینانه باشد و هم عزتمند، و درس‌های تلخ و شیرین برجام، گران‌بهاترین چراغ برای روشن کردن این مسیر دشوار است.