به نظر بهشتی‌پور، سه عامل اساسی، چالش‌های مدیریتی کشور را شکل می‌دهد: ساختار قدرت، اختیارات و مسئولیت‌ها و رویکرد مدیریتی. او در توضیح این سه عامل گفت: اختیارات باید در اختیار کسی باشد که مسئولیت واقعی می‌پذیرد و پاسخگو است. وقتی اختیارات در دست یک جریان موازی است و مسئولیت دست دیگری، طبیعی است که ناکارآمدی پدید می‌آید.وی افزود: اصلاح نگاه و رویکرد مدیریتی نیز ضروری است، زیرا بدون تغییر شیوه تصمیم‌گیری، حتی کارآمدترین افراد نیز نمی‌توانند نتایج مطلوب ایجاد کنند.

او برای نشان دادن عمق مشکلات ساختاری کشور، به سخنرانی تاریخی جمشید آموزگار در خرداد ۱۳۵۴ اشاره کرد؛ زمانی که نخست‌وزیر وقت در مجلس شورای ملی از مشکلاتی همچون تورم، بیکاری جوانان، ضعف سرمایه‌گذاری و کاهش بهره‌وری سخن گفت- مسائلی که امروز همچنان ادامه دارند. او با تأکید بر اینکه این مشکلات تنها مختص جمهوری اسلامی نیست، گفت: ما با بیماری ۵۰ ساله‌ای روبه‌رو هستیم که هیچ ‌گاه به ‌صورت ریشه‌ای درمان نشده است.

این کارشناس ارشد مسائل سیاسی با مرور بحران‌های تاریخی از جمله جنگ‌های داخلی ابتدای انقلاب، دفاع مقدس، دوران بازسازی و پرونده هسته‌ای، تصریح کرد: این سلسله بحران‌ها همواره مانع حل اساسی مشکلات شده است. تا زمانی که ساختار تصمیم‌گیری اصلاح نشود، اختیارات و مسئولیت‌ها روی یک خط قرار نگیرد و رویکرد مدیریتی تغییر نکند، عوض کردن وزیر تنها جابه‌جایی مسئله است، نه حل آن. در حالی که کمر کشور زیر بار دهه‌ها تورم و بحران خم شده است، این وضعیت را نمی‌توان با تغییر یک فرد درمان کرد.