آمريكا با اجرا نكردن برجام حتی در میان متحدان خود ، منزوي ميشود
آمريكا با اجرا نكردن برجام منزوي ميشود
احتمال كسب نتيجه از شكايت ايران وجود دارد برجام عامل اختلاف عربستان و آمريكا شده است
ايران عليه دولت آمريكا به ديوان بينالمللي دادگستري (دادگاه لاهه) شكايت كرد كه در آن تاكيد شده است آمريكا تضمين كند اقدامات اجرايي، قانونگذاري و قضائی مغاير با تعهداتش طبق معاهده مودت انجام ندهد، احتمال دارد آمريكا حكم صادر شده ازسوي دادگاه لاهه را نقض كند؟
ديوان بينالمللي لاهه شامل دو بخش است. یکی از این بخشها، ديوان عدالت بينالمللي است كه اين دادگاه بينالمللي مسئول رسيدگي به اختلافات رخ داده بين دولتها و كشورهاست. در اين بخش به اشخاص پرداخته نميشود و اين دادگاه شكايت دولتي عليه دولت ديگر را مورد رسيدگي قرار ميدهد. ديوان بينالمللي لاهه مسئوليت داوري بين دو كشور را برعهده دارد و دو كشور داوري راجع به موضوعات گوناگون را به اين ديوان واگذار ميكنند و ديوان در اين راستا راي صادر ميكند و راي صادر شده براي طرفين لازم الاجراست. البته باید توجه داشت كه قبل از اظهارنظر ديوان لازم است طرفين رضايت و موافقت خود را در اين راستا اعلام كنند. درحالي كه ۱۵ قاضي برجسته در دادگاه بينالمللي عدالت فعاليت ميكنند. زماني كه كشوري عليه كشور ديگر شكايتي ميكند نخست دادگاه صلاحيت خود را جهت رسيدگي به آن موضوع بررسي ميكند زماني كه صلاحيت دادگاه جهت بررسي موضوع مطرح شده احراز شد، آن گاه حكم صادر ميشود و براي طرفين لازم الاجراست. اين دادگاه زيرنظر سازمان ملل فعاليت ميكند و يكي از اركان ششگانه سازمان ملل محسوب ميشود. تاكنون ايران چهار مرتبه به اين دادگاه شكايت كرده و احكامي از سوي اين دادگاه صادر شده است. بنابراين درباره شكايت ايران عليه آمريكا به دادگاه لاهه بايد ديد كه آيا دادگاه صلاحيت خود را جهت رسيدگي به اين موضوع اعلام ميكند؟ اگر چنين اتفاقي رخ دهد آن گاه وكلاي ايران و آمريكا از حقوق طرفين دفاع ميكنند و در نهايت دادگاه راي خود را صادر ميكند. مرحله نخست اين است كه آمريكا اجرايي كردن آرای صادرشده را قبول نكند، در صورتي كه چنين عملكردي تبعات حقوقي براي اين كشور به همراه دارد. ايران درباره حمله آمريكا به هواپيما مسافربري كشورمان در سال ۶۷ به ديوان بينالمللي لاهه شكايت كرد و زماني كه آمريكايي احتمال داد كه راي عليه كشورش صادر ميشود واشنگتن ازطريق مصالحه و گفتوگو اين موضوع را حل كرد و غرامتي به خانواده قربانيان اين حادثه پرداخت، البته قبل از صدور حكم با طرف ايراني مصالحه كردند. بنابراين اينگونه نيست كه آمريكا به خود اجازه دهد اگر حكمي عليه اين كشور صادر شود آن را نپذيرد و اين كشور از لحاظ حقوق بينالملل مجبور به پذيرش چنين حكمي است. اينكه اين كشور قوانين داخلي خود را به قوانين بينالمللي ترجيح دهد ضعيف است. درنهايت مهم اين است كه ايران تيم حقوقي و قوي تشكيل دهد و ادله حقوقي كافي به اين دادگاه ارائه كند و در اين زمينه از وكلاي بينالمللي نيز كمك گيرد و چنين موضوعي را پيگيري كند، البته پيگيري چنين موضوعاتي زمانبر است. بنابراين شكايت ايران بهترين اقدام از سوي كشورمان بوده است، هرچند تنها اين اقدام كفايت نميكند بلكه گفتوگو و تعامل با كشورهاي غيرمتعهد را نیز بایددر نظر داشت و از طريق جنبش عدم تعهد اين قضيه را دنبال كنيم.
باتوجه به اينكه ترامپ و كلينتون دو گزينه اصلي رياستجمهوري آمريكا هستند و آنها به شكل صريح مخالفت خود را با توافقنامه هستهاي اعلام كردهاند، به اعتقاد شما رئيسجمهور آمريكا اجراكننده برجام خواهد بود؟
رئيسجمهور آمريكا به صورت بالقوه ميتواند توافقنامه برجام را اجرا نكند، چرا كه به رئيسجمهور اختيارات وسيعي واگذار شده است اما عدم اجراي توافقنامه هزينه گزافي براي اين كشور به همراه دارد و پرداخت اين هزينه براي رئيسجمهور آمريكا چه جمهوريخواه باشد يا دموكرات بسيار سنگين خواهد بود. ضمن اينكه شرايط نشان ميدهد، كلينتون به عنوان چهل وپنجمین رئيسجمهور آمريكا و به عنوان نخستين رئيسجمهور زن در تاريخ اين كشور انتخاب شود. بنابراين رئيسجمهور آمريكا براي اجرايي نكردن برجام بايد دلایلی داشته باشد و باتوجه به سياستهاي اتخاذ شده از سوي ايران و تصوير مثبتي كه از خود نشان داده چنين عملكردي جاي هرگونه بهانه جويي از سوي واشنگتن را سلب كرده است. بنابراين اگر آمريكا برجام را اجرا نكند، عملا خط خود را از اتحاديه اروپا، روسيه، چين، كره جنوبي و ژاپن جدا ميكند و اين امر آمريكا را در انزوا قرار ميدهد. زماني كه ايران به توافقنامه متعهد باشد كشورهاي ذكرشده با ايالات متحده همراهي نخواهند كرد، بنابراين آمريكا در شرايطي نيست كه بدون هيچ بهانهاي توافقنامه را سلب كند. موضوعاتي ديگر هم ارتباطی با برجام ندارد و نميتواند بهانهاي باشد كه دولت آمريكا از تعهد خود سرباز زند. قرائن و شواهد نشان ميدهد كه طرح چنين اظهاراتي بيشتر جوسازي تبليغاتي و رسانهاي است كه در جريان انتخابات مطرح ميشود، حال اگر نقض توافقنامه جدي باشد، چنين عملكردي تبعاتي براي واشنگتن به همراه خواهد داشت.
ازآنجا كه بايد سياستي اتخاذ شود كه جايگاه برتر ايران در ميان كشورها تثبيت شود و از سوي ديگر زمينه بهانه جويي رقيبان سلب شود، اكنون ايران بايد چه سیاستی برگزیند؟
ايران براي پيش برد مصالح و منافع ملي بايد سياست چندجانبهاي اتخاذ كند، بهبود روابط با كشورهاي همسايه بايد در درجه نخست سياست خارجي كشورمان قرار داشته باشد، چرا كه امنيت و ناامني در منطقه آثار و نتايجي براي تمامي كشورهاي منطقه به همراه خواهد داشت. لازم است كه ايران با تمام قدرت و قواي خود در جهت بهبود روابط و همچنين كاهش تنشها با كشورهاي منطقه حركت كند و روابط و تعامل با كشورهاي همسايه روند افزايشي داشته باشد. بنابراين ايران براي افزايش نقش و نفوذ بايد سياست چندجانبهاي در پيش گيرد، همچنين كشورمان بايد روابط گستردهاي با اتحاديه اروپا داشته باشد و همزمان روابط خوبي با كشورهاي بريكس يعني كشورهاي چين، روسيه، هند، آفريقاي جنوبي و برزيل برقرار كند و از سوي ديگر اگر ممكن است سطح تنشهاي موجود با آمريكا را كاهش دهد. بنابراين بهكارگيري سياست چند جانبه موفقيت فراواني براي كشور به همراه دارد و در شرايط كنوني چنين سياستی راهگشاست پس ایران باید بر محور بهبود روابط و كاهش تنش با همسايگان حركت كند و از سوي ديگر گسترش روابط با اتحاديه اروپا و افزايش سطح روابط با گروه «بريكس» را پيگير باشد.
اكنون كه بايد بر محور بهبود روابط با همسايگان حركت كنيم، حال اين احتمال وجود دارد كه در آينده نزديك شاهد بهبود روابط ميان ايران و عربستان سعودي باشيم؟
البته بعيد است كه در آينده نزديك تنش ميان تهران و رياض كاهش پيدا كند، اما ظرف يكسال آينده با مديريت مجموعه اقدامات ميتوان تنشهاي موجود را به حداقل رسانند، چراكه وجود تنشها در روابط في مابين ايران و عربستان خواسته اصلي قدرتهاي منطقهاي و فرامنطقهاي است و تداوم اين وضعيت موجب دسترسي آسانتر اين كشورها به منافعشان ميشود. بنابراين به نفع هردو كشوراست كه تنشهاي موجود ميان آنها مرتفع شود و سپس روابط تهران و رياض به سطح عادي ارتقا پيدا كند و بعد از آن نيز روابط حسنه ميان دو كشور برقرار شود. البته بايد مجموعه اقداماتي در اين رابطه از سوي طرفين انجام شود.
چه اقداماتي موجب كاهش سطح تنش ميان تهران و رياض ميشود؟
تحولات يمن دراين راستا موثراست. اگر دولت وحدت ملي قدرت را در اين كشور در دست گيرد و جنگ پايان یابد، اين امر اقدام بسيار مهمي براي حل اختلافات و تنش ميان ايران و عربستان است. چراكه مساله يمن يكي از موضوعات اختلاف برانگيز بين دو كشور است و يمن در سياست خارجي عربستان اهميت زيادي دارد. بنابراين حل و فصل مساله يمن در كاهش تنش و چالش ميان ايران و عربستان تاثيرگذار است. لازم است كه به مساله سوريه نيز توجه داشت و دستيابي به راهحل مورد توافق تهران و رياض ميتواند بعد ديگر اختلاف ميان اين دو كشور را مرتفع كند و از سوي ديگر پوست اندازي سياسي داخلي رياض نيز تغيير و تحولاتي در روابط ميان ايران و عربستان پديد ميآورد. به هرحال در آينده نزديك شاهد جابهجايي قدرتي در اين كشور خواهد بود و تكليف پادشاه اين كشور روشن خواهد شد، چراكه پادشاه فعلي ملك سلمان وضعيت با ثباتي ندارد. به هرحال در عربستان مهم است كه قدرت در دست محمد بن نايف يا محمدبن سلمان و حتي فرد سومي باشد و اينكه كدام يك پادشاه آل سعود باشند چراكه پادشاه در راس امور قرار دارد و بسياري از تصميمات توسط وي اتخاذ ميشود. درنتيجه انتخاب هركدام از اين افراد تغيير و بازنگري در سياست خارجي خاندان آل سعود به وجود ميآورد. بنابراين تغيير پادشاه در تغييرجهتگيري سياسي آل سعود موثر است و چنين جابهجايي قدرتي موجب تغييرات جهتگيري رياض نسبت به ايران خواهدشد. اكنون وضعيت ايران در منطقه با ثبات است و كشورمان به عنوان كشوري مقتدر در منطقه تعريف ميشود. ايران بايد اقدامات اعتمادسازي جهت حصول اطمينان كشورهاي منطقه خصوصا شش كشور حوزه خليج فارس انجام دهد و به بيان ديگر براي ايران مهم است كه روابط حسنهاي با كشورهاي حوزه خليج فارس داشته باشد و حتي بتواند اتحاد منطقهاي ميان ايران، شش كشورعربي و عراق پديد آورد و اگر چنين اتحادي در منطقه پديدار شود آثار و نتايج مثبتي آن شامل تمامي كشورهاي منطقه خواهد بود. چراكه ثبات و كاهش تنشها پديدآورنده امنيت براي كشورهاست و اثر مثبت ثبات و امنيت كاهشدهنده هزينههاي نظامي كشورهاست و به دنبال حصول چنين آرامشي كشورها سرمايههاي خود را در بخش زيربنايي و اقتصادي كشورشان سرمايهگذاري ميكنند كه چنين تحولي رشد و ارتقا كشورها را به دنبال خواهد داشت. چراكه نظاميگري سرمايههاي فراواني از كشورها ميبلعد و هدر ميدهد. اكنون ايران در راستاي كاهش تنشها اقدامات موثري انجام داده است و تنها طرف عربستان سعودي است كه احساس شكست ميكند. بنابراين بايد فضاي اعتماد متقابل و همكاري ميان دو كشور ایجاد شود وآل سعود باور كند كه اختلاف با ايران به سود ساير كشورهاست.
روابط حسنه آمريكا و عربستان روبه تيرگي نهاده و عدم اعتماد ميان طرفين پديدار شده است.اختلاف ميان اين دو كشور مربوط به تعاملات و گفتوگوهاي ميان تهران و واشنگتن است؟
اختلاف بين آمريكا و عربستان تنها مربوط به ايران نيست بلكه درباره ساير مسائل از جمله عراق، ليبي، اخوان المسلمين و ساير موضوعات بايكديگر تنش و اختلاف دارند. لذا مجموعه اختلافات تنها مربوط به ايران نيست، اما بايد توجه داشت كه برجام و تعامل تهران و واشنگتن يكي از مهمترين موضوع اختلاف برانگيزعربستان و ايالات متحده آمريكا است و همواره اين امر مورد اعتراض آل سعود بوده است و اكنون رياض با تمام قواي در جهت اجرايي نشدن برجام حركت ميكند.