سیاست ترکیه در قفقاز
پیشینه نفوذ ترکیه در قفقاز
شاید به توان گفت آغازحضورجدی دولت عثمانی درقفقاز ازسال 1774 به بعد بود زیرا به دنبال امضای عهد نامه "کوجوک کایناردجی" دراین سال ، سلطان عبدالحمید اول خلیفه وقتِ امپراتوری عثمانی ، دریافت که باید دربرابرقدرت فزاینده روسیه ، موقعیت و نفوذ دولت عثمانی را در شمال قفقاز تقویت کند.
سلطان عبدالحمید اول برای تحقق چنین هدفی یک حکومت صوری در نواحی چرکس نشین در شمال قفقاز تشکیل داد . به همین منظوررسما دولتی تحت سرپرستی فرح علی پاشا درسال 1780 به عنوان فرماندارکل سوگولاک درقفقاز شمالی تشکیل شد . علی پاشا که در اصل یک غلام گرجی طرفدار دولت عثمانی بود به دولت عبدالحمید کمک کرد تا با آگاهی بیشتری در باره تحولات قفقاز تصمیم گیری کند . چراکه فرح علی مسائل اصلی قفقازرابهخوبی می شناخت.او پس ازانتصاب خود طرح سه ماده ای را به مورد اجرا گذاشت که عبارت بود از :
1- تقویت موقعیت نظامی عثمانی از طریق نوسازی و گسترش دژهای ساحلی در سراسر کرانه های دریای سیاه و ایجاد دژبزرگ جدیدی درآنا پا
2- برقراری مدیریت نظام یافته درمناطق چرکس نشین ازطریق ایجاد تسهیلاتی برای سکنی دادن آنها در سواحل دریای سیاه .
3- تشویق به یکپارچگی مسلمانان سنی درقفقازازطریق قانع کردن قبایل مختلف به منظورآنکه برای رفع اختلافاتشان ،حکمیت دولت عثمانی را میان خود بپذیرند .
علی پاشا در سال 1785 درگذشت اما سیاست دولت عثمانی توسط جانشینانش تا تشکیل نهضت شیخ منصور وپس ازآن قیام شیخ شامیل در قفقاز، ادامه یافت. پس ازآن نفوذ دولت عثمانی دراثرقیام مریدان شیخ منصور و شیخ شامیل به مدت چند دهه رو به افول گذاشت اما درهمین دوران ترکهای عثمانی تلاش کردند با کاستن ازرقابت بین قبایل ترک قفقازازطریق توسعه تجارت وگسترش اسلام ،موقعیت خود را در قفقاز احیاء کنند. درپی تحولاتی که درمصرویونان بوجود آمد. جنگ دیگری میان روسها و عثمانی ها در بالکان شکل گرفت که در نهایت با تصرف دژ آناپا درژوئن 1828 توسط روس ها و پیش روی آنها دراعماق سرزمین عثمانی تا شهر ارض روم ، دولت عثمانی مجبور به امضای عهدنامه آدریانوپل شد که بر اساس آن نفوذ خود رادر متصرفات چرکس نشین قفقازبه نفع روس ها تضعیف شد .
از این زمان تا تجزیه امپراتوری عثمانی در نتیجه جنگ جهانی اول (1918 – 1914 ) عثمانی ها تنها از طریق دولتهای محلی هوادار خود منافع عمدتا تجاری ونفوذ فرهنگی خود را در قفقاز دنبال می کردند .(3)
پس از پيروزي انقلاب بلشويكها درروسيه ،کمال پاشا معروف به آتاتورك براي آنكه بتواند با نيروهاي يوناني كه درخاك اصلی تركيه مستقر شده بودند ،مقابله كند تلاش كرد به انقلابيون روسي نزديك شود . اما تركيه به زودي دريافت كه روس ها صرفا براي تثبيت موقعيت خود در برابرانگليسي ها و فرانسوي ها در قفقاز با كماليون متحد شده اند. بنابراين پس از انحلال جمهوري هاي سه گانه قفقاز كه در فاصله 1918تا 1921 براي خود كشورهاي مستقلي را در آذربايجان،ارمنستان و گرجستان بوجود آورده بودند ؛ تركيه هم به اين واقعيت رسيد كه روسيه تزاري و روسيه انقلابي از نظر تضاد منافع با تركيه تفاوتي ندارند و هر دو رقيب تركيه در قفقازمحسوب مي شوند. (4)
به همين دليل از سال 1923 كه تركيه رسما ميراث دار امپراتوري تجزيه شده عثماني اعلام شد،دولت انكارا سياست جديدي را درقفقازدر پيش گرفت كه بيشترهمكاري با غرب و استفاده از اشتراكات قومي با مردم قفقازبود. دراين دوران به دليل استقرار نظام لائيتيسيته در تركيه ،محور تبليغات مذهبي و تاكيد بر گسترش نفوذ بين مسلمانان بطور كامل كنارگذارده شد.بجای آن تبلیغ و ترویج جدایی دین از حکومت و تقویت احساسات پان ترکیستی در دستورکار ترکیه قرارگرفت ولی بخاطر استقرار يك حكومت بسته و توتاليتر در روسيه امكان دستيابي تركيه به قفقاز كاملا محدود شد.
تركيه تا زمان فروپاشي شوروي در سال 1991 كوشيد تنها از طريق برقراري تماس هاي محدود اقتصادي و فرهنگي ارتباط نيم بند خود را با مردم قفقاز حفظ كند .
تشكيل جمهوري هاي مستقل آذربايجان ،ارمنستان و گرجستان در جنوب قفقاز پس از سالهاي 1992 به بعد فرصت بسيار مناسبي را براي تركيه بوجود آورد تا سياست جديد خود را در قبال قفقاز به مورد اجرا گذارد.
بنابراين مي توان گفت طي 16 سال گذشته تا وقوع جنگ بين روسيه وگرجستان درسال 2008 نخستين باراست كه تركيه به تجديد نظراساسي درسياست خود درقبال قفقازمجبورشده است .
ارزیابی تحلیلی ازسیاست جديد ترکیه در قفقاز
برای آنکه نگاه دقیقی به سياست جديد تركيه درقفقاز كه همان برنامه اين كشوربرای نفوذ بیشتردرقفقازاست ، داشته باشیم لازم است به چهارسئوال اصلی زیر پاسخ دقیق دهیم :
1- اهداف اصلی ترکیه درقفقاز کدامند؟
2- ترتبات امنیتی قفقازازنگاه ترکیه چیست ؟
3- ترکیه برا ی اجرای ترتیبات امنیتی خود ازچه امتیازهایی برخوردار است و با چه موانعی روبرو است ؟
4- تاثیر این سیاست برموقعیت ایران در قفقاز چیست ؟
حمله گرجستان به اوستیای جنوبی و تهاجم برق آسای روسیه به گرجستان درپاسخ به حمله گرجی ها، عزم ترکیه را برای سازمان دهی مناسبات خود با روسیه و کشورهای قفقازجنوبی با توجه به تغییرات پیش آمده جزم کرد. چرا که ترکیه می دانست برای نقش آفرینی دربازی که درقفقازآغازشده است بدون گسترش مناسبات با روسیه و عادی سازی روابط با ارمنستان، نمی تواند منافع خود را درقفقازدرچهارچوب طرح امنیتی مورد نظربه پیش برد .
اهمیت ژئوپولیتیکی قفقاز برای ترکیه
ازنگاه ژئوپولتیک نیز،ترکیه برای دستیابی به آسیای مرکزی و ایجاد پیوستگی سرزمینی بین کشورهای ترک زبان به حضور فعال درقفقازنیازدارد. زیرا مرزمشترک 12 کیلومتری ترکیه با جمهوری خود مختاری نخجوان که ازسرزمین اصلی جمهوری آذربایجان، توسط ناحیه موسوم به زنگِ زوردرارمنستان دورافتاده است ،برای ترکیه به دو دلیل بسیارمهم حائزاهمیت اساسی است
1-ترکیه درصورت داشتن مناسبات دوستانه با ارمنستان می تواند پروژه های حمل ونقل کالا توسط راه آهن و انرژی توسط لوله های نفت وگاز را به راحتی از طریق آذربایجان –ارمنستان و ترکیه انجام دهد .
2- با حل مشکل مرزهای ارمنستان با ترکیه درعمل ، آنکارا می تواند بین نخجوان و مرزهای خودش از طریق خاک ارمنستان با سرزمین اصلی جمهوری آذربایجان ارتباط برقرارکند. بدین ترتیب پس ازسالها ، پیوستگی سرزمینی بین پان ترکیست های ترکیه – نخجوان و آذربایجان برقرارمی گردد.
این درست است که تحقق این امردرکوتاه مدت بسیاربعید است اما هدفی است که دربلند مدت امکان تحقق دارد. بنابراین می توان گفت کلید دروازه نفوذ ترکیه درقفقاز، ارمنستان است . اگرچه ترکیه از طریق مرز مشترک خود با گرجستان نیزمی تواند به قفقاز دست یابد، اما ارمنستان در واقع امکان مناسبی برای ترکیه به جهت دستیابی نزدیکتر به آذربایجان و ازآنجا به خزر و ترکمنستان و سایر کشورهای ترک زبان آسیای مرکزی است .
اهداف بلند پروازانه ترکیه در قفقاز
ترکیه تنها کشورعضو ناتو دراین منطقه است و پس ازجنگ درگرجستان، می خواهد نقش مهم تری بازی کند. این کشور،راه خروج اصلی نفت وگازآذربایجان به سوی غرب است ومهاردو تنگه ی بُسفر و داردانل را دردست دارد. دو تنگه ای که روسیه و دیگرکشورهای دریای سیاه بیشترتولیدات انرژی خود را ازآنجا صادرمی کنند. عبدالله گل تاثیرات بحران قفقازبرسیاست ترکیه را درمصاحبه ای با روزنامه رادیکال چاپ آنکارا چنین تشریح می کند:
« درگیری های گرجستان و روسیه برسراوستیای جنوبی و ابخازی نشان می دهد که برای حل مشکلات درمنطقه وجلوگیری ازنا آرامی ها وبی ثباتی درآینده باید هرچه زودترباب گفت وگورا گشود و تدبیرهایی اندیشید. ترکیه پیشنهاد کرده است که برای ایجاد ثبات در قفقاز یک گرد همایی منطقه ای برگزار شود.» (5)
بطور خلاصه می توان اهداف سه گانه زیر را برای ترکیه در قفقاز باز شناسی کرد :
1- گسترش توسعه نفوذ پان ترکیسم به آسیای مرکزی
2- گسترش مناسبات اقتصادی با کشورهای ترک زبان منطقه ازطریق مشارکت درطرح های اقتصادی
سود آوربویژه در زمینه انتقال نفت وگازکشورهای آذربایجان ، ترکمنستان و قراقستان که این دو کشورآخر
با وجود آنکه درقفقازقرارندارند ، اما می توانند ازطریق آذربایجان وگرجستان ویا آنطور که برنامه ریزی
کرده اند ازطریق ارمنستان درآینده به ترکیه متصل شوند.
3- تامین انرژی ترکیه ازطریق دستیابی به منابع غنی انرژی قفقازدر این زمینه رقابت با روسیه وایران در کنار همکاری با آمریکا و اتحادیه اروپا در دستور کار ترکیه قرار دارد.
رئوس برنامه راهبردی ترکیه در قفقاز
اهداف فوق ازطریق استراتژي زیرتوسط ترکیه درآسیای مرکزی وقفقازدرچند سطح دنبال می شود
1- امتيازدهي از طريق سرمايه گذاري اقتصادي
دادن امتياز و وعده به رده هاي بالاي قدرت در کشورهای منطقه درمورد کمک به حل مشکلات عمده سياست داخلي اين کشورها ازجمله موضوعاتي بوده كه درسالهاي اخير تركيه در قفقاز در پيش گرفته است در اين راستا صدها شركت تجاري ترك به قفقاز واردشده و نبض تجارت و اقتصاد را در دست خود گرفتند.
دولت تركيه نيز با حمايتهاي سازمانيافته خود شركتهاي بيشتري را تشويق به حضوردرقفقازكرد. تاسيس فروشگاههاي زنجيرهاي بزرگ، صدوركالاهاي مصرفي تركيه، تاسيس مراكز درماني، مراكز مخابراتي ، نيروگاهي وايجاد رستورانهاي متعدد تركي وغيره از جمله فعاليتهاي اقتصادي تركيه در قفقاز و به طور مشخص در جمهوري آذربايجان طي شانزده سال اخيربوده است.
اساسا توجه به توسعه و بازسازي راههاي مواصلاتي همانند مسير راهآهن باكو – تفليس – قارص و ايجاد شاهراههاي ارتباطي ميان شرق و غرب كه بناي ارتباط چين با اروپا از مسير آذربايجان – گرجستان – تركيه را دارد ، برخاسته از چنين نگاهي است بنابراين طبيعي است كه با بروز بحران در درياي سياه اين بازار بزرگ و پرمصرف دچار بحران شده و از اين محل اقتصاد و فراتر از آن سياستهاي تاريخي تركها در منطقه در معرض تهديد قرار گيرد.از اينرو براي حفظ وضع موجود و تضمين منافع شكل يافته و سرشار خود در اين حوزه تركها طرح موسوم به «اتحاديه قفقاز» يا ثبات قفقاز را مطرح ساختهاند.
2- گسترش نفوذ فرهنگي از طريق ايجاد مدارس ورسانه ها
درسالهاي اخيرپوشش فعاليتهاي فرهنگي ورسانه اي براي اعمال سياستهاي پان تركيستي درقفقازروش مناسبي براي آنكارا محسوب مي شده است. تركيه درابعاد آموزشي و تبليغي مدارس و دانشگاههاي متعددي را درقفقازايجاد و در كنار اين مراكز، مساجد بسياري را درنقاط مختلف آذربايجان تاسيس كرد. راهاندازي حوزههاي علميه ديني، برپايي كلاسهاي آموزش ديني در مساجد و مدارس و همچنين اعزام دانشآموزان، دانشجويان و طلاب علوم ديني به دانشگاهها و مراكز آموزشي تركيه از جمله سياستهاي تبليغي و فرهنگي دولت تركيه براي آذربايجان بوده است. بسياري از كتب مرجع اهل سنت و تفكرات سعيد نورسي و جريان تبليغي فتحالله گولن با سرمايههاي كلان در جمهوري آذربايجان چاپ و توزيع شده است. پشتوانه عظيم مالي شركتهاي تجاري تركيه حامي اصلي اين نوع فعاليتها بوده است. درواقع يكي ازوظايف عمده سرمايهداران تركيه تامين منابع مالي فعاليتهاي تبليغي ورسانه اي بوده است.چنين وضعيتي درگرجستان نيز جريان دارد اگرچه رشد اقتصادي گرجستان بسيار ناچيز است اما بنادر و راههاي اين كشور مهمترين مسير انتقال كالاها و خدمات و ارتباط تركيه با شرق قفقاز به شمارمي رود.
3- ارائه بازي دو جانبه
حمايت ازگروه های محلي طرفدارترکیه از طریق حمايت مالي ازآنها با پوشش سازمان هاي غيردولتي همچنین برقراری ارتباط هم زمان با گروه هاي اپوزيسيون غیر برانداز براي تغییرات غیر قابل پیش بینی ازجمله سياستهاي آشكار و پنهاني است كه دولت تركيه در سالهاي اخير در پيش گرفته است . به گونه اي كه به عنوان مثال در جمهوري آذربايجان هم با الهام علي اف روابط بسيار نزديكي دارد و هم با رهبر جبه خلق مخالف علي اف ويا مناسبات بسيار نزديكي با عيسي قنبر رهبر حزب مساوات اپوزيسيون غرب گرا برقرار ساخته است.
طرح ترتیبات امنیتی 2+3 برای قفقاز
از نگاه ترکیه بهترین طرحی که می تواند در عین تامین منافع ترکیه ، امنیت و ثبات را برای قفقاز به ارمغان بیاورد همکاری روسیه و ترکیه با سه کشور جنوبی قفقاز یعنی آذربایجان ، گرجستان و ارمنستان است.
ايده تشكيل اتحاديه سه كشور قفقازجنوبي به علاوه روسيه و تركيه درسال 1991توسط سليمان دميرل رئيس جمهوري وقت تركيه مطرح شد ، اما به دليل بحراني بودن روابط تركيه با ارمنستان ، اين ايده عملي نشد .
علي باباجان " وزيرامورخارجه ترکيه با انتشار مقاله اي در " اينترنشنال هرالد تريبون " در اوايل مهرماه 1387 اعلام کرد :
« طرح ثبات و همکاري قفقاز رقيب و يا جايگزين هيچ يک از نهادها، مکانيسم ها و سازمانهاي بين المللي که براي حل مسئله قفقاز فعاليت مي کنند ، نيست .اين طرح ضميمه و مكمل ساير نهادها و تشکل هاي فعال درامور قفقاز بوده ودرصدد است که روابط و مذاکرات بين دول قفقاز را تسهيل نمايد ، در منطقه ثبات ، امنيت و همکاري را توسعه بخشد . جنگ بين روسيه و گرجستان نشان مي دهد که قفقاز مستعد شعله ورشدن آتش جنگ درهرلحظه است. لذا بايد تلاش شود که ثبات وصلح درمنطقه تامين و تنش ها رفع شود .
بحران قفقاز تاثيرسوء بر تمام کشورهاي منطقه دارد.به عنوان نمونه دراثراين جنگ ارمنستان و جمهوري آذربايجان از راههاي ارتباطي اصلي محروم شده اند.(جالب است كه دراينجا وزيرخارجه تركيه عمدا مسير با ثبات و نزديك ايران را ناديده مي گيرد) چنانکه همه دول منطقه و اروپا نگران ادامه روند تامين انرژي و حمل و نقل از طريق خطوط راه آهن باکو - تفليس و قارص ، خط لوله گاز طبيعي باکو - تفليس و ارض روم و خط لوله نفتي باکو - تفليس و جيحان هستند . ترکيه اهميت زيادي براي رفع تنش بين گرجستان و روسيه قائل است واتحاديه اروپا نيزازطريق فرانسه نقش مهمي دربرقراري آتش بس بين گرجستان و روسيه ايفا کرد
ترکيه براي برقراري صلح و ثبات دوباره در قفقاز ، اقدامات ديپلماتيک خود را بر اساس سه پايه اصلي تدوين و آغاز کرد.
1- ترکيه مي داند که بين کشورهاي قفقاز بحران اعتماد قوي و ريشه دار وجود دارد . لذا بي اعتماد ي متقابل باعث بروزبي ثباتي وجنگ درگرجستان شد.
2- کشورهاي قفقازبايد به طورمستقيم براي حل مسئله منطقه اي وارد عمل شوند.(يعني نياز به ميانجيگر خارج منطقه ندارند )
3- هدف ترکيه از طرح ثبات قفقاز تسهيل شرايط مذاکره بين كشورهاي منطقه است ، زيرا ايجاد اعتماد بين ملتهاي منطقه به سود همه مردم منطقه خواهد بود. (6) (اين بند هم اشاره غير مستقيم به اين واقعيت است كه كشورهاي قفقاز براي ايجاد اعتماد بين خود نياز به قدرتهاي فرا منطقه اي ندارند)
مهم ترین مزایای ترتیبات امنیتی مورد نظرترکیه (از نگاه ترکیه )
1- کشورهای فرامنطقه ای را شامل نمی سازد یعنی برای آمریکا ، اتحادیه اروپا وسایر کشورهای خارج از منطقه جایگاهی قرارنداده است . زیرا درعمل خود را مجری سیاستهای مورد نظرغرب و تامین کننده منافع بلند مدت آنها می داند.
2- زمینه توسعه همکاری بین کشورهای قفقازوسایرمناطق همجوارمانند خزر،دریای سیاه وآسیای مرکزی را فراهم می سازد .
3- با کنار گذاردن ایران از حساسیتهای آمریکا و اسرائیل نسبت به تشکیل چنین ترتیبات امنیتی می کاهد و درهمین حال یکی ازرقبای جدی ترکیه را حذف می کند .
مهم ترين موانع پيش روي طرح تركيه (ازنگاه كشورهاي منطقه)
بطوركلي مي توان موانع پيش روي تركيه را دردو سرفصل اصلي خلاصه كرد "منافع بازيگران منطقه اي " و "تمايلات جدايي طلبان" .
الف : منافع بازيگران منطقه اي
براي موفقيت هرطرح امنيتي مشتركي درقفقازمثل هرجاي ديگرجهان ، بايد ميان منافع اصلي بازيگران داخلي و خارجي ؛ نقاط مشتركي ايجاد و تعريف كرد. تا بتوان چنين طرح عظيمي را با موفقيت به اجرا گذاشت. براین اساس باید گفت اجراي موفقيت آميز طرح مورد نظرتركيه در قفقاز ازديدگاه كشورهاي درون منطقه اي با موانعي جدي به شرح زيرروبرو است :
1- ديدگاه جمهوري آذربايجان
جمهوري آذربايجان با آنكه از طرح تركيه حسب ظاهر حمايت كرده است اما به شدت نگران توسعه مناسبات آنكارا وايروان قبل ازتعيين تكليف نهايي قره باغ ورفع اشغال ازمناطق اشغالي درجمهوري آذربايجان است.دراين باره اظهارات وزيرامورخارجه جمهوري آذربايجان پس ازشركت در نشست مشترك سه جانبه با همتايان ارمني وتركيه اي خود درحاشيه نشست مجمع عمومي سازمان ملل درمهرماه امسال، قابل توجه است. المارمحمدياروف وزيرامورخارجه آذربايجان درمصاحبه با «صداي آمريكا» با اشاره به ديدارهاي خود درنيويورك گفت :
«حوادث گرجستان موجب وقوع پديده هاي جديدي شده وما هم مذاكرات خود را به اين موضوع اختصاص دادهايم .» به گفته وي ، پس ازحوادث گرجستان طرح صلح وثبات منطقه توسط تركيه مطرح شده است. وزيرامور خارجه موضع آذربايجان نسبت به اين ابتكار تركيه را مثبت خواند و افزود :
«پيشنهاد ارايه شده ازسوي تركيه دردستوركارما قرارگرفته است. درديدار وزيران امور خارجه تركيه ، ارمنستان وآذربايجان نسبت به اين پيشنهاد ابرازعلاقمندي شده وما تصميم گرفتهايم كه اين موضوع را پيگيري كنيم. يعني به طورمشترك وبا به اجرا گذاشتن اين طرح ، آرامش و ثبات را در منطقه برقراركنيم .»
محمدياراف درپاسخ به سوال گزارشگر راديو آمريكا كه از وي پرسيد:
« چگونه تا زماني كه مناقشه بين آذربايجان وارمنستان حل نشده است ، طرح صلح و ثبات منطقه به چه اندازه قابل اجرا است ؟» گفت :
«ما بايد تلاش كنيم. براي برقراري آرامش وثبات درمنطقه ابتكارخاصي ازخود درراستاي حل وفصل مناقشه قرهباغ به خرج دهيم تا دراين زمينه فصل جديدي آغاز شود.موضع آذربايجان درقبال حل مساله قره باغ چنين است نخست بايد هفت منطقه اطراف قرهباغ آزاد شود ، نيروهاي ارمنستان از آن جا بروند و آوارگان جنگي نيزبه آنجا برگردند. حل اين ها موجب آغازفصل جديدي ميشود. اين پديده مي تواند به صورت برقراري ارتباطات درمنطقه نمايان شود. لذا بايد ثابت كنيم كه ، اين مناقشه امنيت منطقه را به مخاطره انداخته و بايد آن را به زودي حل كرد. مناقشه قرهباغ ، مناقشه پيچيدهاي است . بنابر اين ، آذربايجان خواهان حل و فصل مرحلهاي اين مناقشه است . » (7)
جالب آنكه آذربايجان براي توازن بخشيدن به موضع خود در قبال ارمنستان و تركيه همچنان برنقش آفريني گروه مينسك براي حل مساله قره باغ تاكيد مي كنددراين باره نوروز محمداف در گفتگوي اختصاصي با خبرگزاري آ.ان.اس. آدربايجان مي گويد:
«سفراخيرمتيو برايزا رئيس آمريكايي و برنارفاسيه رئيس فرانسوي گروه مينسك به منطقه دليلي براين واقعيت است كه درپي حوادث وتحولات اخيرگرجستان، توجه مجامع بين المللي به راه هاي حل و فصل مناقشه قره باغ كوهستاني افزايش يافته است.پيشنهاد ميانجيگري تركيه ميان باكووايروان نيزدروافع يكي از ابتكارعمل هاي موجودوبخشي ازنشانه هاي لزوم حل وفصل اين مناقشه تلقي مي شود.كارآيي وتوفيق طرح پيشنهادي تركيه درباره تشكيل پيمان امنيت وثبات درقفقازبا شماري مسائل درارتباط است. پيشنهاد تركيه منوط به برطرف شدن مناقشه جمهوري آذربايجان وارمنستان برسرمالكيت قره باغ كوهستاني خواهد بود. علاوه براين ، ميان كشورهاي حوزه قفقازجنوبي اختلاف نظرهايي وجود دارد كه حل و فصل آن ها ضروري است . دراين برهه تداوم كاروفعاليت گروه ميانجيگران مينسك الزامي است و روساي اين گروه موظفند تلاش هاي خود را براي دستيابي به راهكاري جهت حل و فصل مسالمت آميز مناقشه قره باغ با توجه به اصل حفظ تماميت ارضي جمهوري آذربايجان و بدون توجه به رويدادهايي كه در منطقه و پيرامون اين كشور رخ مي دهد ، افزايش دهند. روسيه نيز به عنوان يكي از روساي گرووه مينسك قصد دارد دامنه تلاش هاي خود را در اين ارتباط گسترش دهد .» (8)
2- ديدگاه ايران
نادیده گرفتن ایران که مرزمشترک وسابقه تاریخی طولانی مشترک با مردم قفقازدارد در طرح موسوم به "ثبات قفقاز" از طرف دولت ترکیه تاحدی تعجب برانگیزو درعین حال نادیده گرفتن واقعیتهای موجود در منطقه را متبادر به ذهن می سازد. زیرا حذف ایران از ترتیبات امنیتی قفقاز بدون شک اجراي این طرح را با چالش های جدی روبرو می سازد.
ازآنجا که ايران مناسبات بسياركليدي با دو همسايه شمالي اش درجنوب قفقاز يعني آذربايجان و ارمنستان دارد وبه دلیل آنكه راههاي ارتباطي قفقاز به سمت جنوب متكي به ايران است ومتقابلا ايران نيز براي دسترسي به شمال قفقاز و شرق اروپا به راههاي اين دو كشوراحتياج دارد . نمي توان طرح امنيتي را براي قفقاز در نظرگرفت اما مناسبات ويژه ايران با اين منطقه راهبردي را فراموش کرد.
آقاي متكي وزيرامور خارجه ايران اگرچه با يكماه تاخيراما بالاخره با سفر به مسكو و باكو طرح ايران را در باره ترتيبات امنيتي درقفقازارائه كرد. او درمورد نتايج مذاكرات خود با الهام علياف در باكو گفت :
« رييس جمهور آذربايجان گفته است كه ايران يكي از بازيگران اصلي در منطقه است و برقراري ثبات سياسي در قفقازازطريق مذاكرات مفيد وبدون حضور كشورهاي فرا منطقهاي امكانپذير است . كشور هاي منطقه درقالب همكاري هاي دوجانبه وچند جانبه ميتوانند به ثبات سياسي درمنطقه نايل شوند. »(9)
به گزارش مطبوعات باكو، ايران «ايده 3+3 » را مطرح كرده است . اساس طرح و ايده مزبور را حضور مشترك سه كشورروسيه، تركيه و ايران وسه كشورقفقازي گرجستان ، ارمنستان وآذربايجان تشكيل ميدهد .
يعني امنيت قفقازمي تواند از طريق مشاركت اين شش كشور تحقق يابد و صلح و ثبات را براي مردم قفقاز به ارمغان بياورد. (10)
ازآنجا كه امنيت قفقاز بر روي كشورهاي منطقه موثر و تعيين كننده است به باور ايران اين تنها كشورهاي منطقه هستند كه مانع بروز خشونت و درگيري مي شوند چراكه امنيت و ثبات به نفع آنها هم هست اما كشورهاي فرا منطقه اي كه امنيت يا بي ثباتي قفقاز براي انها مشكلي ايجاد نمي كند انگيزه اي براي حفظ ثبات وصلح در منطقه را ندارند. بنابراين نبايد انها در ترتيبات امنيتي منطقه قفقاز مداخله كنند. با اين طرح در واقع آمريكا و متحدان اروپايي اش به اصطلاح در وضعيت آفسايد قرارمي گيرند . شايد به همين دليل نه روسيه و نه آذربايجان و گرجستان در جريان سفر اقاي متكي به اين كشورها از طرح ايران در عمل جانبداري نكردند و تنها به تعارفات معمول گذراندند.
براين اساس مي توان گفت بر اي تحقق هر طرحي در قفقاز همانطور كه نمي توان روسيه ،ايران و تركيه را ناديده گرفت آمريكا و اتحاديه اروپا را هم نمي توان بيرون بازي بزرگ در قفقاز نگه داشت.
ایران اگر می خواهد در قفقاز نقش مثبت خود را ایفا کند باید برنامه مدون و نگاه منسجم و ديپلماسي فعال از خود ارائه کند بطورقطع ارائه ابتكارازسوي ايران درقفقاز، مستلزم درک دقیق مناسبات قدرت درسطح جهانی ومنطقه ای است. ارائه شعارها و برنامه های آرمان گرایانه تنها باعث می شود تا رقباي تاريخي ايران در قفقازد جهت حفظ و تضمين منافع خود با قوت بيشترحركت كنند و كماكان تلاش خود را بر محور حذف ايران از معادلات قفقاز متمركز سازند.
ایران امروز بيش ازهرزمان ديگري نيازبه تمركز، طراحي و اجراي ديپلماسي فعال و حذف عناصر مخل درتامين منافع ملي كشوردر کنار منافع دیگران دارد .
3- ديدگاه روسيه
قفقازبه عنوان دروازه جنوبي روسيه محسوب مي شود وبه همين جهت حداقل درد و قرن گذشته روسيه بطور دائمي در تلاش براي حفظ نفوذ و اقتدارخود در اين منطقه راهبردي براي خود بوده وبه همين دليل حاضر نيست نفوذ و اقتدار خود را با كشورهايي نظير ايران يا تركيه دراين منطقه تقسيم كند. بنابراين بطور خلاصه به نظرمي رسد مسكوحداقل به چهار دليل اصلی با طرح تركيه براي ثبات قفقاز همراهي نمی كند.
اول آنكه روسيه به تركيه به عنوان عضو فعال ناتو مي نگرد و حضور گسترده تركيه را در اين منطقه به عنوان حضورغيرمستقيم غرب و ناتو درقفقاز تفسير مي كند.
دوم انكه روسيه حاضرنيست با نقش دادن به تركيه درترتيبات امنيتي قفقاز موقعيت خود را در بحران هايي چون قره باغ و آبخازيا و اوستياي جنوبي به نفع رقيبان خود بويژه در خارج منطقه تضعيف كند.
سوم اينكه روسيه براي با جريان ترك گرايي در قفقاز به دليل تاثيرپذيربودن مناطق شمالي قفقازكه جزئي از قلمرو روسيه محسوب مي شود،مخالف است به همين لحاظ مايل به دادن نقش بيشتربه تركيه كه قرابت نژادي و فرهنگي با جمهوري هاي داغستان ،چركس ها و قره چاي وغيره در شمال قفقاز دارد، نيست .
چهارم آنكه مسكو مايل است تمام خطوط انتقالي نفت وگاز قفقاز و آسياي مركزي، از طريق خاك روسيه به جهان غرب ارتباط يابد در حالي كه تركيه دقيقا بخاطر نياز مبرم به انرژي اين كشورها و نيز برخورداري از حق ترانزيت انرژي مايل است خطوط انتقال نفت و گاز از طريق جمهوري آذربايجان و گرجستان يا درصورت عادي شدن روابط با ايروان ازارمنستان بگذرد .
با عنایت به این چهارعامل مهم مي توان پذيرفت كه بايد تحول بسيار مهمي در منطقه رخ دهد ويا روسيه در جاي ديگري امتيازبزرگي كسب كند كه با مشاركت تركيه درحياط خلوت راهبردي خود يعني قفقاز موافقت كند.
4- ديدگاه ارمنستان
ازنگاه ارمنستان حل وفصل مشكلات روابط با تركيه مطلوب است زيرا اين كشورازيك طرف توانسته است بدون آنكه ازقره باغ صرف نظر كند ،مناسبات خود را با انكارا بهبود بخشد.اين مساله از آن جهت براي ارمنستان اهميت دارد كه ايروان توانسته است با ايجاد اختلاف بين آنكارا(به عنوان يكي ازمهم ترين پشتيبانان آذربايجان درقضيه قره باغ) با باكو ، درواقع موضع آذربايجان رادرمناقشه قره باغ تضعيف كند.
ازسوي ديگرارمنستان مايل است با بازشدن مرزهايش با تركيه درهمكاري هاي اقتصادي بويژه انتقال نفت وگازجمهوري آذربايجان ازطريق خاك خود نقش آفريني كند.همچنين ازلحاظ خطوط جاده اي وريلي ازاتكاء به گرجستان براي دستيابي به درياي سياه بخاطر مشكلاتي كه دراثر جنگ پديد آمده بكاهد.
با وجوداين دومزيت مهم ، طرح تركيه براي قفقاز از نگاه ارمنستان نقص های جدی دارد. مهم ترین آن نادیده گرفتن نقش ایران است . زیرا ايروان نه مي تواند و نه مي خواهد ايران را ناديده بگيرد. ایران تنها راه ارتباطی ارمنستان به سمت جنوب است وداشتن مناسبات نزدیک با تهران برای آنها امکان مانور بیشتری را در منطقه فراهم می کند. به همين دليل می توان گفت از نگاه ارمنستان بزرگترين مشكل طرح امنيتي تركيه ناديده گرفتن نقش ايران است. (11)
علاوه براين بسياري ازارامنه ملي گرانمي توانند درمورد آنچه كه قتل عام يك ونيم ميليون ارمني توسط دولت عثماني درسالهاي جنگ جهاني اول مي خوانند، بدون گرفتن غرامت وعذر خواهي رسمي تركيه ازآن واقعه صرف نظر كنند.ازآنجايي كه ملي گرايان ارمني بويژه داشناك ها نفوذ قابل توجهي در داخل ارمنستان دارند آنها مي توانند مشكلات جدي براي سازش دولت سركسيان با تركيه بوجود آورند. (12)
شايد بخاطرهمين ملاحظه ادوارد نعلبنديان درمصاحبه مطبوعاتي خود درايروان قبل ازسفربه نيويورك گفت:
«ظاهرا"ميان جمهوري آذربايجان وتركيه شعاري مبني بر" دو دولت و يك ملت " مصطلح شده است كه ، با توجه به اين امر،اظهارات اخيرمتيو برايزا رئيس آمريكايي گروه مينسك درباره امكان تاثيرگذاري تركيه بر ارمنستان دورازواقعيت به نظرمي رسد. بنابراين بهتربود رئيس آمريكايي گروه مينسك به جاي ايروان از باكو نام مي برد. زيرا تركيه با پذيرش وظيفه ميانجيگري برسرمالكيت قره باغ ميان جمهوري آذربايجان و ارمنستان ،درحقيقت به دولتمردان ايروان براي شتاب بخشيدن به روند مذاكرات صلح ، كمك مي كند. »(13)
اما ازنگاه تركيه، ارمنستان مي تواند با ناديده گرفتن ماجراي آنچه كه قتل عام ارامنه خوانده مي شود ، فضا را براي عضويت تركيه دراتحاديه اروپا مساعد كند. تا کنون حدود 20 کشور از جمله فرانسه و همچنین پارلمان اروپا قتل عام ارامنه را در زمان ترکان عثمانی به عنوان نسل کشی پذيرفتهاند، ولی ترکیه اين حوادث را جنگ داخلي برای استقلال آنتالیای شرقی میداند و بر كشته شدن حدود 250 تا 500 هزار ارمنی و تقریباً همین تعداد ترک دراین درگیری ها تأكيد دارد.درسال 2005 رجب طیب اردوغان، نخست وزیرترکیه با هدف حل نهائي مسئله جنجال برانگیز نسل کشی، اقداماتي را دردستوركار قرارداد ودرهمين رابطه به مقامات ارمنستان پيشنهاد تاسیس یک کمیسیون مشترک تاریخي را برای بررسی و تحقیق وقایع وحوادث شرق تركيه رادردوران عثماني ارائه كرد، اما اين پشنهاد ازسوی ایروان رد شد.اما اكنون تركيه سعي دارد از طريق عادي سازي مناسبات خود با ارمنستان اين مشكل را براي هميشه حل و فصل كند.
ب: تمايلات جداي طلبانه درمنطقه
منطقه قفقاز كه ازآن به عنوان موزائيك اقوام درجهان ياد مي شود به دليل برخورداري از تنوع قومي و زباني با درنظر گرفتن ميزان جمعيت و وسعت آن در جهان از اين جهت بي نظيراست . بطوريكه بيش از صد گروه قومي و زباني در قفقاز شناسايي شده كه بيش ازپنجاه قوميت آن بالاي ده هزارنفر جمعيت دارند. همين تنوع قومي وزباني بسترمناسبي را براي بروز تمايلات جدايي طلبانه دراكثرنواحي قفقازفراهم كرده است . در سالهاي ژس از فروپاشي حداقل در جمهوري هاي خودمختار چچن و اينگوش و داغستان در قفقاز شمالي و در آبخازيا ،آجارياو اوستيا،آخالكالاكي و جاواختي در گرجستان و قره باغ ،تالشي ها درجمهوري آذربايجان بوده ايم كه در اينجا به دليل تداوم بحران در قره باغ و اوستياي جنوبي و آبخازيا تنها به آنها اشاره مي شود.
1- قره باغ
منطقه ارمنی نشین قره باغ از سال 1988 يعني سه سال قبل از روپاشي شوروي دستخوش نا آرامي و جنگ شد كه در نهايت تا برقراري اتش بس در12 مي 1994 ارامنه بيش از بيست درصد خاك جمهوري آذربايجان را به اشغال خود در آوردند. که تاكنون بر اساس برخي آمار كشتههاي آن از مرز 300 هزار نفر فراتر رفته است.همين موضوع باعث شد که ترکیه مرزهاي خود با ارمنستان را در سال 1993 ببندد وتلاشهاي هدف مندي را نيز براي منزوي كردن ايروان و دور نگه داشتن اين كشور ازهمكاريهاي منطقهاي به كار گيرد.
به دليل بسته بودن مرز ارمنستان با تركيه، هزینه انتقال یک کیلو کالا از اروپا به ارمنستان برابر با هزینه حمل کالا از اروپا به استرالیا است. اوضاع پس از بحران در گرجستان بدتر شده، زیرا بیشتر محصولات صادراتي به ارمنستان ازمسير گرجستان صورت ميگرفت، كه با توجه به بحرانهاي اخير در اين كشور، اين مسير نيز با مشكلات مختلفي مواجه شده و عملاً به حالت نیمه بسته درآمده است(14)
در اين ميان قره باغي ها هم نگران سازش بين ارمنستان و تركيه هستند انها تصور مي كنند ممكن است ارمنستان سرنوشت آينده آنها را وجه المصالحه با انكارا قرار دهد به همين دليل با ديده ترديد و نگراني به طرح انكارا مي نگرند.
2- جدايي طلبان در اوستياي جنوبي و آبخازي
اوستياي جنوبي كه از سال 1992 تاكنون با حمايت مسكو قصد پيوستن به اوستياي شمالي درقلمرو روسيه را دارد درمرحله اول با اعلام استقلال از گرجستان زمينه را براي رسيدن به هدف نهايي خود اماده كرده است آبخازها نيز با تاسي از آنها و با صراحت بيشتري ،تلاش خواهند نمود كه درنهايت به روسيه ملحق شوند. بنابراين آبخازيا و اوستياي جنوبي نيز ازسياستهاي تركيه كه ازنظرجداي طلبان،عمدتا درراستاي منافع غرب عمل مي كند،استقبال نخواهند كرد. بلكه درآينده بيشتر به عنوان تابعي ازسياستهاي مسكوعمل مي كنند.
جمع بندي و نتيجه گيري
1- منطقه قفقازيكي ازبي ثبات ترين مناطق جهان درسالهاي آغازهزاره سوم محسوب مي شود وبا طرحي ابترمانند آنچه كه تركيه ارائه داده است نمي توان امنيت و ثبات را درآنجا مستقرساخت زيرا اولا منافع مشترك همه بازيگران تاثيرگذار دراين طرح درنظر گرفته نشده است. ثانيا طرح ثبات قفقاز براي حل مشكلات جدايي طلبي كه ريشه درتعارضات قومي وسياستهاي تفرقه افكنانه قدرتهاي محلي وبين المللي دارد ، راهكاري ارائه نمي كند.
2- قفقاز به دليل برخورداري از ذخايرغني انرژي ومنابع اقتصادي ومعدني مورد توجه نظام سلطه سرمايه داري بوده و نبايد اين واقعيت را از نظر دور داشت كه كشورهاي منطقه بايد به نوعي راه حل تعامل با كشورهاي خارج منطقه را بيابند تا درسايه تعامل اقتصادي با آنها، مانع از دخالتهاي نظامي قدرتهاي سلطه جو و استفاده از قوه قهريه توسط سرمايه سالاران در منطقه شوند.
3- قفقازبه عنوان منطقه اي كوهستاني ،تاريخي ، داراي موقعيت حساس ژئوپوليتيكي است بطوري كه چهاراه شرق وغرب ،اروپا و آسيا و شمال و جنوب محسوب مي شود. براين اساس نمي توان انتظار داشت منافع قدرتهاي جهاني و منطقه اي رودرو با هم قرار نگيرد . اما مي توان انتظار داشت در صورت ارائه طرحي فراگير كه همه طرف هاي ذي نفع را در بر گيرد فضاي جديد و مناسبي را براي تعامل در منطقه ايجاد كرد .
4- اصولي كه مي توان ترتيبات امنيتي قفقاز را براساس آن تنظيم كرد تا كمترين چالش را بين قدرتهاي بازيگر و منافع مردم منطقه ايجاد كند عبارتند از :
الف: غيرنظامي ماندن قفقاز به عبارت ديگر قدرتهاي سلطه جو بپذيرند براي تامين منافع اقتصادي و انتقال انرژي از استقرار پايگاه نظامي و انجام عمليات هاي نظامي در منطقه اجتناب كنند.
ب: بي طرفي كشورهاي جنوب قفقاز به اين معنا كه اين كشورها عضو هيچيك از پيمان هاي نظامي موجود از جمله ناتو و پيمان امنيت دسته جمعي مربوط به روسيه نشوند.
ج: ايجاد چهارجوبي براي تامين حقوق خودمختاري واقعي براي قوميتهايي كه به هر دليل حاضر نيستند درچهارچوب نظام قبلي با دولت مركزي شان تعامل داشته باشند.
د: تشكيل بازار مشترك اقتصادي در سطح كشورهاي منطقه به منظور گره زدن منافع اين كشورها به يكديگر و كاستن از تمايلات ستيزه جويانه عليه يكديگر
طرح تركيه به دليل توجه نكردن به اصول چهارگانه فوق شانس موفقيتي ندارد اما اين به آن معنا نيست كه تلاش تركيه را براي نشان دادن تحك ديپلماسي خود در منطقه قفقاز عبث و بيهوده تلقي كنيم بلكه دقيقا برعكس تلاش ديپلماتيك هر كشور براي تبديل كردن تهديد ها به فرصت ها است .
اين درس بزرگي براي كساني است كه در ايران دائما اين فكر غلط را ترويج مي كنند كه چون ما در شرايط فعلي شانس موفقيتي درارائه طرح صلح وثبات درقفقاز نداريم پس بايد خودمان را سبك نكنيم وتنها نظاره گر تحولات بعدي باشيم . درحالي كه تركيه به ما مي اموزد حتي اگر شانسي براي موفقيت طرح هاي خود نمي بينيد نبايد از تلاش دست برداشت وبا ايجاد ظرفيتهاي مناسب ديپلماتيك منافع ملي خود را در سايه تامين منافع ديگران جستجو كنيم . اين تنها سلطه گران هستند كه تمام منافع را براي خود مي خواهند.
پانویس ها
1) خبرگزاری مهرچهارشنبه ۶ شهریور ۱۳۸۷
2) خبرگزاری فارس چهارشنبه ۳۰ مرداد ۱۳۸۷
3) هِنز، پل ، مقاله "مقاومت چرکسها دربرابرروسیه" به نقل ازکتاب "دوقرن مبارزه مسلمانان درقفقاز" مجموعه نویسندگان، ترجمه غلام رضا تهامی، چاپ اول ، انتشارات مرکزاسناد انقلاب اسلامی ، سال 1377 صفحه 112- 105
4) بيات كاوه ،توفان برفراز قفقاز ،مركزاسناد و تاريخ ديپلماسي ،انتشارات وزارت امورخاجه جمهوري اسلامي ايران ،تهران چاپ اول 1380 صفحه 262- 159
5) خبر برون مرزی صدا و سیما روز سه شنبه پنج شهریور 1387
6) رادیو ترکي استانبولی برون مرزی صدا و سیما به نقل از روزنامه حريت 4/7/87
7) باكو- خبرنگار برون مرزي دوشنبه 15/7/87 به نقل ازروزنامه آذري زبان بيزيم يول
8) خبرنگاربرون مرزي صدا و سيما به نقل ازخبرگزاري آ ان اس جمهوري آذربايجان شنبه 30/6/87
9) باكو- خبرنگار برون مرزي صدا و سيما پنج شنبه 28/6/87
10) نشريه بيرليك پرس باكو- خبرنگار برون مرزي شنبه 6/7/87
11)سخنراني سركسيان رئيس جمهوري ارمنستان در مراسم اهداء دكتراي افتخاري در دانشگاه تفليس به نقل از خبرگزاري گرجستان تفليس چهارشنبه 10/7/87
12) آلموند مارك استاد دانشگاه اكسفورد وكارشناس مسايل قفقازدرمصاحبه با شبكه بي بي سي به نقل از
روزنامه يني مساوات چاپ باكو- خبرنگار برون مرزي شنبه 13/7/87
31)خبرگزاري ارمنستان جمعه 29 /6/87
14) صمدی،مهین السادات،"دیپلماسی فوتبال واحياء روابط آنکارا وایروان"سايت ایراس دوشنبه 25/6/87