همکاری و توافقات ترکیه روسیه در سوریه و تاثیر بر منافع ایران
► در یک ماه اخیر، با توجه با نشست سه جانبه ایران،ترکیه و روسیه چه مولفه ها و متغیرهایی برای همکاری مشترک ترکیه و روسیه در حوزه ی مسائل سوریه فراهم شده است؟
عملا آن چه که مهم می باشد، این است که ترکیه در سیاست خود در قبال سوریه و هم چنین عراق تجدید نظر کرده و به دیدگاه ایران و روسیه نزدیک شده است و این عامل بسیار مهم می باشد. اما مهم ترین مولفه هایی که این سه کشور را به هم نزدیک کرده است:
نخست اینکه پذیرفته اند که می توانند مبارزه مشترکی علیه داعش و گروه های افراطی داشته باشند، در حالی که قبلا دیدگاه ترکیه با روسیه در تعریف گروه های تروریستی تفاوت داشت؛ اما این دیدگاه در حال حاضر به هم نزدیک شده است.
دوم اینکه پذیرفته اند که یک صلح فراگیر در سایه همه گروه های بازیگر داخلی و خارجی، می تواند در سوریه شکل بگیرد، اما این فرایند باید در یک دوره انتقالی انجام شود؛ این دوره انتقالی در مذاکرات آستانه مشخص خواهد شد که به چه شکل است.
سوم تمامیت ارضی سوریه و تمامیت ارضی ترکیه در خطر قرار نگیرد. چون روسیه قبلا با کردهای سوریه همکاری می کرد و این موضوع برای ترکیه یک تهدید تلقی می شد. طبیعتا حفظ تمامیت ارضی سوریه به معنای این است که کردها نتوانند جدا شوند و این امر بر امنیت ترکیه و امنیت ایران تاثیر گذار است. بنابراین ایران، ترکیه و روسیه مایل نیستند که سوریه تجزیه شود.
به علاوه هر سه کشور این واقعیت را پذیرفته اند که ریشه های اجتماعی، فرهگی و سیاسی گروه های تندروی داعش، نقشی تعیین کننده ای داشته است؛ لذا هر سه کشور ایران ، روسیه ترکیه به این جمع بندی رسیده اند که با مبارزه با گروه های تروریستی و تکفیری در سوریه، عملا امنیت داخلی خود را تامین می کنند. یعنی روسیه از قفقاز شمالی نگران است به طوریکه اگر مقابله نکند؛ آثارش را در قفقاز شمالی و حتی در مسکو خواهد دید. همان گونه که در اروپا عملیات های تروریستی انجام می شود. ترکیه نیز در این چند ماه اخیر از عملیات گروه های تروریستی تکفیری آسیب دیده است. ایران هم تا کنون چندین گروه تروریستی را قبل از عمل، شناسایی و خنثی کرده است. بنابراین این سه کشور به این نتیجه رسیده اند که کار را به صورت عملی و جدی دنبال کنند.
► آیا گفتگوها و توافق علنی یا پنهانی روسیه و ترکیه درباره سوریه ممکن تاثیری منفی بر منافع ایران داشته باشد؟
ما در ایران همیشه نوعی نگرانی نسبت به موضع روسیه داشته ایم. همیشه در محافل خبری، سیاسی و امنیتی ما این موضوع مطرح بوده است که تا چه حدی می شود به روسیه اعتماد و همکاری کرد. اما باید گفت اگر ایران به منافع ملی خود توجه دارد، باید بپذیرد که کشورهای ترکیه، روسیه نیز بر اساس منافع ملی خود عمل می کنند و در حال حاضر منافع ملی روسیه در سوریه در تعارض با منافع ملی ایران نیست و البته منطبق با هم نیز نیست. مثلا ایران به دنبال تقویت مقاومت اسلامی در برابر اسرائیل است، در حالی که روسیه به دنبال چنین چیزی نیست. اما باید توجه داشت که به جز موارد اختلاف، هر دو موارد زیادی را در مبارزه با تروریسم را قبول کرده اند.
به نظرم این فرضیه که توافقات ترکیه و روسیه به زیان ایران تمام شده است، نوعی بازی رسانه ای تبلیغاتی است؛ یعنی ممکن است پشت صحنه اتفاقی افتاده باشد که از آن بی خبر باشیم، اما تمام قرائن و شواهد نشان می دهد که عملکرد روسیه در راستای منافع ایران و به دنبال منافع مردم سوریه بوده است. در واقع حمایت روسیه از بشار اسد به خواست و فشار ایران بوده است. در مجموع وقتی این موارد را کنار هم می گذاریم بعید می دانیم که به زیان ایران باشد. هر چند بحثی مبنی بر این که در قطعنامه ای مشترک روسیه و ترکیه نامی از ایران نیست وجود دارد، اما در مقدمه قطعنامه به اجلاس سه جانبه ایران و روسیه اشاره اشاره شده است.
در واقع چون پیشنهاد دهنده قطعنامه ترکیه و روسیه بوده اند، طبیعی است که به آنها اشاره دارد و عدم ذکر نام ایران با توجه به تردید ایران در مورد بعضی موارد بوده است. پس این گونه نیست که ایران، روسیه و ترکیه صد در صد با هم در مورد هیچ موضعی با هم اختلاف ندارند. بلکه اختلاف نظر هم دارند، ولی در کلیات و محور های اصلی با هم اشتراک نظر دارند و مرتبا تبادل رای می کنند. اجلاس آستانه در قزاقستان نمادی از همین همکاری است. کسانی که اینگونه مسائل را مطرح می کنند بیشتر تحت تاثیر تبلیغات هستند، مگر آنکه آنها اطلاعاتی داشته باشند که من از آن بیخبر باشم.
► آیا می توان گفت در حوزه هایی منافع ترکیه و روسیه در سوریه نزدیک تر شده است؟
قرائن و شواهد نشان می دهد که ترکیه مواضعش با روسیه و ایران نزدیک شده است. ترکیه با زیرکی نشان می دهد که با روسیه هماهنگ است و با ایران اختلاف دارد و رسانه های ترکیه این طور القا می کنند. در حالی که این ترکیه می باشد که مواضع خود را تا حد زیادی تعدیل کرده است. چرا نخست وزیر ترکیه به عراق می رود، چون موضع خود را تعدیل کرده است. امروز ترکیه اصلاح روش کرده و گفته است که می تواند نیروهای ترکیه را از عراق خارج کند. در سوریه هم همین طور است. اگر ترکیه همکاری نمی کرد خروج نیروهای تروریستی و تکفیری از حلب فراهم نمی شد. در واقع خروج آنها راه حلی بود که ترکیه به آن کمک کرد و در ازای آن مسکو در شمال سوریه به ترکیه کمک می کند. این ها تعارضی با منافع ایران و منافع مردم سوریه ندارد؛ بهتر است ما مقداری واقع بین باشیم.
به هر حال ترکیه و روسیه همان گونه که ایران منافع خود را دنبال می کند، منافع خود را دنبال می کنند. آنها انطباق منافع را با هم در موضوعات کلی و اساسی دارند، ولی در بعضی از موارد هم اختلافات اساسی هم وجود دارد و قابل حل است. باید منتظر اجلاس آستانه باشیم و آن چه که از اجلاس آستانه بیرون می آید خیلی مهم است. برخی می گویند بهتر است ایران در این اجلاس شرکت نکند، این از سیاست غلطی است که به تئوری صندلی خالی تاکید می شود. اگر ایران شرکت نکند و هرچه که آنها تصمیم می گیرند باید تبعاتش را بپذیرد. به نظرم بهتر است ما باید شرکت کنیم، مواضع مقاومت را دنبال کنیم، منافع مردم سوریه، منافع ایران را در نظر بگیریم و به یک راهکار مشترک برسیم. قطعا امریکایی ها در این قضیه قافیه را باخته اند و منتظرند ببیند چه اقداماتی انجام خواهد شد.
► برخی رسانه های جهانی به این نکته توجه کرده اند که امریکا به یک تماشاگر محض در مذاکرات سوریه تبدیل شده و نقش اصلی را ترکیه ایران و روسیه برعهده گرفته اند. در بعد دیگر هم برخی از خبرها و گزارش هایی در مورد اختلاف روسیه با حزب الله در برخی از مناطق سوریه منتشر شده است، در وضعیت کنونی آیا مشخص است که نگاه منافع یا نگاه روسیه و ایران در حوزه ی مسائل سوریه تا چه حدی همگراست و یا در حال واگرایی است؟ آیا همان گونه که مذاکراتی بین ترکیه و سوریه انجام می شود، دیدارها و رایزنی های گسترده ایران و روسیه در این زمینه ادامه دارد؟
بله صد درصد. دیدارها و رایزنی های ایران و روسیه ادامه دارد. هر چند ایران با روسیه در مسئله سوریه با هم اختلافاتی دارند، از جمله روسیه انگیزه ای بر ضدیت با اسرائیل ندارد و به تبع آن مقاومت در برابر اسرائیل را دنبال نمی کند و جز شاخص های سیاست خارجی روسیه نیست. این درحالی است که این یکی از مهم ترین شاخص های سیاست خارجی ایران در سوریه است. پس یک اختلاف اساسی داریم، اما باید گفت راجع به ده ها مسائل دیگر از جمله آینده سوریه، نقش مردم سوریه، بودن اسد، مبارزه جدی با گروه های تروریستی، مقابله با به قدرت رسیدن یک دولت غرب گرا در دمشق، اتفاق نظر داریم. لذا برجسته کردن موارد اختلاف توسط کسانی (از جمله خود آمریکایی ها) انجام می گیرد که قافله را باخته اند.
این جا امریکایی ها چون در دوره انتقالی هستند، نظاره گر می باشند. رئیس جمهور امریکا ترامپ است، اما عملا اختیاراتی ندارد. چون در بیست ژانویه این اختیارات را به دست می گیرد. ترامپ هم اعلام کرده است که هر کس با روسیه همکاری نکند، احمق است. این نشان می دهد وی می خواهد چه در مورد سوریه و چه در موارد مورد اختلاف امریکا و روسیه به راهکارهایی برسد. به نظرم این نگرانی شدید در ایران (که روسیه ایران را می فروشد و به امریکا و ترکیه نزدیک می شود) نوعی بدبینی است و به نظرم فعلا قراین و شواهد این موضوعات این مسئله را تایید نمی کند. بلکه بر عکس می تواند همکاری ایران و روسیه هم چنان ادامه پیدا کند، چون منافع مشترک دارند.