نباید از یک برش از گفته‌های وزیر خارجه یک کشور، کل رویکرد سیاست خارجه آن کشور را به نقد کشید. اگرچه وزیر خارجه یک مقام رسمی است و انعکاس دهنده سیاست‌های رسمی یک کشور در قبال مسائل بین‌المللی محسوب می‌شود، اما سخنرانی مدنظر در اینجا در یک کنفرانس امنیتی انجام شده‌است.  نباید این سخنرانی  ملاک  تحلیل رویکرد سیاست خارجی ترکیه در قبال ایران تفسیر شود

باید ما با مطالعه روند های گذشته بدست آوریم دیدگاه یا تحلیل دولت ترکیه نسبت به عملکرد ایران در منطقه چیست؛ اما یک سخنرانی برای تحلیل کامل و واقعی کلیت سیاست خارجی ترکیه کافی نیست، بلکه باید سیاست خارجی این کشور را به صورت روندی مورد مطالعه قرار دهیم و نه به صورت مقطعی و برشی.

باید مجموعه رفتارهایی که دولت آقای اردوغان از زمان برکناری آقای داوداوغلو، نخست‌وزیر پیشین و به خصوص پس از تحولات پس از کودتا تابستان امسال، در پیش گرفت در نظر بگیریم، تا بهتربتوانیم روند و سیاست کلی ترکیه را در قبال ارزیابی بکنیم.

حال برای اینکه بفهمیم که ترکیه به سوی یک اتحاد استراتژیک و ائتلاف سه جانبه با عربستان و اسرائیل  تحت رهبری آمریکا می‌رودهم زمان ترکیه نوعی توازن در روابط خارجی‌اش  با روسیه و ایران ایجاد کرده‌است و با مسکو و تهران در موضوع سوریه همکاری می‌کند.

می توان گفت ترکیه در حال تلاش برای اصلاح مواضع گذشته خودش است.امروز شاهد هستیم که موج رسانه‌ای در ایران در مورد نگرانی از مواضع ترکیه ایجاد شده‌است و به نوعی افکار عمومی نگران وضعیت روابیط دو  کشور می‌شود. برجسته کردن چنین موضع‌گیری‌های مقطعی محصول عملکرد رسانه‌هاست.  اصولاً کار رسانه‌ها این است که یک خبر یا سوژه را مطابق با سیاست و خط مشی خود برجسته کنند و روی آن مانور تبلیغاتی دهند.

اما یک تحلیل‌گر سیاسی وقتی می‌خواهد موضوعی را مورد بررسی قرار بدهد، موضوع را به صورت روندی تحلیل می‌کند.  یعنی مجموعه‌ای از رفتارها در یک دوره زمانی را بررسی می‌کند.  از زمانی که تابستان امسال در ترکیه کودتا شد و بعد از آن تغییراتی که در دولت ایجاد شد و در نهایت تغییراتی که قانون اساسی ایجاد شد و قرار است همه‌پرسی مربوط به آن در بهار آینده برگزار شود، یک سلسله اتفاقات و تحولات سیاسی در ترکیه رخ داده‌است که باید اظهارات اخیر آقای چاوش اوغلو را هم در متن این تحولات ارزیابی کرد.

حال بادرر نظر گرفتن این تحولات باید به این سئوال پاسخ داد که  آیا اکنون با عوض شدن دولت در آمریکا ترکیه تصمیم گرفته‌است که به سمت اسرائیل و عربستان برود و ائتلافی علیه ایران تشکیل دهد؟ یا اینکه نه، ترکیه به دنبال یک بازی جدید دیگر در منطقه است و تلاش می‌کند از یک سو با اسرائیل و عربستان سعودی روابط حسنه‌ای داشته‌باشد و از سوی دیگر روابط و همکاری‌های خودش را با روسیه و ایران حفظ کند. 

با توجه به تحلیلی که می‌توان از رفتار و عملکرد ترکیه می‌توان نتیجه گرفت که ترکیه به دنبال ایجاد یک توازن در روابط منطقه‌ای خود است. تا بتواند منافع خود را به حداکثر برساند . یعنی می توان نتیجه گرفت ترکیه دنبال درگیر شدن با ایران نیست و قصد ندارد یک جبهه جدید علیه ایران تشکیل دهد بلکه صرفا بصورت تاکتیکی بازی می کند. تا بتواند امتیاز بیشتری از هر دو طرف بدست آورد. 

از نگاه ایران نباید فراموش کرد که اصل این تفکر و سیاست باید جدی گرفته‌شود.  این برای هر کشوری مایه نگرانی است که تعدادی از کشورهای همسایه در خصومت با آن کشور وارد اتحاد شوند.  جمهوری اسلامی ایران نمی‌تواند اتحاد همسایگانش را علیه خودش  به عنوان یک مزیت یا حسن برای خود بداند.

برای مثال در پرونده سازی  هسته‌ای علیه ایران، آمریکا موفق شد اتحادی چند لایه از کشورهای موثر در منطقه و جهان علیه مردم ایران تشکیل دهد.  بر اساس همین اتحاد نامقدس  یک سیاست یکپارچه  علیه ایران اتخاذ کردند که نتیجه آن ۶ قطعنامه تحت فصل هفتم در شورای امنیت و ۱۲ قطعنامه در شورای حکام آژانس بین‌المللی انرژی اتمی بود.

بنابراین ایران باید اقدام جدی در برابر تحرکات جدید  آمریکا ، اسرائیل و عربستان انجام دهد . ایران نباید اجازه دهد ائتلاف جدیدی توسط دولت ترامپ  بر علیه ایران شکل بگیرد . نزدیک شدن مواضع عربستان سعودی وترکیه  به اسرائیل به نفع ایران نیست.  این برای ایران افتخار نیست که کشورهای موثر در منطقه علیه ما به یکدیگر نزدیک شوند. 

درست است که انگیزه اظهارات بیان شده در اجلاس مونیخ ایران‌هراسی و شیعه هراسی است و فاقد بنیان منطقی محسوب می‌شود، اما بی‌منطق بودن این موضع‌گیری‌ها دلیل نمی‌شود که دستگاه سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران آن را جدی نگیرد.  در نتیجه باید بررسی شود که چه سیاست‌های سلبی و چه سیاست‌های ایجابی می‌توان اتخاذ کرد تا از ائتلاف  علیه ایران در منطقه جلوگیری شود.

در عین حال باید ارزیابی واقع‌بینانه‌ای از شرایط منطقه داشته‌باشیم، نباید تصور کنیم که سیاست ترکیه ناگهان ۱۸۰ درجه از همکاری با ایران و روسیه به همکاری با اسرائیل و سعودی می‌چرخد و یا بر عکس.  باید به ملاحظات همجواری، منافع اقتصادی و تجاری ترکیه در ایران، همکاری‌های سه جانبه در مورد سوریه و تمامی مناسبات موجود توجه کرد.

ترکیه امروز در حال بازی است.  دولت ترکیه برای به حداکثر رساندن منافع خود از یک سو در کنفرانسی مانند کنفرانس مونیخ اتهاماتی را که آقای اردوغان علیه ایران در منامه بحرین  مطرح کرد، تکرار می‌کند، از سوی دیگر روابط خودش را در چارچوب مسائل سوریه با ایران و روسیه حفظ می‌کند و به نوعی توازنی در روابطش با تهران و ریاض برقرار می‌کند. درک ماهیت  واقعی و نه تبلیغاتی و رسانه ای این بازی های سیاسی برای دستگاه دیپلماسی ایران بسیار مهم است .