در ساختار سیاسی روسیه، حزب حاکم روسیه واحد، حرف اول و آخر را می‌زند و تمام امکانات را برای انتخاب مجدد پوتین در اختیار دارد.

احزاب رقیب مثل حزب کمونیست و حزب لیبرال دموکرات در آن حدی نیستند که بتوانند پوتین را شکست دهند. ضمن اینکه نامزدهای مستقل نیز شانسی ندارند.

در دوره پیشین انتخابات ریاست جمهوری در روسیه از جمله نامزدهای مستقل، یک میلیاردر روس بود که در انتخابات قبلی به اندازه آرای باطله نیز رای نیاورد. نکته دیگر آن است که تیم سیاسی پوتین، یک تیم یکدست و وفادار به اوست و او نیازی ندارد که تغییراتی در این تیم ایجاد کند.

البته ممکن است جابه‌جایی‌هایی بین پست‌های این افراد صورت گیرد اما به طور کلی افرادی مثل مدودف، سرگئی ایوانف و ویکتور ایوانف در زمره یاران پوتین هستند. موضوع دیگر هم این است که آمریکا و اروپا به رغم مخالفت‌هایی که با پوتین دارند اما در جلوگیری از پیروزی دوباره او تاثیری نخواهند داشت و مجبورند که با رئیس‌جمهور روسیه کنار بیایند.

در واقع غربی‌ها نمی‌توانند شخصیتی در داخل روسیه پیدا کنند که بتواند در مقابل پوتین رقابت کند. البته سیاستمداران طرفدار غرب گرا در روسیه وجود دارند اما هیچ‌کدام از توان لازم برای شکست دادن پوتین برخوردار نیستند. حتی کاسپاروف هر چند به عنوان یک قهرمان ورزش شطرنج  در روسیه مطرح است اما مردم روسیه او را به عنوان یک سیاستمدار مطرح قبول ندارند.

البته فاکتور اقتصاد نیز در روسیه بسیار مهم است. در چند سال اخیر کاهش قیمت نفت از یکسو و تحریم‌های روسیه از سوی دیگر موجب شده که قدرت برابری روبل با دلار آمریکا خیلی پایین بیاید و به همین دلیل شاهد فرار سرمایه از روسیه هستیم. اما با همه این تفاسیر، اقتصاد هنوز یک فاکتور تعیین کننده در صحنه سیاسی روسیه نیست البته اگر وضعیت اقتصادی بدتر شود شاید وضعیت دیگری پیش بیاید اما تاکنون پوتین توانسته مدیریت خوبی بر بحران اقتصادی روسیه داشته باشد.