ارزیابی شما از پیشنهاد جدید ترامپ و دعوت از مقام‌های ایران به مذاکره بی قید و شرط چیست؟ بویژه آنکه این پیشنهاد پس از آن مطرح شده است که رئیس جمهوری امریکا پیام‌های تندی را در قالب تهدید علیه ایران ارسال  کرده است...

رویکرد ترامپ در پیگیری خواسته‌هایش مبتنی بر این است که ابتدا فضا را تند و خصمانه می‌کند و پس از آن درخواست مذاکره می‌کند تا اهداف مورد نظر خود را پیش ببرد. تاکتیک او این است که غیرقابل پیش‌بینی باشد. یعنی مثل یک بازرگان عمل می‌کند تا یک سیاستمدار. بنابراین اینکه تندی می‌کند، می‌خواهد نشان دهد آماده مذاکره کردن است. درخواستش برای مذاکره بدون شرط  به معنای آن نیست که از خواسته‌هایش صرفنظر کرده است کما اینکه شاهد بودیم مایک پمپئو، وزیر خارجه امریکا کمی بعد از ترامپ در تکمیل اجرای تاکتیک او، شروط دوازده گانه کشورش علیه ایران را تکرار کرد یعنی گفت اول این شرایط را اجرا کنید و بعد مذاکره کنیم.

هدفی که ترامپ در قالب پیشنهادهای متوالی به مذاکره با ایران دنبال می‌کند، چیست؟

ترامپ الان نیاز دارد بگوید با وجود اینکه از برجام بیرون آمده است اما  در نهایت ایرانی‌ها را مجبور به مذاکره کرده است این در حالی است که موضوع ، دستور کار و هدف مذاکرات، هیچ یک معلوم نیست. او در واقع می‌خواهد بهره‌برداری تبلیغاتی کند زیرا انتخابات مجلس نمایندگان و سنای امریکا در آبان ماه در پیش است و برای ترامپ بسیار اهمیت دارد تا آن موقع از طریق به سرانجام رساندن مذاکره با کره شمالی و متقاعد کردن ایران به مذاکره با امریکا، موضع قدرتمندی در این انتخابات برای حزبش داشته باشد.

اما در پیگیری اهدافی که ترامپ در رابطه با ایران جست‌وجو می‌کند، تناقض‌هایی میان مواضع اعضای تصمیم گیرنده درخصوص سیاست خارجی امریکا به چشم می‌خورد و خواسته‌های متفاوتی از سوی آنها مطرح می‌شود آیا طرح مواضع متفاوت نشان از سردرگمی کابینه ترامپ در قبال ایران دارد؟

خیر؛ مقام‌های مختلف کابینه ترامپ مواضع مختلفی را مطرح می‌کنند تا طرف مقابل را دچار سردرگمی تحلیلی کنند وگرنه مواضع آنها در قالب یک راهبرد و خواسته مشترک مطرح می‌شود. ترامپ پیش از این، هر کدام از وزرایش را که با دیدگاه‌های او مخالف بود از کابینه کنار گذاشت و با حضور جان بولتون و مایک پمپئو تقریباً گروه یکدستی برای پیگیری اهدافش در عرصه سیاست خارجی و مشخصاً در رابطه با ایران به وجود آورد. بنابراین تعارضی میان دیدگاه‌های آنها نسبت به ایران وجود ندارد بلکه اقدامات‌شان را در چارچوب یک طرح و با هدف بهره‌برداری تبلیغاتی دنبال می‌کنند. در حقیقت روندی که آنها طی می‌کنند قبل از اینکه دیپلماسی باشد، یک عملیات روانی در چارچوب دیپلماسی عمومی و کار روی افکار عمومی است. سعی می‌کنند هم مردم امریکا را متقاعد کنند که بگویند صلح‌طلب هستند و خواهان جنگ نیستند و هم می‌خواهند به مردم ایران پیام دهند که دنبال این هستند که حکومت ایران رفتارش را نسبت به مردم خود تغییر دهد و اگر تغییر ندهد، مذاکره نمی‌کنند. یعنی بیش از آنکه دنبال دیپلماسی باشند، یک تقسیم کار درون کابینه‌ای دارند و دنبال بهره‌برداری سیاسی از این عملیات تبلیغاتی هستند.

آیا وحدت نظر مقام‌های دولت امریکا در مورد تغییر رژیم ایران هم دیده می‌شود؟

در رابطه با این موضوع کلاً از ابتدا و در دولت‌های مختلف امریکا از جمله دوره بوش پدر، کلینتون، بوش پسر، اوباما و ترامپ اختلاف نظر وجود داشته است اما در عین حال که مخالفان تغییر رژیم هم مدعی بودند ایران باید تغییر رفتار دهد، وجه مشترک خواسته همه آنها فروپاشی ایران حالا چه از درون و چه از بیرون است.

آیا خواسته ترامپ مبنی بر مذاکره بدون شرط با ایران می‌تواند با اقبالی از سوی سایر کشورهای اروپایی هم مواجه شود؟

بله، اصرار بر پیگیری مذاکره با ایران می‌تواند مورد توجه سایر کشورها هم قرار گیرد به همین دلیل معتقدم مسئولان ایرانی نباید از مذاکره فرار کنند. نفس انجام مذاکره خوب است زیرا راه را برای حل بحران‌های موجود از طریق دیپلماسی فراهم می‌کند. اما مذاکراتی نتیجه بخش است که دو طرف بپذیرند قرار است با هم بر سر منافع خودشان مصالحه کنند. یعنی حاضر باشند منافع طرف مقابل را درمذاکرات محترم بشمارند و با در نظر داشتن همه جوانب کار، برای رسیدن به توافق از بخشی از منافع و خواسته‌های خود بگذرند تا به توافق دوجانبه یا چندجانبه برسند. براین اساس ترامپ چون تنها به منافع یکجانبه امریکا توجه دارد با دنیا درگیر شده و در همه موضوع‌های کوچک و بزرگ بین‌المللی شعار اول امریکا را مطرح می‌کند. در این نوع نگاه، مذاکره برای تحمیل خواسته‌های یک طرفه مطرح می‌شود. بنابراین معتقدم مقام‌های ایرانی باید بگویند اگر ترامپ واقعاً دنبال مذاکره است اولین کارش باید لغو تحریم‌ها باشد و تحریم‌های هسته‌ای را هم اجرا نکند. مذاکرات هسته‌ای در دولت اوباما زمانی به طور جدی پیگیری شد که طرف مقابل همه اقداماتش را متوقف کرد. در دوره مذاکرات ژنو همه چیز در همان حالت متوقف شد تا مذاکرات دنبال شود. بنابراین الان اگر آقای ترامپ دنبال مذاکره است باید تمام اقداماتی را که انجام می‌دهد متوقف کند و به برجام بازگردد و بعد مذاکره کند.

اما برخی در داخل فارغ از هر شرط و شروطی با نفس انجام مذاکره با امریکا مخالفند.

این اشکال دارد و برای کشورمان مشکل‌ساز می‌شود. متأسفانه عده‌ای در ایران مذاکره را با سازش یکی می‌دانند و باور نمی‌کنند که می‌توان مذاکره را بدون خیانت به منافع ملی پیگیری کرد و به نتایج خوبی هم رسید.

در مذاکره نمی‌شود انتظار داشت هر دو طرف به یک اندازه منتفع شوند، زیرا هر کشوری بر اساس قدرت و امکاناتی که پشت سر خود دارد، در مذاکرات می‌تواند برنده باشد. همچنین باید پذیرفت مذاکرات برد- برد به معنای تساوی در گرفتن امتیازها نیست بلکه دقیقاً به معنای آن است که هر دو طرف براساس امکاناتی که داشتند، مذاکره کردند و امتیازهایی را که می‌توانستند کسب کردند و احساس رضایتمندی دارند.

بنابراین ما نباید نفس مذاکره را رد کنیم بلکه باید شرایط مذاکره، اهداف و نتایج را در قالب یک راهبرد طراحی کنیم. یعنی وضعیت مطلوب خود را در مذاکره با امریکا طراحی کنیم. مذاکره به معنای اعتماد کردن نیست. گاهی وقت‌ها برای دفع شر کشور مذاکره می‌کنیم و این به معنای سازش با دشمن نیست بلکه باید تلاش کنیم دشمن را در حالت انفعال قرار دهیم. اما اگر از همان ابتدا مخالفت خود را با هر نوع گفت‌وگویی اعلام کنیم، دنیا تصور می‌کند که دنبال جنگ هستیم و در چنین شرایطی است که طرف مقابل با زیرکی هم تهدید و تحریم می‌کند و هم پیشنهاد مذاکره می‌دهد. آن وقت ما با خودداری از هر نوع گفت‌وگو شرایط را برای رسیدن به اهداف آنها مهیا می‌کنیم.