انباشتی از ۱۲ سال توطئه و پرونده‌سازی هسته‌ای علیه ایران، از بیش از٥٠ گزارش دو مدیرکل پیشین و فعلی  آژانس بین‌المللی انرژی اتمی تا ١٢ قطعنامه شورای حکام آژانس علیه ایران و ٦ قطعنامه شورای امنیت سازمان ملل متحد تحت فصل هفتم منشور ملل متحد، با برجام دود شد و به هوا رفت. 

رسيدن به چنين دستاوردي ساده نبود، اما بر باد دادن آن بسيار ساده است. به گمان من آن چه  رهبري در مورد تامين منافع ايران از طريق برجام  گفت ، بیانگر اين واقعیت است كه امروز ضرورتی براي خروج فوری ایران از برجام وجود ندارد.

در طول سال‌هاي 1382 تا 1394 ، برگ به برگ و خط به خط گزارش‌هاي محمد البرادعي و يوكيو آمانو مديران كل پیشین و فعلی آژانس بين‌المللي انرژي اتمی، عليه ايران بود. بدترین این گزارش ها گزارش موسوم به PMD  یا همان ابعاد احتمالی نظامی بود كه در ١٢ سرفصل و ٦٦ بند، ادعاهايي مربوط به «ابعاد احتمالي نظامي برنامه هسته‌اي جمهوري اسلامي ايران» را در نوامبر 2011 مطرح کرده بود اين بزرگ‌ترين اتهام‌ زني به ايران در طول تاريخ عضويت ايران در آژانس و از زمان پیوستن به پیمان  ان‌.پی‌.تی (NPT) در سال 1973 بود .  PMD عملا ايران را متهم مي‌كرد براي ساخت بمب هسته‌اي تلاش كرده است.  بر اساس همین گزارش ها ی البرادعی و بعدا آمانو از سال 2009 به بعد طی ده سال شورای حکام آژانس بین المللی(یعنی  نمایندگان 35 کشور )  ١٢ قطعنامه علیه ایران صادر کردند. این قطعنامه ها کاغذ پاره نبودند بلکه پرونده سازی برای اعمال مجازات علیه ملت ایران محسوب می شد . همین  قطعنامه ها زمینه ساز ارجاع پرونده ایران به شورای امنیت سازمان ملل شد . و ادله حقوقی صدور قطعنامه‌های ناحق و ناروای شوراي امنيت سازمان ملل  عليه ايران  برپایه آن شکل گرفت . 

به ياد بياوريم كه صدور  شش قطعنامه تحت فصل هفتم شوراي امنيت سازمان ملل ، مواد 40 و 41  ايران را تهديدي براي صلح و امنيت جهان معرفی مي‌كرد.  

اين مجموعه اقدامات را من از آن جهت پرونده‌سازي هسته‌اي می نامم که از یک خطای ایران در باره منشاء خارجی آلودگی سانتریفیوژ وارداتی برای مدل سازی از روی آن سوء استفاده شد تا اقداماتي  از سال ١٣٨٢ آغاز شود و تا سال ١٣٩٤ كه برجام مورد توافق طرفين قرار گرفت، ادامه پيدا كرد.

نمی خواهم بگویم ایران هیچ خطایی در ده سال بعد هم نداشت اما به هیچ وجه  از آنچه که در ترتیبات اجرایی پیمان NPT  پذیرفته بود تعددی نکرد اما هر چه بود برجام به همه اختلاف ها و پرونده سازی ها پایان داد.

بعد از برجام بود كه آژانس بين‌المللي انرژي اتمي پرونده موسوم به پی.ام.دی (PMD) را بست و در بند نهم قطعنامه صادر شده  (به شماره  GOV/2015/72 به تاریخ 15 دسامبر 2015 ) به صراحت موضوع پی ام دی را تحت عنوان مسائل گذشته و حال پایان یافته  اعلام کرد و بعد از آن در هیچیک از گزارش های آمانو کوچکترین اشاره ای به آن نشد. 

هم‌زمان شوراي امنيت سازمان ملل متحد با تصويب قطعنامه ٢٢٣١، تمامي ٦ قطعنامه قبلي تحت فصل ٧ منشور را بدون آنکه حتی یک روز اجرایی شده باشند ، پايان داد. بویژه آنکه در این قطعنامه به ایران اجازه داده شد به غنی سازی اورانیوم به میزان 3.67 صدم در صد ادامه دهد . در حالی که پیش از آن در همه قطعنامه ها از ایران خواسته شده بود فورا به غن سازی پایان دهد. 

در مجموع برجام موفق شد تمامي پرونده‌سازي حقوقي ۱۲ ساله عليه جمهوري اسلامي ايران را از هم فروبپاشد، ٥٠ گزارش مديركل آژانس، پرونده پی.ام.دی(PMD)، ١٢ قطعنامه شوراي حكام و ٦ قطعنامه شوراي امنيت، با توافق برجام، عملا زمینه حقوقی برای اجراء ندارند . ضمن آنکه از سال 1394 تا کنون دوازده گزارش آمانو در مورد اجرای بی کم و کاست برجام توسط ایران بوده که سابقه مثبتی برای ایران در جهان بوجود اورد  زیرا  تك‌‌تك آنها، بر خلاف گزارش‌هاي بين سال‌هاي ١٣٨٢ تا ١٣٩٤، مثبت و مطابق منافع ايران است.

شايد يكي از مهم‌ترين دستاوردهاي دیگر برجام، تضمين حقوقي حق غني‌سازي اورانيوم براي جمهوري اسلامي ايران بود. نبايد فراموش كرد كه تمامي ١٢ قطعنامه شوراي حكام آژانس و ٦ قطعنامه شوراي امنيت، از ايران مي‌خواستند كه «بدون لحظه‌اي درنگ كليه فعاليت‌هاي غني‌سازي را متوقف كند.» امروز چنين مطالبه‌اي از ايران ديگر وجود ندارد، هر‌چند بر اساس برجام، برخي محدوديت‌ها براي سقف درصد غني‌سازي و ميزان توليد اورانيوم غني‌شده ايران براي مدت زماني مشخص تعيين شده است، اما ديگر كسي نسبت به حق ايران براي غني‌سازي اورانيوم اعتراضي ندارد و عملا به رسميت شناخته شده است. 

صرف اقدام يك رييس‌جمهور امريكا، براي خروج از يك توافق خوب بين‌المللي، بهانه كافي براي خروج جمهوري اسلامي ايران از آن توافق يا بر هم زدن آن نيست. دونالد ترامپ، يك به يك تعهدات بين‌المللي امريكا را در حدود دوسال اخیر نقض کرده ، از توافق آب و هوايي پاريس خارج شد، تهديد به ترك سازمان تجارت جهاني مي‌كند، پيمان تجارت آزاد امريكاي شمالي را به هم مي‌ريزد، از يونسكو و شوراي حقوق بشر سازمان ملل خداحافظي کرد. بر این اساس نمي‌توان دنباله‌روي كوته‌بيني ترامپ بود و با هر حركت او يك سازمان و توافق بين‌المللي را ترك كرد. وقتي امريكا به عنوان بزرگ‌ترين آلاينده محيط زيست كره زمين، پيمان آب و هوايي پاريس را ترك مي‌كند، ديگر كشورهاي جهان نبايد اراده قدرتمند خود براي نجات كره زمين از آلودگي و تغييرات آب و هوايي را كنار بگذارند. اگر ایران بدنبال امريكا، از برجام بيرون برود، عملا به نقشه فريبكارانه رييس‌جمهور امريكا خدمت نکرده است؟

نکته مهم دیگر اینکه برجام فقط دستاوردهاي اقتصادي و كنار گذاشتن تحريم‌ها نبوده و نيست. روشن است در دوره‌اي كه اکثر کشورهای مهم جهان يك‌صدا از حفظ برجام حمايت مي‌كنند و آن را از پاره شدن حفظ كرده‌اند، ضرورتي وجود ندارد كه ایران زير اين توافق كبريت روشن كند. تلاش ایران  براي حفظ برجام، شاهد معتبري بر اين است كه ايالات متحده كشوري توسعه طلب،یکجانبه نگر و ماجراجو است و این اقدام های یکسویه آمریکا صلح و امنيت بين‌المللي را تهديد مي‌كند.

براي ترك برجام هميشه وقت هست، تصميم براي خروج، پاره كردن يا آتش زدن برجام، امروز در اختيار ايران است و هر زمان اراده كند، با اشاره‌اي مي‌تواند آن را عملي كند، اما فقط اگر ضرورتي وجود داشته‌باشد. به گمان من انگيزه‌هاي ايران براي ماندن در برجام روشن است، هر‌چند كه ممكن است ملاحظات ديگر و دلايل ديگري هم پشت سخنان رهبري وجود داشته‌باشد.

به گمان من، برجام حقانيت ايران را ثابت كرد و نشان داد كه تمام پرونده‌سازي‌ها عليه ايران بي‌مبنا و مملو از دروغ بود. با وجود برجام، دشمنان ايران ديگر نمي‌توانند مانند گذشته در زمينه هسته‌اي بهانه‌جويي كنند و اتهام‌هايي را عليه ايران مطرح كنند و اگر زماني ايران احساس كند كه چنين منافعي ديگر برايش تامين نمي‌شود يا ارزش كافي ندارد، در چشم به هم زدني مي‌تواند با يك اراده تعهدات برجام را ترك كند. اما قطعناهزینه آن را هم می پردازد 

شايد برخي از ناخرسندي‌ها از برجام، قابل درك باشد. به هر تقدير معضلات اقتصادي، اثرات تحريم‌ها و نقصان‌هاي مالي، براي مردم عادي بسيار ملموس و بلافاصله و تعيين‌كننده است. در نتيجه بر خلاف مسائلي مانند امنيت ملي، حقوق هسته‌اي و حقانيت بين‌المللي، كه آثاري بلندمدت دارند، مساله اقتصادي و مالي، حساسيت بيشتري در افكار عمومي دارد. 

يكي از اشتباه‌هاي بزرگي كه از سوي بعضی از نخبگان حامی برجام رخ داد، اين بود كه وانمود کردند  برجام مي‌تواند يكسره مشكلات مردم را حل كند. اما حقيقت اينجا بود كه همه مشكلات ما مربوط به تحريم‌ها نبود، همه مشكلات متاثر از برنامه هسته‌اي يا برجام نبودند. بعضی از هواداران آقای روحانی و خود ایشان در کوران انتخابات به شكلي تبليغ كردند كه گويي برجام يكسره دواي همه دردهاي كشور است.

بنده متعقدم برجام يك شرط لازم براي رونق و گشايش در كشور بود، اما قطعا شرط كافي و همه‌جانبه نبود. برجام، اگر در چارچوب توان و محدوده اثر خودش معرفي شده‌بود، امروز ساده‌تر مي‌شد از ثمره‌هاي آن دفاع كرد، واقعيت اين است كه دستاوردهاي برجام در زمينه هسته‌اي و امنيت ملي، بدون ترديد بي‌سابقه و عظيم هستند. و این جنبه های برجام برای مردم بخوبی توضیح داده نشد بلکه بیشتر به ابعاداقتصادی آن پرداختند زیرا برای اکثریت مردم تحریم ها بیش از هر چیز دیگر ملموس بود.

دستاوردهاي حقوقي برجام بی شک در شكست چارچوب حقوقي تحريم‌هاي بين‌المللي عليه ايران،  مطلوب هستند. اما درک ابعاد فرا متنی آن تنهابرای متخصصان و کارشناسان حقوقی و هسته ای قابل لمس است. 

امروز در امريكا، فردي زمام‌دار است كه از يك طرف ابعاد مهم امنيتي توافق هسته‌اي با ايران را درك نمي‌كند و از سوي ديگر با خوش‌خيالي تصور مي‌كند كه آنچه را سلفش نتوانسته از ايراني‌ها بگيرد با همان ابزار قبلي یعنی تحریم ها مي‌تواند به زور بگيرد. امروز بايد افكار عمومي كشور در مورد ابعاد امنيتي برجام و ثمرات بلندمدت آن روشن شود. به آنها صادقانه بگوئیم اگر اوباما نمی پذیرفت از موضع قبلی آمریکا در مورد توقف غنی سازی اورانیوم در ایران صرف نظر کند، به هیچ وجه مذاکرات دی ماه 1391 در مسقط به نتیجه نمی رسید . درست است که فشار تحریم ها هم بر تصمیم ایران برای نرمش قهرمانانه موثر بود اما بیش از آن تغییر در موضع آمریکا در باره تداوم غنی سازی در ایران به شرط پذیرش محدودیت ها ، کنترل ها و فاصله زمانی ده ساله برای عادی شدن وضعیت هسته ای در ایران، تعین کننده و سرنوشت ساز بود. 

هنوز هم  دیر نشده و بايد براي مردم تشريح كرد كه نبايد برجام را يكسره در تحريم و دستاوردهاي اقتصادي محدود کرد.، بايد توضيح داد كه حل مشكلات كشور در گرو برجام نيست و راه‌هاي زياد ديگري براي حل مشكلات كشور وجود دارد كه با يا بدون برجام در دسترس ما است. اما پیش از هر چیز دیگر ، اتحاد در ميان گروه‌ها، مردم، نخبگان و سياستمداران، لازمه حل مشكلات كشور است، نه جناح‌بندي‌ها و اتهام‌زني‌ها و تفرقه‌ها و شكاف‌ها.