ناسیونالیسم آمریکایی و تاکتیک تمجید و تشر
بنابراین تاکتیک مذاکراتی ترامپ به گونهای است با فشار زیاد بر سر میز مذاکره حداکثر امتیاز را از آن خود کند. البته این امر باید برای افکار عمومی جهان تبیین شود. برای همین ترامپ چون پاسخی برای افکار عمومی ندارد، رویه بازی کردن با کشورها و بازی دادن آنها را درپیش میگیرد و با لفاظی و تهدید سعی در توجیه اعمال خود دارد. مواضع ترامپ در سازمان ملل هم به همین شکل است. او میخواهد با کلمات و جملات زیبا از خود یک سیاستمدار منطقی و اهل تعامل نشان دهد و آنجا که برخورد میکند و تند میشود، به استراتژی اصلی خود باز میگردد. این استراتژی هم بدینگونه است که ابتدا باید در هر مساله ریز و درستی منافع آمریکا در دستور کار قرار بگیرد و لاغیر. در سازمان ملل سخنرانی میکند و ریاست شورای امنیت را هم برعهده میگیرد اما علیه سازمان ملل موضع معترضانه میگیرد، به سازمان تجارت جهانی معترض است، به معاهده پاریس معترض است، از شورای حقوق بشر سازمان ملل هم خارج میشود و الی آخر. در واقع چنین مواضعی نه اینکه خصلت ذاتی ترامپ باشد بلکه یک نوع گرایش در آمریکاست که اخیرا به «ترامپیسم» معروف شده که قبلا هم در جنبش چای (تی پارتی) بروز کرده بود و به نوعی یک ناسیونالیسم آمریکایی تلقی میشود. تفکر ناسیونالیسم آمریکایی هم در جمهوریخواهان دیده میشود و هم در اشخاص غیر حزبی که البته این گرایش اکنون در کاخ سفید به قدرت رسیده است. هر چند در اقلیت هستند، اما نظرشان بر این است که اولویت اول سیاستهای جهانی باید آمریکا باشد و سایرین را نفی کنیم حتی اگر سازمانی بینالمللی باشد! مطابق این تفکر، اگر کشوری یا نهادی دوشیدنی باشد، از آن تعریف و تمجید میکند و اگر در مقابل آنها موضع گرفته و حرف شنوی نداشته باشند، ولو کانادا هم که باشد، در کار او خلل ایجاد میکنند. بنابراین مواضع و سخنان ترامپ علیه ایران در مجمع عمومی سازمان ملل و تهدیدهای او در شورای امنیت، در راستای همان تاکتیک «تشر و تمجید» است که استراتژی اصلی ترامپیستها و ناسیونالیستهای حاکم بر کاخ سفید محسوب میشود.