سخنان روحانی در سازمان ملل برای غیرایرانیها قابل فهم بود
در اقناء افکار عمومی، روحانی پیروز شد یا ترامپ؟
در مجمع عمومی امسال سازمان ملل نخستین بار بود که رئیس جمهور آمریکا جهانی شدن را به چالش میکشید . درواقع ترامپ در سخنرانی خود همه دنیا را به چالش کشید . ترامپ با مطرح کردن ایده "اول آمریکا" در داخل آمریکا و "همه چیزبرای آمریکا" در مجمع عمومی سازمان ملل به اکثر سازمانهای بین المللی انتقاد کرد و کشورهای مخالف یکجانبه گرایی آمریکا را به نقد یکطرفه کشید. این نخستین بار بود که یک رئیس جمهور ایالات متحده تئوری جهانی شدن را که بنیان گذارش تئوری پردازهای آمریکایی بودند زیر سوال میبرد و آن را بی فایده میدانست.
ترامپ سخنرانی خود را بر اساس اینکه "نیاز آمریکا باید تامین شود" بنیان گذاشته بود. به عنوان نمونه او درباره دلالیل مخالفت آمریکا با پذیرش مهاجران خارجی یکی از بی پایهترین استدلالها را بیان کرد. او در باره موضوع مهاجرت و رفتارهای آمریکا با کودکان مهاجر اینطور استدلال میکرد که دنیا بر اساس منافع هر کشوری باید پیشرفت اقتصادی به وجود بیاورد که ما دیگر شاهد معضل مهاجرت نباشیم. مردم کشورها اگررفاه اقتصادی داشته باشند دیگر مهاجرت نمی کنند. درواقع با بیان چنین استدلالی آقای ترامپ خود را از ریشه های اصلی مهاجرت و نداشتن رفاه نسبی در بین اکثریت مردم جهان در مقایسه با آمریکا به غفلت میزد . یا آنکه او واقعا نمیداند، اگر قرار باشد امکاناتی که در ایالات متحده وجود دارد برای مردم همه ۱۹۳ کشور جهان فراهم شود، باید ۱۷ کره زمین دیگر ایجاد شود. بر این اساس می توان گفت برنده واقعی چالش دو رئیس جمهور ایران و آمریکا افکار عمومی جهان بودند. زیرا این سخنرانیها درعمل برای مردم آمریکا و مردم ایران دستاوردی نداشت. پیروز این گونه چالشها افکارعمومی جهان هستند که بهتر و بیشتر متوجه میشوند کدام طرف درباره چه موضوع هایی چه مواضع و دیدگاه هایی دارند.
"کاخ سفید" از چه عصبانی است؟
ترامپ اصل اساسی نظام سرمایه داری جهان و یکی از نماد های ان یعنی سازمان تجارت جهانی را هم نادیده گرفت. این سازمان بر اساس این ایده ایجاد شده است که همه کشورها باید بتوانند با هم مبادله داشته باشند و این مبادلات باید بدون تعرفه باشد که سودآوری همه طرف ها را به حداکثرممکن می رساند. اما ترامپ به راحتی می گوید دنیا سر آمریکا را کلاه گذاشته است و ایالات متحده فقط باید به فکر تامین منافع خود باشد. واقعیت این است که ممکن است در کوتاه مدت برخی از منافع آمریکا تامین شود، اما در بلندمدت دانش بشری نشان داده است که آمریکا ضرر خواهد کرد و این سیاست نمیتواند تداوم پیدا کند.
روحانی متقابلا به بعضی صحبتهای ترامپ پاسخ خوبی داد مخصوصا آن جا که سیاست تحریم و تکفیر را دو بال مرتبط بایکدیگر معرفی کرد. زیرا این واقعیت را کسی نمی تواند منکر شود که تحریم کشورها عملا به این منجر میشود که مردم این کشورها تحت فشار قرار بگیرند. مردمی که تحت فشار ظلم قرار گرفته اند عصیان میکنند و به این سمت حرکت میکنند که طرف مقابل را تکفیر کنند. بنابراین استدلال برای مقابله واقعی با تفکیر باید سیاست تحریم را کنار گذاشت.
روحانی همچنین بحث ناسیونالیسم افراطی آمریکایی را با مثالی از هیتلر بیان کرد و گفت: اندیشههای ناسیونالیستی کور عملا میتواند به تولید شخصیتهایی مثل هیتلر بینجامد. او تلاش کرد با تاکید بر هنجارهای بینالمللی نشان دهد ایران میخواهد در چارچوب صلح و امنیت بین الملل زندگی کند و دنبال آن نیست که دنیا را به آشوب و ناامنی بکشاند.
روحانی همچنین نه مذاکره را رد کرد و نه تایید. بلکه گفت: مذاکره را از همین سالن شروع میکنم. او درعین حال گفت: مذاکره زمانی انجام میشود که به قطعنامه ۲۲۳۱ برگردیم که خود آمریکا به آن رای داده است. روحانی می خواست با این نوع موضع گیری به دنیا بگوید که ایران مخالف مذاکره نیست، اما به دنبال مذاکره شرافتمندانه است که بتواند منافع هردو طرف را تامین کند.