بنابراین یک دلیل حمله های رسانه ای  اخیر نسبت به محمدجواد ظریف به کلی‌گویی او در باره پول شویی برمی‌گردد. در این ماجرا با آنکه وزیر خارجه دو بار تاکید کرد مقصودش سازمان‌ها یا نهادها نیستند و گفت این افراد هستند که در این پولشویی نفع می‌برند. اما چون از افراد نام نبرد رسانه های جناح مخالف دولت از این سخنان بهره بردای تبلیغاتی می کنند.  بحث سر این است که این افراد باید معرفی می شدند درحالی که به نظر می رسد آقای ظریف برای  نام بردن از افراد ملاحظه داشته است. بنابراین  یا نباید موضوعی مطرح شود یا اگر مطرح می‌شود، به طور دقیق بیان شود تا امکان پیگیری آن از نظر حقوقی وجود داشته باشد. بنابراین  اگر مسئولان در اظهارات خود بصورت دقیق و شفاف  صحبت کنند احتمال  سوءتعبیر یا بره برداری تبلیغاتی در داخل یا خارج کشور کمتر خواهد شد.

نکته دوم اینکه  یکی  دیگر از معضلات اطلاع رسانی درکشور این است که همه چیز را با منافع جناحی و گروهی می سنجیم . واقعیت این است، کسانی که الان به ظریف حمله رسانه ای می کنند ، نه به واسطه دلسوزی برای درخطر قرار گرفتن منافع ملی  یا به خاطر اینکه اتهامی بلاوجه مطرح شده است ، بلکه به نظر می‌رسد یک نوع تسویه حساب کردن با افرادی است که زحمت می‌کشند و صبح تا شب برای کشور خون دل می‌خورند.

 در این شرایط  که جنگ رسانه ای وسیع علیه کشورطراحی شده است نباید افراد خادم کشور را بی اعتبار کنیم در چنین موقعیتی  باید اشکالات را مطرح کرد اما از طریق  بی حیثیت کردن افراد در افکار عمومی .  رسانه هایی که دغدغه منافع ملی دارند باید  هرچه فریاد داریم بر سر کسانی بکشند که کشور ما را تحریم کردند و تحت فشار قرار دادند. مثل آمریکا واسرائیل.

امروز ما باید از کسانی که به کشور خدمت می‌کنند و در جهت مقابله با تحریم‌ها از هیچ تلاشی فروگذار نیستند تا بار فشار روی ملت ایران را کم کنند، حمایت کنیم نه اینکه به بهانه‌های مختلف در جهت تضعیف آنها گام برداریم.

فراموش نکنیم در شرایط فعلی باید به سمت همبستگی و اتحاد پیش رویم و از طرفی برخی به سکوت رئیس‌جمهور در اینباره خرده می‌گیرند که به نظر می‌رسد این نوع تفکرات، تعارضات را در داخل کشور بیشتر می‌کند و مبنایی ندارد. در کشورهای مختلف جناح‌ها و گروه‌ها و احزاب حق دارند با هم رقابت کنند و در موضوعات مختلف دیدگاه‌های متفاوتی داشته باشند، بدون اینکه به تخریب و اتهام‌زنی و بی‌آبرو کردن طرف مقابل بینجامد. گروه‌های مخالف دولت هم حق مخالفت دارند، همان‌طور که در همه کشورها هم چنین است. اما اینکه بخواهند به هر وسیله‌ای متمسک شوند و به هر موضوعی چنگ بزنند برای اینکه دولت را زیر سوال ببرند، روشی نادرست است.

انتقاد کردن روش خوبی است و باید هم باشد. در کشورهایی که جامعه آزاد دارند، منتقدان دولت می‌توانند به راحتی نظرات خود را بیان کنند، اما وقتی به سمت اتهام زدن و بی‌حیثیت کردن می‌رود، روش‌های نادرستی است که متاسفانه در بعضی موارد شاهد آن هستیم و باید از این تفکرات و برخوردها اجتناب شود. اکنون باید بتوانیم انسجام و وحدت ملی را حفظ کنیم. البته حفظ انسجام ملی به این معنا نیست که همه یک حرف بزنیم و یک کار انجام دهیم بلکه در نظرگرفتن ملاحظات منافع ملی و اینکه به دست دشمنان بهانه ندهیم و زمینه را برای بهره‌برداری طرف مقابل مهیا نکنیم هم مهم است که انجام شود.