معطل اراده اتحادیه اروپا نباید شد
تعلل اروپاييها در عملي كردن شعارهايشان براي بهرهمند كردن ايران از مزاياي برجام، باعث شده است تا در ميان سياستگذاران ايراني در مورد اراده اروپا ترديد ايجاد شود. سوالي كه اكنون وجود دارد اين است كه آيا دولتهاي اروپايي اراده كافي براي اجراي برجام دارند يا نه؟ آيا ميخواهند و نميتوانند يا اينكه نميخواهند؟ برخي از واقعيتهاي ميداني از جمله اختلاف نظرها ميان كمپانيهاي بزرگ و متوسط چند مليتي و سهامي خاص در اروپا با دولتهاي اروپايي در مورد استمرار معامله با ايران، باعث ميشود كه گروهي معتقد باشند كه دولتهاي اروپايي از توانايي كافي براي قانع كردن اين كمپانيها برخوردار نيستند. يك نظر اين است كه اهميت منافع ملي، امنيت اروپا و تعهدات بينالمللي، بر منافع سهامداران كمپانيهاي چندمليتي ارجح است و نظر ديگر اين است كه اين كمپانيهاي بزرگ به دليل تامين مالي دولتهاي اروپايي از طريق پرداخت ماليات بر تصميمگيري و سياستگذاري حكومتها نفوذ دارند و سياستمداران خواست آنان را مورد ملاحظه قرار ميدهند.
به دليل اين پيچيدگيهاي اقتصادي و تجاري، اراده اروپاييها براي اجراي برجام در هالهاي از ابهام قرار گرفته است، از يك سو دولتهايي كه در سياستهاي اعلاني خود از اجراي كامل تعهدات برجامي سخن ميگويند و از سوي ديگر كمپانيهاي اروپايي كه به عنوان ابزار اجراي اين تعهدات، از زير بار آن فرار ميكنند. آيا تعلل اروپاييها به دليل ناتوانيشان در قانع كردن مديران شركتهاي خصوصي است؟ يا اينكه دولتهاي اروپايي تصميم گرفتهاند تا به صورت كجدار و مريز تعهداتشان را عقب بيندازند تا كشتيبان غرب را سياستي ديگر بيايد و دو سال باقيمانده دونالد ترامپ رييسجمهور امريكا تمام شود. اگر جمهوري اسلامي ايران، جواب قطعي در مورد اين سوال پيدا كند كه دولتهاي اروپايي اراده كافي براي اجراي تعهداتشان دارند يا نه، رويكردي متفاوت اتخاذ خواهند كرد.
اگر اروپاييها واقعا نيتي براي عملي كردن تعهداتشان نداشتهباشند، جمهوري اسلامي ايران بايد رويكردش را تغيير دهد و مسير ديگري را در پيش بگيرد. هشدارهاي آقايان صالحي و عراقچي، معاونان رييسجمهور و وزيرخارجه كشورمان در نشست بروكسل با مقامهاي اروپايي نيز ناظر به همين تغيير رويكرد است. اگر بيان ديپلماتهاي جمهوري اسلامي در اين جلسه به اندازه كافي روشن به نظر نميرسد، ميتوان با وضوح بيشتر اين معنا را اينگونه توضيح داد: «اگر مزاياي ايران در برجام از بين برود و ايران در محاصره اقتصادي قرار بگيرد، ايران اقداماتي انجام خواهد داد كه طرف مقابل را به تجديد نظر در رويكردش وادار كند.» اين مجموعه اقدامات از اقدامات داخلي تا اقدامات بينالمللي را در بر ميگيرد. اقدامات داخلي شامل تقويت اقتصاد مقاومتي، خودكفايي و خودبسندگي اقتصادي و كاهش اثر عوامل رواني بر بازار داخلي با هدف كاهش دادن اثرات تحريمهاي خارجي بر اقتصاد ايران ميشود تا عملا تحريمها را براي طرف امريكايي بيخاصيت كند. اما اين اقدام به تنهايي كارساز نيست، چرا كه اقتصاد ما به هر تقدير تحت تاثير عوامل بينالمللي و خارجي قرار خواهد داشت و نميتوان آن را كاملا از جهان بيرون جدا كرد. اگر ايران به اين نتيجه برسد كه شركاي خارجي قيد تجارت با ايران را زدهاند و به اين نتيجه رسيدهاند كه منافعشان در تجارت با امريكا به منافع در مناسبات با ايران ميچربد، بايد دست كم در اجراي بخشهايي از توافق هستهاي تجديد نظر انجام دهد، يا دستكم اجراي بخشهايي از تعهد خود را متوقف كند.