مدیریت بحران بعد از انتخابات در ایران
تحلیل وضعیت :
ازآنجا که بحران کنونی از لحاظ سیاسی ، امنیتی و اقتصادی به مهم ترین چالش ایران در سی سال اخیر تبدیل شده است ، به نظر می رسد ارائه راه حل های قابل اجرا یک وظیفه ملی برای آحاد مردم محسوب می شود . چرا که در بحران بزرگ ناشی ازجنگ تحمیلی صدام به ایران، موقعیت دوست و دشمن برای همه کاملا روشن بود. اما این بحران در واقع کسانی را رودرو قرار داده که تا قبل از شروع بحران دوش به دوش هم آماده مبارزه علیه دشمنان ایران بودند.
اینکه چرا به اینجا رسیدیم اگرچه مهم است اما موضوع بحث ما دراینجا نیست ( درمقاله پیش ازاین ، در حد بضاعت تحلیلی واطلاعاتی نکاتی ارائه شد .) اما آنچه که مهم تربه نظر می رسد پذیرفتن سه اصل اساسی برای حل این بحران است.
1- باید بپذیریم که وزارت کشور ومسئولین شورای نگهبان به هردلیل نتوانستند کاندیداهای رقیب وبخش عمده ای ازهواداران انها را متقاعد کنند که نتایج انتخابات قابل تردید نیست و منعکس کننده دیدگاه اکثریت جامعه است.
2- راه حل برخورد با کسانی که آرای خود را مخدوش شده می دانند برخورد نظامی نیست چراکه آنها را نه می توان ونه باید اغتشاشگر معرفی کرد. کشته شدن انسان های عادی وغیر مسلح هزینه بسیار زیادی دارد. اگرچه نباید ازمجروحین و دستگیرشدگان عادی نیزبه سادگی چشم پوشی کرد. امروز تفکیک بین کسانی که اغتشاشگرمعرفی می شوند با کسانی که درتظاهرات مسالمت آمیزشرکت می کنند برای بسیاری از مردم عادی امکان پذیر نیست. چراکه اصولا قابل درک نیست چگونه افرادی که در کنار هم روزها به متینگهای انتخاباتی بدون کوچکترین درگیری مشغول بودند ، اینچنین چهره عوض کرده باشند.
3- حرکت مخالفانِ نتایج آرای اعلام شده به دلایل متعدد منشاء خارجی ندارد. این حرکت از سوی کسانی سازمان دهی شده است که سالها درایران مسئولیت های مختلف داشته اند.و در برابر دشمن خارجی جنگیده اند . باید گفت کشورهای غربی ازاختلاف های بوجود آمده در راستای منافع خود بهره برداری می کنند. بنابراین پیروزاختلاف ها ودرگیری های اخیرفقط دشمنان ایران هستند که درفکر ایجاد جنگ داخلی ودرصورت امکان تجزیه ایران هستند. شرایط ایران امروز به هیچ وجه شباهتی با صربستان سال 2000 و گرجستان سال 2003 و اوکراین سال 2004 ندارد . در این مجال جای بحث در این مقال نیست اما به عنوان کسی که حداقل دو دهه سیاست امریکا را درایجاد انقلاب های رنگین پی گیری کرده است با قاطعیت عرض می کنم نه مهندس موسوی ساکاشویلی در گرجستان است ونه احمدی نژاد شباهتی به یاناکویچ در اوکراین دارد .
یک راه حل فوری
به نظر می رسد تشکیل یک کمیته حکمیت متشکل ازسه نفر اساتید برجسته وبی طرف حقوق دانشگاه ، سه نفراساتید برجسته وبی طرف حوزه علمیه قم،یک نماینده بی طرف خانه احزاب ، نمایندگان کاندیداهای شرکت کننده درانتخابات ، نماینده وزارت کشور ویکنفرنماینده شورای نگهبان ،می تواند در این مقطع راهگشا باشد
اعضای این کمیته که باید از افراد شناخته شده وبی طرف مورد تائید همه جناح ها باشند ؛ می توانند با استفاده ازحکم حکومتی مقام معظم رهبری وبا تائید ایشان کارداوری در نتایج انتخابات را شروع کنند . این کمیته می تواند حداکثر تا پایان تیرماه نتایج بررسی های خود را اعلام کند . در صورت پذیرش تشکیل کمیته حکمیت از سوی همه طرف ها ، نتایج بدست آمده برای همه لازم الاجرا خواهد بود .
بطورقطع کمیته حکمیت بدلیل مشارکت انسان های فرهیخته ومستقل درآن به هیج وجه شائبه زد وبند نخواهد داشت وکار را به بهترین شیوه که درتاریخ و فرهنگ اسلامی و انقلابی ایران نیز سابقه دارد ، مدیریت خواهد کرد. امتیاز دیگر این کمیته در آن است که نشان می دهد ایران به بلوغ سیاسی لازم رسیده است و اجازه مداخله به کشورهای خارجی درامورداخلی خود را نمی دهد . کمیته حکمیت همچنین هربهانه جویی را که سعی دارد ازطریق ایجاد بلوا، جو ناامنی و بی اعتمادی را برکشور حاکم کند، از بین می برد