تغییر موضع در مورد ایران از ترامپ بعید نیست
اما از نگاه ایران تنها در صورتی که ترامپ به عنوان یک شخصیت حقوقی رسما اعلام کند 12شرط پمپئو را کنار گذاشته و همچنان در برجام و چارچوب آن عمل میکند، میتوان باور کرد واقعا دنبال مذاکرهای ثمربخش با ایران است. ولی او فعلا همچنان 12شرط را دنبال میکند بیشتر با مطرح کردن اینگونه مسائل بدنبال بهرهبرداری تبلیغاتی در اینده است، بنابراین این اخبار را نباید خیلی جدی تلقی کرد. در این میان برخی می گویند «درعالم سیاست دوست و دشمن دائمی وجود ندارد». پس می توان با ترامپ هم مذاکره کرد اما باید به انها گفت واقعیت این است که ما در خلأ بسر نمیبریم و در یک عالم واقعی روی زمین داریم زندگی می کنیم .
این اصل در سخنرانی کاربرد دارد که گفته شود "ما دوستان و دشمنان دائمی نداریم و منافع دائمی داریم" این سخن، پیام زیبایی دارد ، اما ما در اداره کشور و اعمال سیاست خارجی نباید با الفاظ بازی کنیم و قرار نیست فقط جملات قصار بگوییم که خوشایندمان باشد بلکه باید دستور کاری برای اداره سیاست خارجی کشور داشته باشیم و بتوانیم به هدف مشخصی برسیم. اگر ترامپ به دنبال توافق برد-برد است که در برجام به آن رسیدیم و آنها زیر میز زدند ولی اگر مذاکرهای بخواهد که مفهوم آن در نهایت تسلیم طرف مقابل باشد، کدام عقل سلیم میپذیرد که وارد چنین مذاکرهای شود؟
نکته مهم دیگر اینکه ایران با دو وجه سیاست آمریکا طرف است؛ یک بخش سیاست اعلانی آمریکاست که میتوانیم در رسانهها در موردش بحث کنیم و یک بخش سیاست اعمالی در قبال امریکا است که لازم نیست در صحنه رسانه مطرح کنیم و باید عمل کنیم.در این چارچوب باید کارهایی را انجام دهیم که آمریکا را به تجدیدنظر وادار کند. آمریکا اگر واقعادولت ایران را با قدرت حس کند و به پشتیبانی مردم مستظهر ببیند به طوری که مردم ایران بهرغم همه تبلیغات وسیع آمریکا که علیه ایران در صحنه رسانهها انجام میدهد، یکپارچه از حکومت حمایت کنند و در صحنه حضور داشته باشند، قطعا مجبور به تجدیدنظر میشود. همچنان که باراک اوباما، در دیماه91 پذیرفت غنی سازی ایران ولو محدود ادامه پیدا کند. آنها مدتها این شرط را برای گفتوگو با ایران مطرح میکردند که ایران غنی سازی را متوقف کند.
6 قطعنامه ذیل فصل هفتم منشور ملل را تصویب کرده بودند که طی آن از ایران میخواستند غنی سازی را فورا متوقف کند. اما چرا تجدیدنظر کردند؟ چون دریافتند این سیاست عملا به جایی نمیرسد و ایران با پشتیبانی مردمی به راه خود ادامه میدهد لذا مجبور شدند و پذیرفتند که ایران غنی سازی را ولو محدود در چارچوب برجام ادامه دهد و مذاکرات به نتیجه رسید. آمریکاییها باید به این جمعبندی برسند که سیاست فروپاشی از درون یا ایجاد اختلاف در داخل به جایی نمیرسد و سیاست تحریم بهرغم اینکه اثراتی دارد ولی آنها را به اهدافی که طراحی کردهاند، نمیرساند. در این صورت آنها تجدیدنظر میکنند و دنبال مذاکراتی خواهند آمد که دو طرف سود ببرند و منافع هر دو کشور در نظر گرفته شود.
به رغم بعضی پیش بینیها که این احتمال چرخش مواضع ترامپ به نفع ایران در دو سال باقی مانده از دوره ریاست جمهوری او را بعید می دانند اما به باور من اتفاقا تمایل ترامپ برای نمایش غیرقابل پیشبینی بودن ، ممکن است او را به این جمعبندی برساند که دیگر نمیتواند سیاستی را که درمقابل ایران به سفارش اسرائیلیها و پشتیبانی عربستان اعمال کرده ادامه دهد.
همانطور که اخیرا صحبتهایی از کنار گذاشتن وزیر خارجه آمریکا به گوش میرسد خود گواه بر این است که دونالد ترامپ نتوانسته در سیاست خارجی به نتیجه برسد و مجبور به تغییر دومین وزیر خارجه شده است. دونالد ترامپ تاکنون 38 مقام رسمی آمریکا را عوض کرده که این رفتار در تاریخ آمریکا بی سابقه است. رئیس جمهوری که طی ذو سال مهم ترین مقام های کشورش از جمله رئیس کارکنان کاخ سفید که همپایه نخست وزیر در سایر کشورهاست و مقام بالایی محسوب میشود دو مشاور امنیت ملی، وزیر دفاع، وزیر خارجه و رئیس سازمان سیا و دهها مسئول دیگر را تغییر داده است بعید نیست روش خود را در قبال ایران تغییر دهد .