تحلیل استعفای ظریفِِ ظریف
تغییر ریل به معنای بازنگری درباره سیاستها و رویکردها است. صرفا به نحوه برخورد غیر دوستانه با وزیرامور خارجه محدود نمی شود. واقعیت است آن است که وزیر امور خارجه ایران در اعتراض به رفتار آقای روحانی، در شرایطی از مسئولیت خود کنارهگیری کردکه سیاست خارجی کشور در مواجهه سخت با آمریکا ، اسرائیل و عربستان قرار دارد. تحولات دیپلماسی کشور بدون حضور آقای ظریف در مسیری متفاوت از آنچه است، قرار می گیرد. زیرا تجربه گذشته به ما می آموزد وزارت امورخارجه درسالهای قبل و بعد از انقلاب به شدت تحت تاثیر سکاندار آن قرار داشته است.
ظریف به عنوان دیپلماتی نام آشنا، توانست با زبان حقوق بینالملل که در دیپلماسی کارگشا است بر اساس رویکردی که دولت آقای روحانی از سال 1392 در حوزه سیاست خارجی در پیش گرفت،مشکلات حل ناشدنی کشور را گرهگشایی کند. پیگیری موفق مذاکرات هستهای و باز شدن جای ایران در معادلات بینالملل و منطقه ای امکان پذیر نبود مگربا ادبیات و رویکردی که ظریف برای ارتباط گرفتن با کشورهای دور و نزدیک برگزید.
خوشحالی بیش از اندازه مقامهای امریکا و اسرائیل از استعفای او گویای تأثیر و تأثر حضور چنین فردی به عنوان وزیرخارجه ایران برای پیشبرد سیاست خارجی ایران است. یعنی کسی که توانسته با توان دیپلماتیک خود و همکارانش ، مانع از اجماعسازی امریکا ، اسرائیل و عربستان علیه ایران شود و کاری انجام داد تا ایران امروز بتواند در مذاکرات مهم منطقهای جایگاه مهمی داشته باشد. آنهایی که تصور می کنند جایگاه منطقه ای امروز ایران صرفا از راه موفقیت های نظامی علیه داعش بدست آمده است، سخت در اشتباه هستند. اینها همه با هم موثر بوده و هستند که در جای خود باید بررسی شود.
اگر ایران قرار است به عنوان یکی از کشورهای پیشرو در جهان قدم بردارد، لازم است هم در عرصه تولید علم و فرهنگ و هم در عرصه اقتصاد و تجارت و هم در عرصه امنیت و دفاع پیشرو باشد. امروز قدرت در جهان و منطقه، مولفه های تعیین کننده متعدد دارد. دوره ای که فقط قدرت نظامی حرف اول را می زد، گذشته است. به عنوان نمونه امروز قدرت تاثیرگذاری بر افکار عمومی مردم جهان توسط شبکه های اجتماعی به حدی است که مهم ترین پیام های سیاسی جهان بر روی توئیتر و سایر شبکه های اجتماعی مبادله می شود. این یعنی قدرت تاثیرگذاری بر رفتار طرف مقابل از طریق قدرت نرم .
درشرایطی که مایک پمپئو، وزیر خارجه امریکا و نتانیاهو، نخست وزیر اسرائیل در مسیر مواجهه با ایران زبان جنگ را برگزیدند؛ یعنی زبانی که ظریف غیر از آن سخن میگوید، کنارهگیری او زمینه را برای روی کار آمدن تیمی در ایران فراهم میکند که ممکن است زبانی مشابه جنگطلبیهای امریکا و اسرائیل داشته باشند.
در چنین شرایطی باید گفت ضروری است که همه جریانهای سیاسی داخل کشور اعم از اصولگرا، اصلاحطلب و عدالتخواه به یک وحدت نظر برسند و در جبهه واحد گام بردارند و نوک پیکان اعتراضات خود را به جای خادمان کشور متوجه دشمنان ایران کنند. گرچه احتمال آنکه با استعفای ظریف موافقت شود بسیار اندک است، اما راه غلط رفته را آزمودن خطاست . به نظر می رسد پیام اصلی استعفای ظریف برای همه مسئولین تصمیم گیر درسیاست خارجی ایران این واقعیت است که باید قطار دیپلماسی را در مسیر صحیح آن قرار داد. ظاهرا سوزنبان به خواب رفته بیدارش کنید .