ارزیابی شتابزده سیاست خارجی دولت احمدی نژاد
دوم : تطبیق آرمانها با قوانین بین الملل
امروزه درجهان ازمنظرجهت گیری های سیاست خارجی، می توان کشورها را به سه گروه تقسیم کرد بعضي كشورها درعرصه بينالمللي آرمانگراهستند، بعضي كشورها عملگرا و برخي ديگر واقعگرا محسوب ميشوند . کشورما بویژه دردوره دولت اقای احمدی نژاد جزو کشورهای اول دسته بندی می شود، دراین نوع کشورها دولتی می تواند موفق باشد که اولا تعارضی بین آرمان های خود با قوانین وعرف بین المللی ایجاد نکند و ثانیا با برنامه ریزی منطقی ، آرمانها را به يك رفتار بينالمللي تبديل كند. نه اينكه بين آرمانها و رفتارهای بينالمللي دائما ايجاد تعارض كند. متاسفانه سیاست های دولت اقای احمدی نژاد دراین مورد درچند مورد بین آرمان ها و عرف بین المللی و قوانین بین المللی تعارض ایجاد کرد و مشکلاتی هم در این مورد ایجاد شد
سوم : برنامه ریزی سیاست خارجی براساس منافع ملی
درسالهای پس از پیروزی انقلاب اسلامی، ایران هیچگاه برنامه مدون اجرایی که قابل انتشار باشد، برای سیاست خارجی خود ارائه نکرده است. ایران بیشتربه ان مواردی تاکید کرده که می گوید درسیاست خارجی چه باید کرد. اما چگونه باید به ان اهداف وسیاست ها رسید؟ همچنان سئوال های بی جواب است . این مساله به دولت اقای احمدی نژاد محدود نبوده و تقریبا همه دولتهای پیش و پس ازانقلاب اسلامی را شامل می شود. نکته مهم دراین باره آن است که یک دولت موفق چگونه سیاستهای کلی را به اجرا در می آورد.
به عنوان نمونه اصل عزت، حكمت و مصلحت نظام به عنوان معیارهای اصلی سیاست خارجی باید با شرایط روزبین المللی کاملا تبیین شوند تا دیپلماتهای ایرانی تفسیرهای متفاوتی ازاین معیارهای دقیق نداشته باشند.دربحث عزت كشورايران بايد هم دربين ملتها عزيز باشد و هم در بين دولتها؛ حذف هركدام ازاين دوشاخص دربحث عزت براي ما ايجاد مشكل ميكند. دولت اقای احمدی نژاد در چهارسال گذشته بیشتربه عزیز بودن بین مردم کشورهای مختلف بهاء داده است که اگرچه برای نگارنده معلوم است در این مورد هم موفق نبوده است اما بر فرض اشتباه درارزیابی،این واقعیت را نمی توان نادیده گرفت که ایران امروز در مناسبات خود با کشورهای غربی و بعضی کشورهای عربی دچار چالش های جدی شده است .
دربحث حكمت دردرجه اول بايد مناسبات بينالمللي را خوب بشناسيم، معادلات را خوب استخراج كنيم و راهكارهاي مناسب را طراحي كنيم. به عنوان مثال در بحث انرژی هسته ای باید اذعان کرد این مساله خوب مدیریت شد ونقش مثبت عملکرد دولت اقای احمدی نژاد را نباید نادیده گرفت.ممکن است کسانی مدعی باشند که این سیاست هزینه های زیادی رابه کشورتحمیل کرد اما با درنظر گرفتن جمیع جهات ، موقعیت ایران در این بخش بسیار بهترازچهار سال پیش است. با وجود این مطرح کردن ماجرای هولوکاست در شکل اولیه خود از جمله مواردی بود که اگربه شکلی که بعدا حکیمانه مطرح شد ، ارائه می گردید زیان وارد برکشور بدلیل بیان چنین سیاستی به مراتب کمتر می شد.
دربخش مصلحت هم بايد هدف اصلی تامین منافع ملي کشوردرکنار احترام به ارزش های دیگران باشد. اگر معیار شناخت ما از مصلحت در سیاست خارجی منافع ملی باشد بطورطبیعی ازبرداشت های غلط ازمصلحت نظام وتفسیرناصحیح ازرفتارهای بین المللی که موجب چند گانگی رفتارما درصحنه عمل می شود، اجتناب گردد.
چهارم : آینده نگری در سیاست خارجی
برای آنکه بتوان تحولات جاری را درست تبیین کنیم و تحولات آتی را پیش بینی کنیم لازم است در وزارت امورخارجه ازكساني استفاده كرد كه درعين داشتن تجربه مفيد در زمینه مورد نظر داراي تخصص هم باشند در يك دوره خاص در اوايل انقلاب ما تنها به تعهد افراد اكتفا ميكرديم اما در زمان حاضر كه سي سال از انقلاب گذشته است بايد تخصصها را در نظربگيريم و ازافراد مجرب با تجربه و متخصص آنها بهره بگيريم. برا ی آنکه بتوان آرمان های مورد نظر خود را خوب به اجرا درآوریم لازم است ارزشهای خودمان را خوب شناسایی و تئوريزه كنيم . تابتوان انها را به اجرا گذاشت با شعار دادن در سیاست بین الملل نمی توان جایگاهی بدست آورد.
شرایط ارزیابی واقع بینانه
بزرگان گفته اند برای نقد صحيح یک پدیده باید هم جنبههاي مثبت و هم جنبههاي منفي را در نظر بگيريم و نسبت به مقدورات و امكانات انتقاد كرد به عبارت دیگر در نقد سیاست خارجی نباید در فضای مجازی مباحث را مطرح کرد بلکه دقیقا برعکس باید تلاش کرد با توجه به امکانات قابل دسترس کارهایی را که دولت می توانست انجام دهد و نداد و کارهایی که نباید انجام می داد و داد در کنار هم دید.
دریک ارزیابی شتابزده والبته نه دقیق می توان گفت دولت نهم دربهبود روابط ايران با كشورهاي آفريقايي وآمريكاي لاتين عملکرد بسيار خوبي داشته است این نظرکه می گوید ایران چرا باید با کشورهای غیرموثردرروابط بین الملل که عمدتا چشم به کمک های مالی ایران دارند ، روابط خود را بهبود بخشد چندان انتقاد بجایی نیست چرا که اولا در ارزیابی کشورها نباید ما همان نگاه کشورهای استکباری را در برابر کشورهای عقب مانده داشته باشیم ثانیا در ارائه آمارهای کمک ایران به سایرکشورها اغلب اغراق گویی می شود ودربسیاری موارد این کمکها درقالب اعزام کارشناسان واجرای پروژه های سودمند اقتصادی است که راه را برای بازرگانان و صنعت گران ایرانی در بازارهای خارجی بازمی کند،مطرح است.
اما تخريب روابط ايران با كشورهاي غربي نمره منفی بزرگی برای دولت اقای احمدی نژاد است در بسياري از موارد این دولت با نوع خاص ادبیاتی که رئیس دولت دارد و موضعگيري كه اتخاذ می کند، مناسبات ایران را با این كشورها دچارمشکل كردهاست. درحاليكه بايد صف مخالفان ایران را متفرق می کردیم ، بعضی ازکشورهای بی تفاوت را به سمت نزدیک شدن به مواضع كشورهاي مخالف ایران حرکت داده ایم .بطوریکه می توان گفت روابط ما با کشورهای اتحادیه اروپا در بدترین شرایط در چند سال اخیر قرار گرفته است. این شاید بخاطر سیاست تهاجمی است که به عنوان یک راهبرد اساسی در دستور کار دولت نهم قرار گرفته است. سیاست دولت نهم درچهارسال گذشته به شكلي بوده كه ما هميشه از كشورهاي غربی ازجمله اتحادیه اروپا ، مطالبه داشتهايم يعني سياست تهاجمي را درپيش گرفتهايم و هيچگاه به موضع دفاعي وارد نشدهايم و اين كاملا برخلاف روال معمول سالهای گذشته بود البته يك دولت كارآمد بايد به يك نقطه معتدل در بحث تهاجم و دفاع برسد و در مواقع لازم از هر دوي آنها استفاده كند.
در بسياري از موارد دفاع منطقی می تواند جای تهاجم غیر منطقی را بگیرد و اثرات بسیار مثبتی برای منافع ملی داشته باشد . اگرقرارباشد درجایی که باید دفاع کنیم تهاجم داشته باشیم و در جایی که باید تهاجم کنیم به دفاع بپردازیم نتایج کار قطعا مطلوب ما نخواهد بود. اينكه دولت احمدی نژاد هميشه از دنيا طلبكار باشد و هيچگاه در موضع پاسخگويي دقیق هم قرار نگيرد این نه تنها به تامین منافع ملی کمکی نمی کند بلکه زیانی را به سیاست خارجی وارد می کند که جبران ان به سالها زمان نیاز دارد تا ترميم شود.