بررسی تطبیقی برخورد با دو رویداد خارجی در دولت احمدی نژاد
در واقع ایران خيلي زود دولتي را محكوم کرد كه مسئوليت چنداني در رابطه با عملكرد يك فرد نژادپرست در دادگاه ندارد. البته اقای احمدی نژاد از دبیرکل سازمان ملل خواسته است در باره این موضوع که ممکن است دولت آلمان قتل این خانم را طراحی کرده است تحقیق کند . بنده متوجه هستم دلیل اصلی مطرح شدن این ادعا بیشتربخاطر مواضع اخیر دولت آلمان در مورد تحولات پس از انتخابات ریاست جمهوری در ایران بوده است . این راهم می دانم که ایران براساس قانون اساسی وآرمان های اسلامی خود نباید درمورد سرنوشت مسلمانان جهان بی تفاوت باشد اما اين نوع برخورد با دولت آلمان که اساسا چنین سوابقی نداشته که درقتل مسلمانان برنامه ریزی کند ،چگونه توجیح می شود؟ ممکن است من متهم به جانبداری از دولت آلمان بشوم اما واقعیت ان است که هر انسانی از قتل خانم الشربينی آزرده می شود اما راه حمایت از حقوق مسلمانان آلمان اینگونه نیست که بدون هیچ استدلالی و یا سابقه ای دولت یک کشور دیگر را به قتل شهروند مسلمان خود متهم کنیم . این اتهام چگونه برای افکار عمومی جهان توجیه می شود؟ برای آنکه بدانیم چقدر دقیق عمل می کنیم باید توجه کنیم پیش ازاین در اخبار منتشر شد، شوهر این خانم در اثرتیر اندازی پلیس آلمان کشته شده است درحالی که بعدا روشن شد تیراندازی به پای او بوده ودر بیمارستان بستری است. اینکه چرا پلیس المان اجازه دسترسی به او را برای خبرنگاران نمی دهد جای سئوال و اعتراض دارد واینکه چرا پلیس آلمان بجای هدف قراردادن قاتل به همسر مقتول شلیک کرده است ، جای شک و تردید می گذارد اما متهم کردن یک دولت دیگر به دست داشتن در توطئه قتل شهروندان خود چه توجیهی دارد؟ ایا این روش مناسبی برای تحت فشار گذاردن دولت آلمان است که به حوادث پس از انتخابات در ایران اعتراض می کند؟ در این مورد خاص حداکثرپلیس آلمان مقصر است ویا اینکه کوتاهی ازمسئولین دادگاه بوده که اجازه داده اند متهم با چاقو وارد دادگاه شود. متهمی که دردادگاه بدوی بخاطر شکایت خانم مروه به جرم مزاحمت و توهین به حجاب ایشان ، به پرداخت جریمه محکوم شده بود. ضمن آنکه این سئوال دراذهان عمومی شکل می گیرد که چگونه این قبیل محکومیت ها مداخله درامورسایرکشورها محسوب نمی شود اما اظهار نظر دیگران درباره تحولات داخلی ایران ، مداخله درامورداخلي ماست ؟ درچهارسال اخیر روابط ما با غرب براساس اين قبیل موضعگيريها تحت تاثیر قرارگرفته است . چنين رفتارهايي درعرصه روابط بین المللی ازاساس داراي مشكل هستند و ما بايد در نوع دفاع ازحق و رفتاري كه در اين مورد از خود نشان ميدهيم روش مناسبي را در پيش بگيريم . قوانین بین الملل ساخته قدرتها و زورگویان است اما اگر می خواهیم با دولتها و ملتها تعامل متقابل داشته باشیم باید با كشورها طوري رفتار كنيم كه انتظار داريم آنها با ما رفتار كنند. افراط و تفريط در اين باره ایران را دچار مشکلات بیشتری در روابط با غرب می کند .
اکنون ببینیم درموضعگيري درباره كشتار مسلمانان در چين چگونه رفتاري داشتیم. اینکه دولت ترکیه بخاطر گرایش های پان ترکیستی خود ازایغورهای چین حمایت می کند وکشتار انها را صراحتا محکوم می کند نباید حجتی برای ما باشد که بدون توجه به ماهیت اصلی درگیری ها در چین صرفا بخاطر مسلمان بودن ایغورها تمام ابعاد روابط راهبردی ایران و چین را نادیده بگیریم وبه موضع گیری های شتابزده اقدام کنیم . چه بسا کاردولت اقای احمدی نژاد دراین مورد درتعارض با سیاست این دولت در برخورد با موضوع خانم مروه در آلمان باشد اما درواقعیت باید توجه داشت راه کمک به مسلمانان چینی صرفا محکومیتهای شعاری نیست و می توان ازطریق تماس های دیپلماتیک بدون آنکه به روابط دو کشور صدمه ای وارد شود و بدون آنکه اقدامی انجام داد که مداخله در امور داخلی چین تلقی شود ، سیاستی در پیش گرفت که درعمل و نه درشعارو تبلیغات رسانه ای ، به حل مشکلات مسلمانان چین کمک کند .به بهبود زندگی انها و کمک به کاهش دردها و رنج های انها منجر شود . بنابراین این انتظارکه در محافل داخلی مطرح می شود که دولت اقای احمدی نژاد سریعا دولت چین را محکوم کند انتظار معقولی نیست زیرا محکومیت ایران کمکی به مسلمانان چین نمی کند اما بجای آن مذاکره تلفنی متکی با وزیر خارجه چین ودر پیش گرفتن اعتراض های دیپلماتیک بی سر وصدای رسانه ای ،احتمالا تاثیر بیشتری در تجدید نظر مقام های چینی دارد تا صرف محکومیتهای بی محابای دولت چین ازسوی ایران که بالاترین سطح مناسبات را درسالهای اخیر با چین داشته است .
ما باید باور کنیم که در سیاست خارجی نباید دچار احساسات شد نباید منافع زود گذر را در نظر گرفت در سیاست خارجی انچه که عمل می شود در رسانه ها بیان نمی شود . محکومیتهای مرسوم اگربا اقدام های دیپلماتیک هماهنگ نباشد به ضد خودش تبدیل می شود. مهم ان است که بتوانیم منافع ملی خود را خوب تشخیص بدهیم و بدرستی بدانیم چه کاری را در چه زمانی چگونه انجام دهیم که به منافع کشورمان کمک کند.