جنگ در ایران به‌مراتب خیلی جدی‌تر و فراگیر از جنگ در افغانستان و عراق است، چراکه اگر با ایران وارد جنگ شوند، عملا به یک جنگ منطقه‌ای دامن زده‌اند و این‌طور نیست که فقط جنگ بین ایران و آمریکا باشد. در حقیقت ریسک جنگ با ایران  برای آمریکایی‌ها خیلی بالاست. آنها دنبال جنگ نیستند بلکه دنبال راه‌انداختن یک عملیات روانی بوده تا دل مردم ایران را خالی کنند یا اینکه در مقابل اعلام بستن تنگه هرمز از سوی ایران، فضاسازی کنند که با همه امکانات جهت مقابله آمده‌اند.

ایران باید علاوه بر اقدامات هسته‌ای باید  اقدامات  مکمل اقتصادی و سیاسی انجام دهد. درواقع به صرف اینکه در بعضی قسمت‌های هسته‌ای کارهایی انجام دهیم تا طرف مقابل تجدیدنظر کند در این مقطع چنین نتیجه‌گیری غلط است؛ باید به این سمت برویم که علاوه‌بر تجدیدنظر در بعضی تعهدات برجامی به این فکر باشیم که از نظر اقتصادی چه اقدامات و اصلاحاتی می‌توانیم انجام دهیم که طرف مقابل را به تجدیدنظر وادار کند.

 اتفاقا انجام اصلاحات اقتصادی، اجتماعی و سیاسی در داخل در جهت بهترشدن زندگی مردم که پشتیبان اصلی انقلاب و این کشور هستند خیلی بهتر و زودتر جواب می‌هد تا نسبت به مساله هسته‌ای. البته مساله هسته‌ای هم لازم است اما  به تنهایی کافی نیست، ما باید در کنار آن به فکر مردم باشیم که معیشت مردم تحت‌تاثیر یک‌سری مشکلات قرار دارد که همه آن هم ناشی از تحریم‌ها نیست.

ما نیاز به اصلاحات در جنبه‌های سیاسی، اقتصادی و اجتماعی داریم که اگر آن را به‌صورت یک بسته و پکیج ببینیم، در آن زمان آمریکایی‌ها مجبور به تجدیدنظر می‌شوند. وقتی آنها ببینند تحریم‌ها بی‌اثر یا کم‌اثربوده و یا سلاح تهدید کارآمد نیست، مجبور می‌شوند تجدیدنظر کنند ولی اگر فکر کنیم با چند اقدام هسته‌ای طرف مقابل را به تجدیدنظر وادار می‌کنیم، به‌نظر می‌رسد این ارزیابی اشتباه است و دقیق نیست. ما باید مجموعه اقداماتی را انجام دهیم، حداقل اینکه از نظر اقتصادی وضعیت فوق‌العاده اعلام کنیم.

ما عملا در جنگ اقتصادی با آمریکا قرار داریم، یک‌سری اقدامات که نیاز است در هزینه‌ها صرفه‌جویی شود، در بهره‌وری تولید تاثیر مثبت بگذارد و مجموعه اقداماتی که اتکای اقتصاد را به نفت کم می‌کند، شعاری که سال‌ها سر می‌دهیم در عمل هم اجرا کنیم. به‌نظر می‌رسد آمریکایی‌ها مشغول رصد اقدام های ما هستند و توجه‌شان دقیقا به اعمال ماست که در عمل چکار می‌کنیم.

مردم هم که حامی اصلی کشور و انقلاب هستند، چنانچه ببینند به نیازها و مشکلاتشان توجه می‌شود، دست‌به‌دست هم می‌دهند و با مسئولان در مقابل این فشارها مقاومت می‌کنند. دولت در شرایط فعلی به‌تنهایی نمی‌تواند این فضا را فراهم کند بلکه باید همه نهادها، ارگان‌ها، قوای مقننه و قضائیه، ارگان‌های خصوصی، خصولتی، دولتی، بخش عمومی مثل سازمان بازنشستگان، سازمان تامین اجتماعی، آستان قدس رضوی و غیره همه باید دست‌به‌دست هم دهند تا این وضعیت بهبود پیدا کند.

این کاری است که از کل ملت و در مجموع از حاکمیت برمی‌آید. مشکل اصلی این است که هنوز باور نکرده‌ایم در جنگ اقتصادی قرار داریم و در یک شرایط عادی به‌سر نمی‌بریم. بر این شرایط باید وضعیت عملیات روانی دشمن را برای ناامید کردن مردم را هم اضافه کنیم

به‌نظرمی‌رسد هنوز باورنکرده‌ایم شرایط جنگی است وبه‌دنبال ساده‌ترین راه‌حل‌ها ونه درست‌ترین راه‌حل‌ها هستیم.راه‌حل صحیح این است که اصلاحات اقتصادی،سیاسی و اجتماعی به‌ صورت همزمان و دقیق و مطالعه‌ شده به همراه سیاست هسته ای جدید اجرایی شود .