رشد بدهی از سال ٢٠٠۵ تا کنون بسیار بیش از رشد اقتصادی این کشور ها بوده است

این پنج کشور و اتحادیه اروپا ، در رفاهی زندگی کرده اند که برای آن زحمت نکشیده اند

این پنج کشور و  اتحادیه اروپا  ، از سال ٢٠٠۵ تا کنون با استقراض اداره شده اند ، این کشور ها قرض می کنند و زندگی می کنند

این چهار کشور   و اتحادیه اروپا  ۶۵ درصد نفت جهان را در سال ٢٠١٨ وارد کرده اند : برای آگاهی از آمارهای این مقاله در خصوص واردات نفت به سایت ذیل مراجعه کنید :

https://www.indexmundi.com/g/g.aspx?v=93&c=xx&l=en

این چهار کشور و اتحادیه اروپا همه نفتی را که از سال ٢٠٠۵ تا کنون خریداری کرده اند از محل استتقراض بوده است

این کشور ها نفت را نسیه می خرند و پول آن را ١۴ سال است که نداده اند ، البته به نوعی داده اند ، یعنی فرض گرفته اند و مدام قرض را تمدید کرده اند

نتیجه گیری :

۶۵ درصد نفت جهان را اعتباری می خرند یعنی با وام

البته منظور این نیست که خرید نفت در دنیا نقدی نیست ، بعضاً نقدی است اما نهایتاً رشد ٣٧ هزار میلیارد دلاری بدهی خارجی این کشور ها گواه این است که این کشورها یک عمر است که دارند با استقراض اداره میشوند

۶۵ درصد نفت دنیا را چهار کشور فوق و اتحادیه اروپا وارد می کنند

۶۵ درصد بدهی خارجی دنیا را هم این چهار کشور و اتحادیه اروپا  دارند

اینکه هم ۶۵ درصد نفت دنیا را کشورهایی وارد می کنند که ۶۵ درصد بدهی خارجی دنیا را هم دارند اشتباه تایپی نیست

🔹اما کشور های صادر کننده نفت چگونه نفت خود را به این پنج کشور و منطقه می فروشند ؟ آیا این کشور ها نیز ۶۵ درصد نفت خود را نسیه می فروشند و تا کنون در عمل ۶۵ درصد پول نفت خود را دریافت نکرده اند؟

🔹اگر نقد می فروشند باید یک واسطه ای بین این پنج کشور و اتحادیه اروپا باشد تا این واسطه نفت را به عنوان مثال نقد از ایران بخرد و نسیه به اینها بفروشد ؟ آیا اینگونه است ؟

🔹این واسطه باید عقل معاش هم نداشته باشد ، بله چنین واسطه ای وجود دارد ولی نه با ویژگی که گفته شد

 

🔹این واسطه بانکهای انگلیس و آمریکا هستند ، آمریکا ۴٧٠٠ بانک دارد اما عمده کار دست ۵ بانک است ، در انگلیس هم عمده کار دست ۴ بانک است ، پس ٩ بانک عمده تامین مالی خریداران نفت را انجام می دهند

🔹اما این ٩ بانک منابع لازم برای پرداخت وام به خریداران نفت را از کجا می آورند ؟ از جیب خود نمی دهند ، به غیر از ایران ، ونزوئلا و نیجریه بقیه کشورهای صادر کننده نفت حدودا ۶۵ درصد درآمد ناشی از صادرات نفت را خرج نمی کنند بلکه در آمریکا و انگلیس پس انداز می کنند و این ۶۵ درصد هم نهایتا از این ٩ بانک سر در می آورد ، این بانکها هم این ۶۵ درصد را به این چهار کشور و اتحادیه اروپا وام می دهند

🔹نه کشورهای صادر کننده نفت به این بانکها می گویند پول ما را بدهید  و نه این پنج کشور و اتحادیه اروپا  بدهی را پس می دهند

نقد و بررسی نوشته استاد ادیب

نوشته حسن بهشتی پور 

گرچه شک دارم که این مقاله از اقای دکتر ادیب  باشد اما درهر صورت نوشته هر فردی که باشد ما می توانیم به اتفاق هم از منظر دیگری موضوع را  بررسی کنیم. تا یکطرفه قضاوت نکنیم.

 به باور من متاسفانه این یاداشت به نیمی از حقیقت اشاره دارد. خواهش می کنم  برای قضاوت دقیق تر به موارد زیر توجه فرمائید:

1- هفتاد و شش هزار میلیارد دلار بدهی یعنی چی ؟ معنای دیگر بدهی خارجی این است که سایر کشورها به اقتصاد کشور سرمایه پذیر یا همان کشور مقروض اعتماد کردند . به همین دلیل پول خودشان را در قالب وام دادن یا خرید سهام و یا هر شکل مرسوم دیگر در اقتصاد کشور هدف سرمایه گذاری کردند به امید اینکه سودی بدست آورند . حالا سئوال اصلی این است که چرا کشورهای جهان 65 در صد سرمایه های خود را در آمریکا ، چین ، ژاپن ، کره جنوبی و  کشورهای عضو اتحادیه اروپا سرمایه گذاری کردند؟ آیا آنها مجبور بودند یا برایشان صرفه اقتصادی داشته است؟

2- دوستان عزیز دقت کنید این پنج کشور چه سهمی از تولید کالا را در جهان دارند ، سهم انها در صادرات و واردات جهان چقدر است ؟ برای پاسخ به این سئوال های مهم به همان ادرسی که اقای ادیب ارائه کردند در صفحه مربوط به اقتصاد مراجعه کنید

فقط توجه داشته باشید آمریکا ، چین ، ژاپن و اتحادیه اروپا به ترتیب بزرگترین اقتصاد جهان را شامل می شوند حجم تولید ناخالص داخلی GDP این پنج کشور را با سایر کشورهای جهان مقایسه کنید می بینید که این کشورها تقریبا سهمی نزدیک 60 درصد تولید جهان را بخود اختصاص دادند. 

3- داشتن بدهی یعنی اعتبار در نزد کشورهایی که وام دادند بط.وریکه امروزه آمریکا به عنوان مقروض ترین کشوردنیا بیشترین اعتبار را در نرد سرمایه گذاران خارجی دارد. از 50 هزار میلیارد دلاری که اقای قریب ذکر کردند بیش از 20 هزار میلیارد دلارش  فقط بدهی آمریکا است از آنجا که اولا سود این بدهی ها بسیار اندک است و ثانیا در بخش تجارت ، تولید کالا و خدمات بکار گرفته شده اند خطری برای اقتصاد این کشور محسوب نمی شود .وقتی از ده تجارتی که در دنیا انجام می شود شش تای آن با دلار است ،متاسفانه  حتی بین  کشورهایی که واحد پولشان دلار نیست مبادلات برای تسهیل در تبادل به دلار انجام می شود. اقتصاد آمریکا در عمل نبضاقتصاد جهان را دردست گرفته است .

4- نویسنده یاداشت به ما یادآوری نکرد که بخش مهمی از این بدهی ها مربوط به طلب همان کشورهای پنج گانه است  که نام بردند. یعنی به عنوان نمونه چین به تنهایی دو هزار میلیارد دلار در آمریکا سرمایه گذاری کرده است . یعنی حدود ده درصد بدهی های خارجی  آمریکا مربوط به چین است . همینطور آمار سرمایه گذاری ژاپن در آمریکا و کره جنوبی را هم در ادرس داده شده ببینید 28 کشور عضو اتحادیه اروپا را هم ببیینید چقدر در آمریکا سرمایه گذاری کردند و جالب آنکه میزان سرمایه گذاری آمریکا در چین ، ژاپن، کره حنوبی ، انگلیس ، فرانسه و آلمان را هم ملاحظه فرمائید .  نتایج قابل توجهی حاصل می شود.

خلاصه اش  اینکه در اقتصاد و سیاست امروز جهان سرمایه سالاری حاکم است که نه دین مشخصی دارد ، نه وطن معینی دارد و نه آرمان واحدی را دنبال می کند. جهان سرمایه داری امروز فقط سود می شناسد و منافع قدرتمداران  را برای تحکیم موقعیت خود دنبال می کند . کشورها هرچقدر در اقتصاد و تجارت و تولید عمل نقش بیشتری دارند قدرت تاثیرگذاری بر تحولات جهان سیاست را بیشتر دارند. امروزه قدرت نظامی تنها یک بخش از قدرت تاثیرگذاری بر تحولات بین المللی است.