سفر نخست‌وزیر ژاپن به ایران دارای چه نکات مهمی بود؟ آیا می‌توان گفت این سفر دستاوردی نداشته است؟

اول اینکه نفس آمدن نخست‌وزیر ژاپن به ایران به تنهایی یک موفقیت محسوب می‌شود. نمی‌توان گفت که چون به نتیجه روابط و مذاکره میان ایران و آمریکا که اصلی‌ترین هدف از این سفر بوده، دست پیدا نکرده بنابراین این دیدار شکست خورده است. به هیچ‌وجه این تحلیل را قبول ندارم و معتقدم آمدن نخست‌وزیر ژاپن به ایران آن هم بعد از 41سال، خود یک موفقیت است حالا به هر دلیل که آمده باشد. نکته دوم سفر آبه در روابط دوجانبه دو کشور تاثیر مثبتی داشته چراکه در عالی‌ترین سطح هم با رهبر معظم انقلاب هم با رئیس‌جمهور توانسته ملاقات داشته باشد و نقطه نظرات دو طرف را تبادل کند که این امر به درک مشترک ایران و ژاپن از مسائل یکدیگر کمک بسیاری خواهد کرد. تاثیر فوری و فوتی سفر فوق را می‌توان در ماجرای حمله به کشتی که حامل مواد پتروشیمی به ژاپن بود شاهد بود. در این حادثه هم یک مقام ژاپنی هم شرکت مربوطه، صراحتا در موضع‌گیری خود اعلام کردند که اظهارات مقامات آمریکا مبنی بر اصابت مین یا اژدر به کشتی صحیح نیست. البته با این استدلال که محل برخورد با کشتی در بالاتر از سطح آب بوده درحالی که اگر مین دریایی یا اژدر بوده باشد، باید در زیر کشتی یا در قسمتی از کشتی که در آب قرار دارد، اصابت می‌کرد. این در حالی است که انفجار در بالای کشتی بوده که نشان می‌دهد به‌وسیله هواپیما و از بیرون به کشتی اصابت کرده و این خلاف نظر آمریکایی‌هاست که اعلام کرده بودند. این جریان نشان می‌دهد که به‌رغم فشارهای تبلیغاتی بر طرف ژاپنی اما به‌دلیل مفاهمه‌هایی که در این سفر صورت گرفت و تماس‌هایی که در سطوح عالی برقرار شد، این تحرکات بر درک صحیح از تحولات کمک کرد. در حالی که می‌دانیم رئیس شرکت کشتیرانی حادثه‌دیده بدون هماهنگی با دولت ژاپن نکته‌ای را که درست خلاف تبلیغات آمریکایی‌ها باشد عنوان نمی‌کند. پس موضع‌گیری‌ها با هماهنگی دولت ژاپن صورت گرفته است.

ادامه چنین سفرهایی چه اندازه می‌تواند تنش‌های منطقه‌ای را کاهش دهد؟

باید توجه داشته باشیم که این تماس‌ها می‌تواند ادامه پیدا کند و در روابط دوجانبه باز هم باید تلاش کرد. ژاپن به‌عنوان سومین قدرت اقتصادی دنیا و کشور مطرحی است و سابقه استعماری هم در ایران نداشته است. نکته دیگر اینکه نقش ژاپن در خاورمیانه تنها به خاطر ایران نیست بلکه به به این دلیل است که بیش از 80‌درصد انرژی ژاپن از منطقه خاورمیانه و به‌ویژه خلیج فارس تامین می‌شود. بنابراین منطقه خاورمیانه و کمک به تامین امنیت خلیج فارس به نفع منافع ملی ژاپن هم است، یعنی ژاپن به‌دنبال تامین منافع خود هم بوده است. ضمن اینکه بازار ایران که قریب به 5‌میلیارد دلار بوده و سهم بسیار خوبی برای ژاپنی‌ها است اکنون به خاطر آمریکایی‌ها از دست رفته است. ژاپن به‌دنبال احیای این بازار است. بنابراین اگر از زوایای مختلف به این سفر نگاه کنیم اگرچه در روابط بین ایران و آمریکا موفقیت حاصل نشد اما در روابط دوجانبه و درک متقابل همچنین شنیدن نقطه نظرات دو کشورآن هم در عالی‌ترین سطح، می‌توان گفت سفر خوبی بوده و باید ارزیابی مثبتی از این سفر داشته باشیم.

با توجه به اینکه قبل از این سفر بعد میانجی‌گری ژاپن در روابط ایران و آمریکا چندان مورد توجه واقع نشد، به‌نظر شما میانجی‌گر‌بودن آبه چه اندازه به واقعیت نزدیک بود؟

اگرچه مطبوعات ما میانجی‌گری ژاپن را مورد توجه قرارندادند اما آیا در دنیا هم این موضوع مطرح نشد؟ ما در قرن بیست‌ویکم قرار داریم؛ وقتی تمام دنیا خبری را منتشر می‌کند حتی اگر رسانه‌های داخلی آن را تکذیب کنند، به این معنا نیست که مردم نمی‌توانند به آن خبر دسترسی داشته باشند. مشخص است که آقای آبه پیامی را همراه خود داشت و رهبر معظم انقلاب هم به صراحت عنوان کرده که مایل نیستند حتی به این پیام پاسخ دهند. به هر حال با وجود تحلیل‌های متفاوت، اما سفر ثمربخش بوده و کمک خوبی برای فهم مشترک از تحولات بود. همان‌طور که در حادثه انفجار کشتی‌ها در خلیج فارس دیگر مقامات ژاپنی به صراحت عنوان کردند در زمانی که نخست‌وزیر ژاپن در ایران است بعید است که حمله‌ای به کشتی‌ها صورت بگیرد. این نشان می‌دهد که درک مشترکی از امنیت و تائید تلاش ایران برای ثبات در منطقه خلیج فارس پیدا شده است. این موارد در سایه گفت‌وگو و مذاکرات در سطح دوجانبه به دست می‌آید. البته در موضوع آمریکا به جایی نرسیدند و نمی‌توانیم این را منکر باشیم. اشتباه است که آنچه وجود دارد منکر شویم. بنابراین باید این موضوعات را خیلی روشن با مردم در میان بگذاریم.

مشخصا بگویید چرا آمریکا این‌بار ژاپن را برگزید در حالی که می‌توانست یکی از کشورهای اروپایی را برای مذاکره با ایران انتخاب کند؟

باید به این موضوع از نقطه‌نظر و دیدگاه جامع‌تری پرداخته شود؛ به هر حال این طبیعی است که سطح دسترسی ژاپن هم به رئیس‌جمهور آمریکا به‌عنوان عالی‌ترین مقام این کشور و هم در طرف ایرانی نشان از جایگاه ژاپن دارد. ضمن اینکه ژاپن در طول تاریخ سابقه استعماری نداشته است؛ از این روی توانست مبدع این ابتکار باشد. اما اروپایی‌ها یا نمی‌خواستند یا نمی‌توانستند چنین دسترسی را برقرار کنند.

آیا انتخاب ژاپن برای مذاکره از سوی آمریکا به نشانه دور زدن اروپا توسط ترامپ نبوده است؟

این را هم می‌توان متصور بود اما واقعیت این است که اروپایی‌ها همانند ژاپن به ایران دسترسی نداشتند.