آیا اروپا توان آن را دارد که در برابر فشار اقتصادی آمریکا اینستکس را به بهره‌برداری برساند و منافع ایران را تأمین کند؟

در طول یک سال گذشته، اروپایی‌ها نشان داده‌اند که اراده برای حفظ برجام و تأمین منافع اقتصادی ایران دارند، اما توان لازم برای این کار در کشورهای اروپایی وجود ندارد. در موضوع اینستکس نیز همین مسأله عیان است که اروپا می‌خواهد اما نمی‌تواند. در موضوع فروش نفت که آقای عراقچی، معاون وزیر امور خارجه مطرح کردند نیز همین شرایط وجود دارد. کشورهای اروپایی نمی‌توانند به شرکت‌های خصوصی حکم کنند که این شرکت‌ها از ایران نفت بخرند و در برابر تحریم‌های ایالات متحده بایستند. آن شرکت‌ها نگران جریمه‌هایی هستند که آمریکا در نظر می‌گیرد و به همین دلیل نیز گامی در جهت تجارت با ایران برنمی‌دارند. باید دید این بار وعده اجرایی شدن اینستکس تا چه میزان در عمل واقعیت می‌یابد و سپس به تصمیم‌گیری‌های کلان در خصوص کاهش تعهدات برجامی یا مسائل دیگر پرداخت. می‌دانیم که ایران برای استفاده از اینستکس باید درآمد ارزی داشته باشد و ایران باید بتواند نفت و فراورده‌های نفتی خود را به فروش برساند. پس از آن نیاز است این درآمد ارزی را در بانکی ذخیره کنیم تا از محل آن پول بتوانیم تهاتر لازم برای تأمین کالاهای اساسی مورد نیاز از طریق اینستکس اقدام کنیم. در شرایط فعلی به نظر نمی‌آید اروپایی‌ها توان سیاسی و اقتصادی کافی برای ایستادگی در برابر هژمونی آمریکا را داشته باشند.

چرا فکر می‌کنید اروپایی‌ها توانایی ندارند؟ یعنی 28 کشور اروپایی نمی‌توانند در مجموع 5/1 میلیون بشکه نفت بخرند؟

ساختار شرکت‌های اروپایی دولتی نیست که دولت بتواند این چنین در تصمیم‌گیری‌های آن‌ها تأثیر بگذارند. مکانیسم خرید و فروش نفت نیز از طریق بازار است و با توجه به قیمت روز خرید و فروش صورت می‌گیرد. در نتیجه نهایت کاری که دولت‌های اروپایی می‌توانند انجام دهند آن است که اگر شرکت‌ها پذیرفتند از ایران نفت بخرند و دچار تحریم‌های آمریکا شدند، دولت‌های اروپایی جریمه آن‌ها را متقبل شوند و به جای این شرکت‌ها جریمه را بپردازند؛ همان کاری که برای کوبا انجام دادند. مسأله امروز این است که با وجود این تضمین‌ها هم شرکت‌های نفتی نپذیرفتند با ایران تجارت کنند و در نتیجه قرار بر آن شد که مبادله در دستور کار قرار گیرد. اینستکس یکی از راه‌هایی است که می‌توان با استفاده از آن فشار ایالات متحده علیه ایران را کاهش داد. اینستکس را نمی‌توان به عنوان راه‌حلی نهایی در نظر گرفت و از آن انتظار داشت تا همه مشکلات اقتصاد کشور را حل کند.

برای حل مشکلات داخلی چه راهبردی باید در دستور کار باشد؟

اصلی‌ترین مساله‌ای که در شرایط فعلی باید مد نظر مسئولان کشور قرار گیرد، اصلاحات ساختاری در داخل است. حتی اگر روزی تحریم‌ها هم برداشته شود، مشکل ما در داخل حل نخواهد شد؛ زیرا اصلاحات لازم در ساختار اقتصاد ما صورت نگرفته است. اینستکس مانند مُسَکن عمل می‌کند و می‌تواند برخی از آسیب‌های ناشی از تحریم را کاهش دهد. نظام بانکداری ما به شدت فاسد است ومشکلات زیادی را برای ساختار اقتصادی ما ایجاد می‌کند. اصلاح این موضوع چه ربطی به تحریم‌ها دارد؟ ما اگر بخواهیم با جهان رابطه داشته باشیم دچار تحریم هستیم و مشکلاتی داریم اما اصلاح موارد داخلی که ربطی به تحریم‌ها پیدا نمی‌کند. یا موضوع نظام مالیاتی در کشور که ثروتمندان راه‌های فرار از آن را خوب بلدند و کارمندان که درآمد ثابت دارند و اصلی‌ترین فشارها در دوره تحریم بر دوش آن‌هاست، بار اصلی تأمین درآمدهای کشور را به دوش می‌کشند. اصلاح این موارد می‌تواند آرامش را به اقتصاد کشور بازگرداند.

این اصلاحات داخلی چه تأثیری در پرونده هسته‌ای ایران و تحریم‌ها خواهد داشت؟

انجام برخی اصلاحات در داخل کشور می‌تواند شرایط معیشت را برای مردم بهتر کند. کاهش فشار بر مردم دست بالا را در مذاکره به سیاستمداران ما خواهد داد و مذاکره در شرایطی که مردم انسجام دارند و مشکلات اقتصادی کاهش یافته، امتیازات بیشتری را نصیب ایران خواهد کرد. متأسفانه آمریکا ابزار تحریم را برای تحت فشار گذاشتن اقتصاد بیمار ما مناسب یافته و در نتیجه از این راه مرتبا استفاده می‌کند تا امتیازات بیشتری از ایران بگیرد. ما باید ابتدا این مسأله را در داخل حل کنیم و ابزار تحریم را از آمریکا بگیریم.

در همین راستا اگر اروپا اقدامی عملی در راستای کاهش آسیب تحریم‌های آمریکا بردارد؟ واکنش ایران باید چه باشد؟

در مقطع فعلی باید توجه کرد که اگر اروپایی‌ها واقعا در عمل اقدام به گشایش مسیرهایی برای تجارت با ایران کردند، ایران نیز می‌تواند توقف دور دوم کاهش تعهدات برجامی را در دستور کار قرار دهد تا بتواند در آینده استفاده لازم را از این ابزار برای امتیازگیری‌ داشته باشد. دور اول کاهش تعهدات که تقریبا عملی شده و سطح ذخایر اورانیوم و آب سنگین در کشور افزایش یافته است، اما حساسیت اصلی روی دور دوم کاهش تعهدات، یعنی افزایش سطح غنی‌سازی به رقمی بیش از 67/3 درصد است. ایران می‌تواند با توجه به امتیازاتی که اروپا می‌دهد و جدیت اروپایی‌ها در عمل به تعهدات در خصوص رفتارها و واکنش‌های آینده خود تصمیم‌گیری کند.