اتهامسازی هستهای علیه ایران
از یك سو یك خبرگزاری امریكایی، گزارشی در مورد پرونده ویروس استاكسنت منتشر كرده است. منابع امنیتی و سیاسی در برخی كشورها، هر از چند گاهی به شكل قطرهچكانی و تدریجی، بخشی از اطلاعات قدیمی خود را در مورد نحوه نفوذ به برنامه هستهای جمهوری اسلامی ایران از طریق ویروس استاكسنت افشا میكنند تا بهرهبرداریهای سیاسی كنند. پرونده استاكسنت یك موضوع نخنما شده و فاقد موضوعیت است كه عاملان آن هیچ جای دفاعی برای خود باقی نگذاشتهاند. جدا از اهداف سیاسی كه ممكن است منابع منتشركننده گزارشها در مورد عاملان، حامیان و جزییات آن داشته باشند، پرونده استاكسنت یك نكته مهم دارد؛ اینكه قدرتهای سلطهگر بینالمللی با وجود ادعاهایشان در مورد ترویج استفاده از انرژی صلحآمیز هستهای، حمله الكترونیكی به تاسیسات صلحآمیز هستهای جمهوری اسلامی ایران كه تحت نظارت آژانس بینالمللی انرژی اتمی فعالیت میكردند...
نشاندهنده تناقضی آشكار در رفتار و نیتهای آنهاست. با این حال پرونده استاكسنت كاملا بستهشده است، عملیات نفوذ، خرابكاری و جاسوسی كه هر چند اثرات منفی بر برنامه هستهای ایران گذاشته است، اما در شرایط حاضر مطرح كردن مجدد آن جز اهداف سیاسی نمیتواند نیت دیگری داشتهباشد. همزمان با گزارش یاهو نیوز، روزنامه والاستریتژورنال در گزارشی دیگر به نقل از منابعی كه معرفی نشدهاند، مدعی شده است كه ایران اجازه بازرسی از یك سایت ادعایی توسط نخستوزیر اسراییل را نداده است. آژانس بینالمللی انرژی اتمی تاكنون در شانزده گزارشی كه در مورد اجرای برجام توسط ایران منتشر كرده است، تاكید میكند كه همه دسترسیهای لازم برای اجرای وظایفش را در ایران دارد و تاكنون شكایتی از عدم دسترسی به تاسیسات هستهای ایران در گزارشهای آژانس بعد از برجام مورد اشاره قرار نگرفته است. به نظر میرسد كه گزارش اخیر با هدف زمینهسازی برای فشارهای جدید سیاسی بر ایران است. به نظر میرسد فضاسازیهای اخیر رسانهای با این هدف صورت میگیرد كه پرونده PMD یا ابعاد احتمالی نظامی، به هر طریق ممكن بار دیگر در دستور كار آژانس قرار گیرد. آژانس بینالمللی انرژی اتمی با كسی رودربایستی ندارد. اگر تخلف، انحراف یا خطایی از سوی ایران چه از پادمانها، چه از پروتكل الحاقی و چه از برجام اتفاق افتاده باشد، آژانس قطعا بدون چشمپوشی در گزارشهایش به آن اشاره میكند. چشم امید برخی كشورها این است كه بتوانند با اثرگذاری بر افكار عمومی و رویكرد سیاستمداران، بر انتخاب مدیر كل جدید آژانس بینالمللی انرژی اتمی تاثیرگذار باشند. به هر تقدیر شورای حكام آژانس بینالمللی انرژی اتمی، فارغ از بدهبستانهای سیاسی نیست. اما تجربه ثابت كرده است كه برخلاف شورای امنیت سازمان ملل متحد كه امریكا مستقیما و رژیم اسراییل از طریق لابیها، نفوذ گستردهای دارند، اما در شورای حكام آژانس نفوذی به آن گستردگی و تاثیرگذاری ندارند كه هر ارادهای را محقق كنند. بسیاری از كشورهای عضو آژانس بینالمللی انرژی اتمی، علاقهمند هستند كه این سازمان بینالمللی بتواند براساس وظایف حقوقی و فنی خود به مسائل جاری رسیدگی كند. فضای كلی حاكم بر شورای حكام بیشتر به نفع انتخاب فردی فنی و دارای صلاحیت برای مدیریت آژانس است كه كمتر به فضاسازیهای سیاسی و تبلیغاتی توجه كند. اعتبار و وجهه بینالمللی آژانس به انتخاب فردی با صلاحیت و دارای دانش كافی است، قطعا فردی كه آلت دست قدرتهای ضدایرانی شود، باعث ضربه خوردن به اعتبار آژانس میشود. جالب اینجاست كه اصلیترین نیروی ضدایرانی در آژانس بینالمللی انرژی اتمی، رژیم اسراییل؛ در حالی كه كرسی عضویت در آژانس را در اختیار دارد و از مزایا عضویت در آژانس بهرهمند میشود، هیچیك از اسناد بالادستی آژانس چه NPT و چه پروتكلهای الحاقی را امضا نكرده است و از هیچ یك از ساز و كارهای نظارتی آژانس پیروی نمیكند. آژانس تاكنون تلاش كرده است كه آبروداری كند و جنبههای فنی بر جنبههای سیاسی اولویت داشتند، امید آن است كه در ادامه با انتخاب مدیركل جدید هم این مسیر ادامه پیدا كند. انتخاب مدیركل آژانس بینالمللی انرژی اتمی یك فرآیند چند مرحلهای و پیچیده است كه كمتر تحت تاثیر فضاسازیهای رسانهای و تبلیغاتی قرار میگیرد.