ازحمام اتحادیه اروپایی آبی برای ایران گرم نمی شود
به نظر من نفس گفتگو و مذاکره برای طرح های مختلف بویژه در شرایط فعلی اقدام بسیار مثبتی است . یعنی ابتکار کشورهای دیگر و در حال حاضرفرانسه را باید غنیمت شمرد . چنانکه روسیه از ابتکار فرانسه حمایت کرده است و احتمالا سفر آقای ظریف به روسیه در همین ارتباط باشد . اصل گفتگو و مذاکره برای یافتن راه حل هایی برای برون رفت از این شرایط فعلی از آن جهت که طرف ایرانی را اهل گفتگو و مذاکرات نشان می دهد ،خوب است. منتها اگر این موضوع را منطقی ارزیابی کنیم می بینیم در حالی که فرانسویان نشان دادند که اراده ای برای حل مشکل کنونی را دارند اما در عین حال توان لازم برای متقاعد کردن آمریکا جهت تغییر مسیر اشتباهی که در پیش گرفته را ندارند . چراکه ترامپ، یک بازگان است وسیاستمدار نیست. در این سه سال هم نشان داده است که مانند یک بازرگان عمل می کند تا یک سیاست مدار! پس کار کردن با چنین آدمی و متقاعد کردن او برای این که مسیر جدیدی را در پیش بگیرد کار بسیار دشواری است . البته من نا امید نیستم و معتقدم هزار ساعت مذاکره بهتر از یک ساعت جنگیدن است . پس بهتر است همچنان روند مذاکره و گفتگو را برای رسیدن به اهداف خود ادامه دهیم و هرجا لازم شد با هرکسی گفتگو و مذاکره کنیم . اما بحث این است که باید یک ارزیابی از توان خود داشته باشیم . همچنین ارزیابی از توان طرف مقابل و اهداف و برنامه ریزی هایی که در دستور کار خود داریم را ، به خوبی تجزیه و تحلیل کنیم و بدانیم چه اقداماتی می تواند طرف مقابل را به تجدید نظر وادار کند.»
به نظر من همزمان با کار دیپلماسی که کار بسیار خوبی هم هست ما باید به افزایش توان اقتصادی کشور توجه و سعی کنیم که وضعیت اقتصاد کشور را به شرایطی برسانیم تا طرف مقابل بداند که سلاح تحریم بی اثر یا کم اثرشده است . هر چند در یکی دو ماه گذشته آمارهای اقتصادی روند بهبود را نشان می دهد و این خود امیدواری های جدید را برای مردم ایجاد می کند. اما از طرفی ما باید اصلاحاتی را بصورت فوری و فوتی در مثلا سیستم بانکداری کشور و سیستم مالیاتی کشور، در بخش های خصولتی و غیر دولتی و ارگانها که واقعا نیاز به یک اراده جمعی داریم ، ایجاد کنیم ، تا از این طریق حرکتی مکمل فعالیت های خوب دیپلماسی و تلاش هایی که در این راستا در حال انجام است صورت گیرد. ترکیب و هم افزایی این دوتلاش بصورت همزمان می تواند نتیجه بخش باشد . نه این که گمان کنیم صرفا بدون بهبود وضعیت اقتصادی کشور، می توانیم طرف آمریکایی را به اصلاح مسیر اشتباهی که در پیش گرفته است ، متقاعد کنیم.
به نظر من اکنون باید طرح اقای مکرون و مجموعه دولت فرانسه که بسیار هم خوب است ، مورد پیگیری و گفتگوی جدی قرار گیرد . اما باید ما به سمت افزایش توان اقتصادی و توان هسته ای و همچنین گسترش فعالیت های دیپلماسی برویم . با این شرایط می توانیم با کشورهای مختلف، فضایی را ایجاد کنیم که امریکا مجبور به تجدید نظر در خصوص مسیر غلط خود شود.
وقتی که امریکا نتوانست کشورهای اروپایی و روسیه و چین و سایر کشورها را برای متخلف بودن ایران متقاعد کند ، تلاش می کند که از هژمونی مالی خود استفاده کرده تا اراده خود را به اتحادیه اروپا و چین و روسیه ژاپن و کره تحمیل کند و عملا تا اینجای کار چنین کرده است . اگرنه از نظر تئوری و حقوق بین الملل و از نظر همه جهات بین المللی، آمریکا نتوانسته کشورهای دیگر را با خود همسو و متقاعد کند، بلکه از قدرت مالی برای تحت فشار قرار دادن طرف های دیگر بهره برده تا روابط خود با ایران را قطع کنند. در این شرایط کشورهای فرانسه، آلمان، روسیه و چین و سایر کشورهایی که تمایل به رابطه با ایران دارند و همچنین برای منافع خود ، طرح هایی را دنبال کرده تا شاید امریکا را به تجدید نظر وادار کنند . حالا ما باید از این تلاش ها استقبال کنیم . یعنی هر چقدر بین اتحادیه اروپا ، چین و روسیه با آمریکا فاصله ایجاد شود،به نفع ما خواهد بود . و هر چقدر ما روابط نزدیکتری با اتحادیه اروپا و روسیه و چین داشته باشیم ، عملا فشار بیشتری روی آمریکا خواهد بود. بنابراین وقتی از این گفتگو ها بعنوان یک فرصت یاد می کنیم به این دلیل است که این شرایط باعث می شود تا طرف ایرانی با کمک سایر کشورها از جمله اتحادیه اروپا و روسیه و چین بتواند فضایی را ایجاد کند که امریکایی ها نتوانند به اهداف خود برسند . بهر حال چون منطق ایران به گونه ای است که در چارچوب برجام عمل می کند ، سیاست های دیپلماسی می تواند کارآمد باشد. به شرطی که وضعیت اقتصادی را ساماندهی واصلاحات درونی را سرعت ببخشیم . اینها مکمل یکدیگر هستند .