پوتین با گذشت 12 سال به چه اهدافی به ریاض سفر کرده است؟ با توجه به قراردادهای قابل توجهی که بین مسکو و ریاض به امضا رسیده فکر می کنید این گسترش همکاری ها در این برهه زمانی حاوی چه پیام هایی است؟

نگاه به آسیای غربی و خاورمیانه، سیاست جدیدی در روسیه نیست. با بررسی تحولات در گذشته می بینیم که از دوران تزاری هم روس ها نگاه ویژه ای به آسیای غربی داشتند و این نگاه در دوران شوروی هم ادامه پیدا کرد. دولت روسیه در دوران پس از فروپاشی شوروی امکان زیادی برای بروز و ظهور سیاست خارجی اش  دز ان منطقه نداشت.

قدرت مانور روسیه بعد از فروپاشی شوروی برای تاثیرگذاری بر مسائل خاورمیانه و آسیای غربی به شدت کاهش یافت. روسیه دوران پوتین در حال بازیابی جایگاه پیشین خود در خاورمیانه و غرب آسیاست. بهار عربی یا بیداری اسلامی، فرصتی برای روسیه ایجاد کرد تا بتواند بار دیگر در منطقه خاورمیانه و آسیای غربی تاثیرگذار باشد. به هر حال دولت سوریه یکی از نزدیک ترین متحدان روسیه در منطقه بود که بحران در این کشور، باعث شد تا مسکو به شکل نظامی وارد مسائل منطقه شود. به موازات سوریه، دولت روسیه تلاش کرد با عربستان سعودی، ترکیه و مصر هم روابط خود را بازتعریف کند. در نتیجه بعد از تقریبا دو دهه، روس ها امکان پیشبرد سیاست خود را در خاورمیانه، غرب آسیا و شمال آفریقا پیدا کرده اند و در حال استفاده از این فرصت هستند.

هم اکنون نیز نگاه روسیه به سمت خلیج فارس جذب شده و کشورهای عربستان، قطر، امارات نیز از این امر استقبال می کنند. فروش سلاح و سرمایه گذاری در زمینه تاسیس رآکتورهای هسته ای نیز از موضوعات مهمی است که سبب شده روسیه بدان نگاه ویژه ای داشته باشد. به جز شرکت دراجلاس های منطقه ای و بین المللی، پوتین همواره برای امضای قراردادهای کلان به کشورهای مختلف سفر می کند. سفر دو سال قبل ملک سلمان به مسکو نیز نقطه عطفی بود و با سفر محمدبن سلمان نیز متعاقب آن اقدامات تکمیلی  در جهت سترش روابط دو کشور صورت گرفت.

به نظر ایران نیز یکی از موضوعات سفر پوتین به عربستان بود. در همین راستا و در بحث انرژی عربستان و روسیه نقش بسزایی در تثبیت بازار نفت داشتند؛ با اینکه روسیه عضو اوپک نیست. در همین حال همکاری ها با ایران نیز برای روسیه و عربستان قابل اهمیت است و در این صدد هستند تا نظر ایران را نیز جلب کنند با توجه به اینکه تهران تحت شدیدترین تحریم های نفتی قرار دارد.

بحث دیگر در رابطه با جنگ یمن است که روسیه علی رغم تلاش های عربستان در این زمینه با ریاض همراهی نکرد و ترجیح داد وارد بازی ریاض نشود. در همین حال روسیه تلاش کرد علاوه بر ارتباط با عربستان با یمنی ها اعم از طرفداران عبدربه منصور رئیس جمهوری برکنار شده یمن ، حوثی ها و جریان های مخالف تجاوز عربستان روابط داشتند و حتی اجلاسی نیز در مسکو تشکیل دادند.

باید توجه داشت که جز تحولات داخلی کشورهای عربی منطقه، بعد از بهار عربی، خروج تدریجی آمریکا از منطقه هم جا را برای افزایش نفوذ روسیه باز کرده است. آمریکایی ها به تدریج حضور خود را در آسیای غربی و خاورمیانه کمتر می کنند، در سال های اخیر و در دو دولتی که در کاخ سفید بودند، استراتژی تغییر تمرکز به آسیای شرقی تقویت شده است. امریکا از آنجا که رقیب اصلی خود را چین تلقی می کند، از سرمایه گذاری و نفوذ در خاورمیانه و آسیای غربی کاسته و مرکز ثقل سیاست خود را در جنوب شرقی و شرق آسیا منتقل کرده است. بدین ترتیب روسیه از خلا موجود استفاده می کند و در حال تقویت موقعیت خود در منطقه غرب آسیاست.

به ایران اشاره کردید؛ مساله ای که در این رابطه مطرح بوده این است که سفر پوتین به عربستان می تواند برای ایران بد باشد چرا که با توجه به حوادث اخیر در منطقه ، عربستان درصدد یارگیری علیه ایران است و روسیه می تواند نقش خوبی در این زمینه ایفا کند.

دراین باره باید گفت که روسیه مایل است اختلافات ایران و عربستان حل شود. اما باید توجه داشت که این دو کشور دو بازیگر مهم و قدرتمند منطقه هستند و با توجه به اینکه مشکلات تهران و ریاض چند وجهی است هر دو باید در جهت تنش زدایی گام بردارند. نقش آفرینی کشور ثالث تنها به فراهم کردن زمینه ها مربوط می شود.

برای مثال شاهد میانجی گری های عراق، پاکستان برای بهبود روابط ایران و عربستان  بودیم که روسیه هم تنها در حد بسترسازی می تواند به این ماجرا کمک کند. از طرفی باید در نظر داشت که حل اختلافات بین ایران و عربستان به نفع روسیه است، با توجه به اینکه عده ای مطرح می کنند اختلاف بین این دو موجب می شود روس ها امتیاز بیشتری هم از تهران و هم از ریاض بگیرد.

در این مورد باید بگویم  چنین تحلیلی منطبق با واقعیت های موجود درمنطقه نیست. و شواهد چنین چیزی را نشان نمی دهد. باید توجه داشت رفع تنش ها بین ایران و عربستان می تواند نقش بسزایی در حل بحران سوریه ایفا کند. برخی از دیپلماسی پول صحبت می کنند و می گویند عربستان با پول می تواند کشورها را بر ضد  ایران  تحریک کند. امارات و ریاض اگر چنین قدرتی داشتند که روسیه را با پول بر ضد ایران تحریک کنند  در همین سوریه دست به اقداماتی زدند اما به در بسته خوردند.

برای مثال سعودی ها خیلی تلاش کردند که روسیه از حمایت از بشار اسد دست بکشد ولی نتیجه چیز دیگر شد و دیپلماسی پول موثر واقع نشد، چرا که منافع روسیه در سوریه بسیار گسترده تر و عمیق تر از این مسائل بود که بخواهد با چند میلیارد دلار از آن صرفنظر کند. در آن سو جایگاه ایران برای روسیه مهمتر از آن است که مسکو بخواهد با چند قرارداد آن را نادیده بگیرد.

در موضوع اختلاف بین ترکیه و عربستان نیز می بینیم روسیه با هر دو کشور همکاری می کند. این موضوع در مورد کشورهای دیگر حتی قطر و یا اسرائیل نیز صدق می کند. بنابراین در روابط بین الملل کشورها بر اساس منافع خود تصمیم می گیرند و روابط با کشوری را قربانی  مناسبات با کشور دیگر نخواهند کرد. مگر در موارد استثنایی که بر اساس زدو بندهای کلان صورت بگیرد که در این مورد خاص با توجه به اهمیت روابط با ایران روسیه بطور معمول منافع این روابط را بخار امتیاز گیری از طرف عربستان  از دست نمی دهد. پس نتیجه میگیریم که سفر پوتین به امارات و عربستان در تعارض با منافع ملی ایران نیست.

آیا در جریان سفر پوتین به عربستان، مقام های ریاض پیشنهادی را برای توقف عملیات ترکیه در شمال سوریه به رئیس جمهور روسیه ارائه دادند؟

با توجه به اینکه اقدام ترکیه نقض حاکمیت سوریه به شمار می رود، تعداد زیادی از کشورها در تلاشند تا به هر شکلی که شده این عملیات پایان یابد. حتی مقام های آمریکایی اعم از ترامپ و  وزیر خارجه این کشور در تکاپو برای خاتمه آن هستند.

عملیاتی که ترکیه شروع کرده بیشتر برای بهره برداری سیاسی و ایجاد یک شور ملی در ترکیه است. با توجه به اینکه بسیاری در ترکیه ملی گرا هستند از این اقدامات حمایت می کنند. پس از ناکامی اردوغان در انتخابات شهرداری ها در آنکارا و استانبول وی به سمت تحریک احساسات ملی گرایانه و شور ملی رفته است. تا جایگاه خود را در افکار عمومی ترکیه بازسازی کند.

در سال 1974  ترکیه قبرس شمالی را تصرف کرد تا موقعیت ترکهای قبرس را در این کشور تثبیت کند اکنون دنبال تثبیت شرایط برای اخوانی های سوریه و نیروهای طرفدار ترکیه در سوریه است  که در همین راستا آنکارا این نقشه را برای شمال سوریه پیاده می کند . البته باید گفت که شمال سوریه شرایطش با قبرس شمالی کاملا متفاوت است و ترکیه راه سختی در پیش دارد و بعید به نظر می رسد که به نتیجه مطلوب نیز برسند. نگرانی کشورهای منطقه از جمله ایران و همچنین اتحادیه اروپا و همچنین بحث زندانیان داعشی و قدرت گرفتن این گروه تروریستی سبب شده تا دغدغه جدی در رابطه با عملیات چشمه صلح به وجود آید.

تحولات اخیر در رابطه با تلاش ها برای میانجی گری و کاهش تنش ها را چگونه ارزیابی می کنید؟

در حال حاضر شرایط از هر زمان دیگری برای گفت و گوها بین ایران و عربستان سعودی فراهم تر است. به نفع کشورهای منطقه است اگر آنها به کمک خود مشکلات را حل و فصل کنند. این موضوع همچنین احتمال مداخله کشورهای فرامنطقه ای را کمتر خواهد کرد و اینکه ثبات و امنیت در راستای همکاری های منطقه ای علاوه بر روابط دوجانبه شکل خواهد گرفت. باید به گونه ای باشد که همکاری های امنیتی منطقه ای  با حضور ایران، عراق و 6 کشور شورای همکاری خلیج فارس شکل بگیرد. هم اکنون اوضاع به گونه ای است که شرایط نسبت به گذشته مناسب تر شده است.