با توجه به آنکه لهستان جزئی از پیمان ناتو است چرا مقامات ورشو تلاش می‌کنند مناسبات دوجانبه‌ای با آمریکایی‌ها داشته باشند؟

در واقع ناتو یک پیمان کلی و جامع است. این پیمان در مواقعی که امنیت اروپا به هر دلیل تهدید شود مانند جنگ گرجستان، وظیفه خود می داند که در مقابله با این تهدید ، ایفای نقش کند یا آن که یکی از اعضای پیمان ناتو ، وارد نبردی مستقیم شود. البته گرجستان جزوناتو نیست، اما به دلیل افزایش تهدید امنیت در اروپا ، ناتو تلاش کرد با حمایت از گرجستان و رای زنی با روسیه ، تنش بوجود آمده را کاهش دهد.  درباره موشک‌های پاتریوت باید این نکته را در نظر داشت که نصب چنین موشک‌های ضدموشکی برای خنثی کردن تهدید‌های احتمالی از سوی موشک‌های روسیه در نظر گرفته شده است و پیمان ناتو در نصب چنین سامانه ای  نقشی ندارد. بدون توجه به مناسبات اروپا- روسیه و مسکو - لهستان این نکته گفتنی است که تهدید موشکی یک اقدام آنی است و تا ناتو بخواهد برای مقابله با چنین تهدیدی تصمیم بگیرد موشک‌ها شلیک شده‌اند و خسارات زیادی وارد شده است، بنابراین به نظر من نصب چنین سامانه موشکی در جمهوری لهستان بیشتر به عنوان دلجویی از مقامات ورشو است تا یک تغییر در مناسبات امنیتی اروپا.

آیا فکر می کنید در برابر این اقدام روسیه بازهم از خود واکنش تند نشان دهد؟

من بعید می‌دانم روسیه واکنش تندی در این‌باره از خود نشان دهد زیرا موشک‌های دفاعی پاتریوت با سامانه موشکی قبلی تفاوت بنیادی دارند. روس‌ها مخالفت خود را نسبت به نصب سامانه‌های راداری  قبلی صراحتا و بارها اعلام کرده بودند. نگرانی مسکو بیش ازهرچیزسامانه راداری است که جمهوری چک میزبانی آن را برعهده گرفته بود زیرا این سامانه می‌توانست تمام تحرکات نظامی روسیه را در غرب این کشور کنترل کند که اکنون با تعلیق اجرای آن از سوی واشنگتن روسیه نفس راحتی کشیده است.

چند ماهی است دبیرکل ناتو تغییر کرده و آقای راسموسن جانشین یاپ‌هوب شفر شده است. این تغییر به چه دلیل انجام شد و آیا می‌توان آن را نشانه‌ای در جهت بهبود روابط میان روسیه و این سازمان در نظر گرفت؟

شفراز سمت خود کناررفت تا تغییرات مورد نظر آمریکا درناتو انجام شود. این یک تغییربرنامه ریزی شده  نیست بلکه قرار است متناسب با آن استراتژی ناتو در قبال بسیاری از موضوعات از جمله جنگ افغانستان تغییرکند. حضور راسموسن برای اجرای این تغییرات است و ما شاهد آن هستیم که از زمان انتخاب نخست‌وزیرسابق دانمارک به عنوان دبیر‌کل ناتو تحرکات گسترده‌ای در این روابط میان این سازمان و روسیه صورت گرفته است. این تغییرات در استراتژی و مناسبات جدید با روسیه متناسب با وظایف جدید ناتو است که از سال 2001 به مرور زمان بر دوش این سازمان گذاشته شده است. ناتو در 8 سال گذشته نقش‌آفرینی جدیدی درعرصه‌های جهانی آغاز کرده و این سازمان اکنون نه‌تنها در اروپا بلکه در آسیای مرکزی ‌بویژه افغانستان وظایف جدیدی را برعهده گرفته است. ناتو در سالهای اخیرنشان داده امنیت را دیگر درچهارچوب اروپا تعریف نمی‌کند بلکه حوزه آنرا بسیار گسترده تر از پیش تعریف کرده است به همین دلیل شاهد تغییرات تدریجی دراستراتژی واقدامات این سازمان  هستیم که ضرورت تغییر دبیرکل را اجتناب ناپذیر کرده بود.

این تغییرات تدریجی طیف وسیعی از تحرکات ناتو را دربرخواهد گرفت. همانطور که اشاره شد ناتو در حال تغییر است اما این تغییرات به صورت تدریجی و بدون شتاب خواهد بود. جنگ افغانستان اکنون بحران جدی برای ناتو به همراه داشته و درخواست ژنرال مک‌کریستال از وزرای دفاع ناتو در اجلاس هفته گذشته براتیسلاوا نشان ازعمق این بحران دارد.

وزرای دفاع ناتو در یک جلسه غیررسمی به درخواست آمریکا مبنی بر افزایش نیروهایشان در افغانستان پاسخ مثبت ندادند و اوضاع بی‌ثبات در این کشور را بهانه عدم افزایش نیرو اعلام کردند. این در حالی است که  راسموسن و اعضای اروپایی ناتو خواستار مشارکت بیشترروسیه در برقراری امنیت در قفقاز هستند. همانطور که در مصاحبه قبلی به شما گفتم روسیه از این افزایش تعاملاتش با ناتو استقبال می‌کند. حضور راسموسن در ناتو و باراک اوباما در کاخ سفید مجموعه جدیدی از تعاملات میان مسکو و این سازمان را ایجاد خواهد کرد. غرب امید‌وار است با روسیه به عنوان یکی از اعضای خود برخورد کند؛ عضوی عادی که در رهبری این سازمان کمترین ایفای نقش را داشته باشد.

آقای بهشتی‌پور! چرا روسیه حاضر به پذیرش برتری هویتی و ارزشی غرب نیست‌ و ما شاهدیم که آنها در عین حال علاقه‌مند به نزدیکی به غرب هستند، این دوگانگی چگونه قابل تفسیر است؟

به نظر من این سوال را می‌توان از 2 جنبه پاسخ داد. سابقه تاریخی این کشور به عنوان یک منظر و سابقه ژئوپلیتیکی آن از نقطه نظر دیگر باعث شده تا روس‌ها همواره در روابط خود با غرب با تردید‌هایی رو‌به‌رو باشند. اساسا تفکر اسلاو‌های شرقی با مرکزیت امپراتوری مسکو - کی‌یف درمناسبات خود با غرب با چالش‌هایی رو به رو بوده است. در این رابطه نیز خانم هلن کارن دانکوس در کتاب شوربختی مردم روس به تشریح این مساله به خوبی  پرداخته است. از نقطه نظر ژئوپلیتیکی نیز روسیه به عنوان کشوری آسیایی - اروپایی دارای منافع گسترده‌ای در شرق دور و تعامل با غرب بوده است. این کشور به جهت گستردگی نیازمند تعریف منافع ملی دوگانه در گذشته بوده که تاثیرات عمیقی در مناسباتش با کشورهای غربی گذاشته است. نگاه رو به شرق و غرب مسکو در طول تاریخ باعث شده این کشور نتواند آنطور که اروپایی‌ها و بعد‌ها آمریکایی‌ها می‌خواسته‌اند وارد تعامل دوجانبه شود. روس‌ها هرگز ‌درون اروپا ذوب نشدند. این قالب آسیایی – اروپایی هرگز اجازه نداد ه روس‌ها در تعاملات خود با اروپایی‌ها احساس همبستگی با آنها پیدا  کنند در حالی که مقامات روسیه بارها کشورشان را یک کشور اروپایی قلمداد کرده‌اند. فراموش نکنیم انقلاب بلشویکی در سال 1917 و حکومت 70 ساله کمونیستی در این کشور نیز یکی از عوامل تاثیرگذار در اختلافات میان این کشور و غرب بوده است. طی سال‌های بعد فروپاشی عامل ایدئولوژی تضعیف شده اما کاملا از بین نرفته است.

عده‌ای بر این باورند حزب روسیه واحد به رهبری ولادیمیر پوتین مانند حزب کمونیست دوران اتحاد شوروی عمل می‌کند. این نظر تا چه اندازه صحیح است؟

افرادی که چنین اظهار‌نظری می‌کنند نه حزب روسیه واحد را می‌شناسند و نه با حزب کمونیست اتحاد شوروی آشنا هستند. حزب کمونیست ساختارهای خاص خود را ‌ داشت که بعد از فروپاشی اتحاد شوروی در سال 91 با بازبینی و بازسازی ساختارهای خود فعالیت جدید در روسیه چند حزبی امروز را آغاز کرد. فراموش نکنیم روسیه کشوری است با دموکراسی جوان و احزاب اندک که از طیف‌های مختلفی از فعالان اقتصادی تا سیاسی و اجتماعی در این گستره در حال ایفای نقش هستند. در این میان حزب روسیه واحد ممکن است از ساختار‌های حزب کمونیست اتحاد شوروی گرته‌‌برداری کرده باشد، اما عمده فعالیت این حزب روی ملی‌گرایی استوار است. مرکزیت و سانتریالیسمی که بر حزب روسیه واحد حاکم است به هیچ‌وجه قابل مقایسه با حزب کمونیست نیست.

حزب کمونیست اتحاد شوروی کنگره‌های مختلفی داشت که هرگز مانند آن را در روسیه واحد شاهد نیستیم؛ کنگره خلق‌ها که 5 هزار عضو داشت و بعد از تشکیل جلسه 300 نفر عضو کمیته مرکزی در این میان انتخاب می‌شدند که این کمیته در نهایت اعضای دفتر سیاسی را انتخاب می کردند که رهبری کل اتحاد شوروی را تشکیل می‌داد. حزب کمونیست اتحاد شوروی 2 ونیم میلیون عضو فعال داشت اما حزب روسیه واحد در نهایت با اجتماع 5 یا 6 نفر تصمیمات اصلی خود را می‌گیرد که این افراد تعیین‌کننده استراتژی این باشگاه سیاسی هستند، بنابراین افرادی که در حزب روسیه واحد فعالیت می‌کنند نوعی گرایش ملی‌گرایی روسی دارند و کمتر ایدئولوژیک عمل می کنند. در هر حال اکنون روسیه واحد با توجه به هیات اداره کننده و تشکیلات حزبی‌اش روی ملی‌گرایی تاکید دارند. اعضای این حزب منفعت‌محور هستند و منافع گروه حاکمه بر کرملین توسط این حزب تامین می‌شود. در حالی که حزب کمونیست شوروی دائما خود را درگیر تضاد ها آنته گونیستی با امپریالیسم می دید و نمی توانست منافع محور عمل کند.

آیا توسعه اتحادیه اروپا به قفقاز تهدید امنیتی برای روسیه به همراه دارد؟

اکنون تقریبا غیرازاوکراین،مولداوی وبلاروس،دیگرهمسایگان روسیه در اروپا،عضو اتحادیه اروپا هستند. ورود اتحادیه اروپا به منطقه قفقازمی‌تواند چالش‌هایی را برای مسکو به همراه داشته باشد. به اعتقاد من همانطورکه روس‌ها گسترش ناتو به شرق را به عنوان چالشی جدی درمقابل منافع ملی خود در نظر می‌گیرند،حرکت بروکسل به سوی کشورهای قفقازنیزمی‌تواند باردیگرمسکو و اتحادیه اروپایی را در مقابل هم قرار دهد. تفاوت‌های عمده‌ای میان لهستان و به عنوان مثال ارمنستان برای مسکو وجود دارد. نباید فراموش کرد ضریب تهدید حضور اتحادیه اروپا درحوزه قفقاز به مراتب بیشتر حضور درکشورهای شرق اروپا است که مرزهای مشترکی با روسیه ندارند. مسکو یک بار حیاط خلوت خود در شرق اروپا را با روی کارآمدن دولت‌های غربگرا دراوکراین وگرجستان ازدست داده است. اکنون با حضور اتحادیه اروپایی در قفقازمنافعی ازروسیه با چالش رو به رو می‌شوند که جبران آن امکان پذیر نیست.

دیمیتری مدودف، رئیس جمهور روسیه یک پیام ویدئویی برای مردم کشور همسایه اوکراین فرستاده است، این پیام از چه واقعیتی نشأت می‌گیرد؟

سخنان آقای مدودف در این پیام تصویری پیامی تازه نیست. مقامات مسکو بارها و به شکل‌های مختلف همبستگی خود را با مردم اوکراین نشان داده‌اند. اکنون ما در آستانه انتخابات ریاست‌جمهوری در اوکراین قرار داریم؛ انتخاباتی که می‌تواند صحنه سیاسی این کشور را دستخوش تغییر کند. به هرحال 17 درصد از مردم اوکراین روس‌تبار هستند و بخش مهمی از اوکراینی‌هایی که در شرق این کشور زندگی می‌کنند با سیاست‌های روسیه همصدا بوده و این مساله می‌تواند بر آرایش سیاسی در این کشور تاثیرگذار باشد. در جنوب شرق و شرق اوکراین اقلیت روس تبار زندگی می‌کنند. روس‌ها در پی سرمایه‌گذاری روی افکار عمومی این کشور هستند تا شاید بتوانند نظرات مردم اوکراین را به سوی نامزد مورد تایید خود یعنی آقای ویکتور یانکوویچ جلب کنند.