با این وجود نباید ارزيابي عجولانه وتندي درباره روابط روسيه و ايران ارائه کرد. زیرا این دو کشور منافع مشترک متقابلی دارند. واقعیت آن است که سیاست روسیه درسطح منطقه بدون ایران پیش نمی رود و سیاست ایران هم در عرصه بین المللی بدون حمایت روسیه با مشکل روبرو است . بر این اساس نباید سیاست های مقطعی آمریکا موجب شود تا دو کشور منافع بلند مدت خود را قربانی اختلاف نظرهای بوجود آمده از سوی رقبا ، کنند. اين موضوع غيرقابل انكار است كه روسيه از آمريكا تاثير مي‌گيرد اما در عين حال نبايد اين را هم فراموش كرد كه در عين حال بر آمريكا تاثيرگذار هم هست. روسیه امروز با رفتاری که در قبال ایران انجام می دهد خود را تا سطح یک قدرت درجه دوم که تحت نفوذ آمریکا است برای جهان معرفی می کند و این برای مسکو که داعیه مقابله با یکجانبه گرایی آمریکا را در عرصه بین المللی دارد خوب نیست .

 اين واقعيت كه چون روسيه با آمريكا به توافق رسيده تهديدي براي ايران شکل گرفته است، ایران را مجبور می کند تا با همه امکانات خود ائتلاف  روسيه و‌آمريكا را دچار مشکل سازد . اگرچه این دو کشور خود به اندازه کافی  در مورد گسترش ناتو به سمت اوكراين و گرجستان اختلاف دارند . همچنانکه در باره آینده مناطق استقلال طلب چون اوستیای جنوبی و آبخازکه روسیه از استقلالشان حمایت می کند اختلاف جدی دارند و در باره اینده کوزوو نیز به دلیل حمایت همه جانبه آمریکا از استقلال این منطقه جدایی طلب از صربستان متحد روسیه در شرق اروپا با هم درگیر هستند.  

براین اساس همكاري فعلي واشنگتن و مسکو را بر سر پرونده هسته‌اي ايران، يك همكاري تاكتيكي براي اعمال فشار بيشتر به ايران باید تلقی کرد که این همکاری تحت تاثیر نوع عملکرد ایران و اختلاف های روسیه و امریکا قرار دارد.

باید گفت سردی مقطعي بين روابط ايران و روسيه به خاطر عدم پايبندي روسيه به تعهداتش در باره اجرای پروژه نیروگاه هسته ای بوشهر و ارسال نکردن موشکهای ضد هوای اس 300 به  ايران بوجود آمده  است.

اين موضوعات نشان مي‌دهد روسيه هنوزقادرنيست به عنوان يك كشورمستقل درمورد منافع و قراردادهايش بصورت کاملا مستقل تصميم بگيرد و اين بر وجهه بين‌المللي روسيه اثرگذار خواهد بود.

روسيه كشوري است كه منفعت محور است و در روابطش با همه كشورها منافع خود را دنبال مي‌كند در مناسبات خود به منافع ملي توجه دارد و جايي كه منافعش با ايران منطبق است با كارت ايران بازي مي‌كند و در جايي كه منافعش منطبق با آمريكاست با كارت آمريكا بازي مي‌كند.

درمناسبات دوجانبه بايد اين موضوع معيارباشد كه منافع ملي درتعارض با منافع ديگران قرار نگیرد این واقعیت را نمی توان نادیده گرفت که همه کشورها به دنبال تامین منافع ملی شان هستند اما اين منافع ملي نبايد در تعارض با منافع ديگران قرار گیرد . در صورتی که به هر دلیل این  تعارض با منافع ديگران ایجاد شد  بايد به راه‌حل‌هاي مشترك براي حل مشكل رسيد.

به نظر می رسد اين گره درمنافع مقطعي ایران و روسیه بوجود آمده است كه وزير انرژي روسيه به عنوان رئیس کمسیون اقتصادی بین دو کشور قرار است در  9 آذر ماه به ايران بيايد و در اين سفر قطعا بحث راه‌اندازي نيروگاه بوشهر مطرح خواهد شد با توجه به اينكه روسيه تاكنون حداقل 4 بار اين راه‌اندازي را از سال 1381 تاكنون به تاخير انداخته است اكنون بايد وزير انرژي روسيه پاسخگوي اين 7 سال تاخير در راه‌اندازي نيروگاه باشد. اگرچه روسیه حتی در راه اندازی نیروگاه های داخل این کشور نیز تاخیر های ده ساله داشته است . بطوریکه آخرین نیروگاهی که در روسیه راه اندازی شد کار احداث آن از 1985 آغاز شده بود . اما  به خوبی روشن است که روسیه موضوع راه اندازی نیروگاه هسته ای بوشهر را به مساله هسته ای ایران پیوند زده است . موضوعی که حداقل در شکل ظاهری ان هیچ ارتباط منطقی با هم ندارند .

روسیه متعهد شده است نیروگاه تولید هزار مگاوات برق در بوشهر را تا پایان سال 2009 به ایران تحویل دهد وقتی ایران پذیرفت حتی سوخت این نیروگاه را از روسیه وارد کند و پسماد سوخت مصرف شده را نیز به روسیه باز گرداند دیگر هیچ بهانه ای برای تردید روسیه باقی نماند . اما آمریکا که به دنبال توقف غنی سازی اورانیوم در ایران است به بهانه های مختلف روسیه را تطمیع می کند تا به ایران فشار بیشتری را وارد کند تا در نهایت ایران به خروج اورانیوم غنی شده خود موافقت کند در حالی که حتی اگر چین هم در مقابل امتیازی که از آمریکا درقبال به رسمیت شناختن انکه تایوان و تبت جزئی از چین هستند ، با روسیه و آمریکا هم موضع شود باز هم ایران به مسیر غیر قابل برگشت خود ادامه خواهد داد . ایران می داند دستیابی به تکنولوژی صلح آمیزهسته ای مقدمه ای برای جهش علمی در جهان نامتوازن کنونی است