این یک واقعیت است که ایران و آمریکا با هم اختلاف دارند و این اختلافات روی تحولات عراق تاثیر می‌گذارد ولی اصل اینکه کشوری مداخله‌ای کند و بعد تبعات آن مداخله را به گردن کشور دیگری بیندازد، واقعا در افکار عمومی دنیا قابل پذیرش نیست. عراق از سال 2003 تاکنون که اشغال شده، دچار دو بحران هویت حاکمیتی و بقا دولتی شده که در حال تجربه است و هنوز نتوانسته به ثبات برسد. به نظر می‌رسد به هر دلیلی این بحران به‌وجود آمده و هرکسی مقصر بوده، باید زودتر مدیریت واز این وضعیت خارج شود. چون کار بسیار خطرناک و تداومش به ضرر همه کشورهای منطقه و فرامنطقه‌ای است و کسی نمی‌تواند برای خودش در این موقعیت خانه امنی تعریف کند.

به نظر می رسد هرچه زودتر باید مذاکرات یا اقدامات و ابتکاراتی به عمل آید که مانع از گسترش بحران شود. در صورت غفلت از این اقدام مهم ، شاید داعشی‌ها و تکفیری‌ها که سال‌ها منتظر چنین فرصت‌هایی هستند، برنده این ماجرا باشند. چون نیروهایی که با آنها درگیر بودند، الان ضربه خوردند، آنها از فرصت‌ها استفاده خواهند کرد و بدشان نمی‌آِید به این اختلافات دامن زده شود.

در تحلیل آنچه معترضین عراقی نسبت به سفارت آمریکا انجام دادند باید گفت وقتی کشوری به مراکز نظامی کشور دیگر حمله می‌کند،نمی تواند انتظار داشته باشد طرف مقابل صرفا به اعتراض های دیپلماتیک اکتفاء کند.  با اینکه نمی‌توان اصل حمله به سفارتخانه ها و کنسولگریها را به هر بهانه ای که باشد ، تائید کرد ولی باید گفت  یک عکس‌العمل قهری است و نمی توان آنرا کنترل کرد. همانطور که گفته می‌شود پاسخ کلوخ انداز، سنگ است. کسی که اقدامی می‌کند باید فکر تبعات آن را هم بکند.

 اگرچه این کار از نظر حقوق بین‌الملل نمی‌تواند مورد تائید دولتی باشد ولی طبیعتا وقتی کشوری به خودش اجازه می‌دهد مراکز نظامی کشور دیگری را بمباران ‌کند ، طرفداران آن گروه‌ها دست به چنین اقداماتی می‌زنند. تاکید می‌کنم این حرف به معنای درست بودن این عمل نیست ولی در حقوق بین‌الملل درستی یا نادرست بودن عمل‌ها اینگونه سنجیده نمی‌شود. بلکه منشا شروع چنین بحرانی و اقداماتی که منجر به چنین حرکاتی می‌شود، مورد توجه قرار می‌گیرد.

 بحث اختلاف های ایران با آمریکا یک موضوع است ولی بحث عراق و ایران موضوع دیگری است. یعنی هرنوع ناامنی در عراق در ناامن شدن ایران تاثیر می‌گذارد و بالعکس. ما دو کشور همسایه هستیم و امنیت و ثبات‌مان با هم گره خورده و نسبت نزدیکی داریم. بحران کنونی صرفا ناشی از اختلاف های ایران و آمریکا نیست و تبعات ان نیز تنها در چارچوب عراق نمی ماند. بنابراین باید دقت کنیم بحث این است که سرنوشت مردم عراق برای ایران مهم است و سرنوشت مردم ایران برای عراق و دو کشور همسایه نمی‌توانند بگویند خانه همسایه آتش گرفته و به من ربطی ندارد! چون حتما آتشش به ما هم سرایت خواهد کرد. بنابراین انتظار می رود  ایران  بجای  آنکه از انتقال بحران روز عراق از ایران به سمت آمریکا خشنود باشد باید هرچه زودتر تلاش کند تا این بحران مدیریت و حل شود. این وضعیت نه به نفع ایران و نه به نفع عراق و نه به نفع آمریکا ، تنها داعشی‌ها و تکفیری‌ها و گروه‌های تروریستی از این فضا استفاده خواهند کرد.