نقشهای که باید نقش بر آب شود
با اینکه سخن کسانی که این قطعنامهها را الزامآور نمیدانند، درست است ولی از لحاظ دیپلماسی یک نوع پروندهسازی علیه ایران محسوب میشود. بنابراین مهم است که توجه داشته باشیم وقتی چنین قطعنامهای صادر میشود دیپلماسیمان را فعالتر کنیم و مقداری با کشورهای عدمتعهد نشست داشته باشیم و نشستهای توجیهی با سفرای کشورهایی که با ایران رابطه نزدیک دارند، بگذاریم و برای کشورهای عضو شورای حکام تبیین کنیم که اهداف ایران چیست و چرا اجازه بازدید از مراکز مورد درخواست آژانس را نمیدهد. باید توضیح داد پروندهای تحتعنوان پیامدی توسط همین شورای حکام در سال 2015 بسته شده و اگر کشوری ادعاهایی داشته باشد که قبل از 2015 مطرح شده و مربوط به سال 2003 بوده، به این معناست که تمام اعتمادها را از بین میبرد. ایران تاکنون نهایت همکاری را با آژانس کرده و باید باز هم این همکاری را ادامه دهیم. البته تا آنجا که آژانس امنیت ملی و استقلال ایران را به خطر نیندازند. اصولا ادامه همکاری بین ایران و آژانس خیلی مهم است، چون آمریکا و رژیمصهیونیستی دنبال قطع همکاری ایران و آژانس هستند تا بهانهای برای اقدامات بعدی علیه ایران داشته باشند. برخی مسائل ایران را در انتخابات آمریکا تعیینکننده میدانند، درحالی که مسائل داخلی مولفه تاثیرگذار در انتخابات ریاستجمهوری آمریکا هستند. هرچند سیاست خارجی هم موثر است، ولی موقعی که تبدیل به نقطه عطف شود. اینکه پرونده ایران در شرایط فعلی به شورای امنیت برود، نقشهای است که صهیونیستها و آمریکاییها آن را دنبال میکنند و زمینهسازی میکنند و روی قطع همکاری با آژانس تمرکز کردهاند. بنابراین لازم است تلاش کنیم تا اولا همکاری ایران با آژانس تداوم یابد و ابتکار عمل به دست دشمنان نیفتد. ثانیا باید بهگونهای رفتار کنیم که آمریکاییها نتوانند قطعنامه تحریم تسلیحاتی را مجددا برقرار کرده یا مکانیسم ماشه را به کار گیرند. لازمه مدیریت شرایط این است که در داخل کشور یک سیاست در پیش گرفته، متحد و یکپارچه باشیم تا هم بتوانیم منافع حداکثری کشورمان را تامین کنیم و هم زمینهای فراهم شود تا بتوانیم با تحریمها، مقابلهای موثرتر داشته باشیم. در این صورت اینکه نتایج انتخابات آمریکا چه خواهد بود، برای ما اهمیت نخواهد داشت. به عبارت دیگر باید خودمان را در وضعیتی قرار دهیم تا هرکس که در انتخابات آمریکا پیروز شد، نتواند شرایط ایران را بههم بریزد.