مرور تاریخی تحلیلی بر سیاست هسته ای ایران
ا- مرحله ایجاد آرامش تبلیغاتی از طریق اعتماد سازی
بعد ازانکه مساله برنامه هسته ای ایران رسانه ای شد واعلام کردند که ایران کارهای خلاف پادمان هسته ای و پیمان ان پی تی انجام می دهد، موج گسترده سیاسی – امنیتی و تبلیغاتی علیه ایران به راه افتاد. دراین مقطع سیاست ایران براین پایه استوار بود که این وضعیت را تغییر دهد و طراحی دشمنان ایران را خنثی کند تا به یک وضعیت باثبات برسد. در این مرحله شرایط ایران به گونه ای بود که توانست در گام اول از گسترده شدن اتهامات و مجموعه مسائلی که علیه ایران مطرح می شد، ممانعت کند. درگام دوم ایران دیپلماسی هسته ای خود را برای ایجاد اعتماد متقابل به کار گرفت . در نقطه اوج این مرحله ایران بصورت داوطلبانه تعلیق غنی سازی اورانیوم درنطنز را پذیرفت و حتی یوسی اف اصفهان راهم تعطیل کرد.انعقاد قرارداد بروکسل وپذیرش پرتکل الحاقی 2+93 ان پی تی که کنترل ونظارت بیشتری را برایران تحمیل می کرد،همه بخاطرایجاداعتماد صورت گرفت. اما متاسفانه کشورهای پنج به علاوه یک نه تنها حق ایران را برای دستیابی به غنی سازی اورانیوم به رسمیت نشناختند،بلکه با تخاذ سیاست دفع الوقت سعی کردند تعلیق غنی سازی درایران همچنان ادامه یابد. اگرغربی ها دراین مرحله با ایران همکاری می کردند مشکلات درهمان مرحله حل می شد. با ناکام ماندن سیاست اعتماد سازی ، برخی در داخل کشوراصراردارند که این مساله را خیانت بشمارند واصرارکنند که این تعلیق به این دلیل بوده است که عناصرواداده وخود فروخته وعناصری که درایت کامل نداشتند این سیاست را درپیش گرفتند وبه منافع ملی خیانت کردند.درحالی که اگرواقع بین باشیم،حتی اگرافرادی که امروزاین صحبت ها را می کنند آن دوره درمسند قدرت بودند نیزهمین سیاست ها را اتخاذ می کردند. باید گفت این تصمیم، تاکتیک درستی بود. چرا که اگر این سیاست به اجرا گذارده نمی شد توطئه ها درنطفقه خفه نمی شد.ضمن آنکه این سیاست ها ازسوی شورای عالی امنیت ملی تحت نظارت شخص رهبری مدیریت می شد. تیم آقای روحانی مجری سیاست های هدایت شده بودند.اما مجری ها هم دراین مساله نقش تعیین کننده ای دارند.اینکه چه کسی چه سیاستی را اجرا می کند و اینکه آیا دقیقا مصوبات شورای عالی امنیت ملی را اجرا می کردند یا خیر، بحث دیگری است. ممکن است در این زمینه بتوان گفت کوتاهی هایی وجود داشته است .اما اینکه درآن شرایط حساس ایران به شدت به آرام سازی محیط سیاسی وامنیتی ورسانه ای نیازداشت، تردیدی نیست . برای رسیدن به چنین هدفی دولت باید تلاش می کرد زمینه را برای اعتماد سازی بدست آورد. به همین منظور توافق بروکسل در سال 1383 به امضاء رسید به شرط آنکه پرونده ایران در آژانس بسته شود.
2- مرحله شفاف سازی سیاست ها از طریق روشن کردن مواضع
مرحله دوم، که اصطلاحا به آن مرحله شفاف سازی سیاست ها وروشن کردن زمینه های مختلف برای همکاری با آژانس بود.ازاواخرسال 1383 آغازشد. بعد ازاینکه ایران تعلیق را پذیرفت مشاهده کرد که این سیاست برخلاف ارزیابی های اولیه ، غرب را به سمتی که یک چارچوب جدیدی تعریف کند،پیش نبرد.ایران انتظارداشت کشورهای 1+5 ازحق ایران برای استفاده ازانرژی صلح آمیزهسته ای بدون هیچ محدودیتی حمایت کنند. درعین حال غرب هم تلاش می کرد موضوع غیرقابل تفکیک انرژی هسته ای را ازغنی سازی اورانیوم جدا کند.به همین منظور تاکید می کردند ایران حق برخورداری از انرژی صلح آمیز هسته ای را دارد اما باید غنی سازی اورانیوم را متوقف کند. وقتی این روند دوسال طول کشید ومشخص هم نبود این روند تا چه زمانی ادامه خواهد داشت،به همین دلیل اقای احمدی نژاد با تصویب شورای عالی امنیت ملی دستور لغو تعلیق غنی سازی اورانیوم را صادر کرد. بدین ترتیب در20 دی ماه 1384، بعد ازدو سال تعليق داوطلبانه غنیسازی اورانيوم با حضور بازرسان آژانس بينالمللی انرژی هستهای،پلمپ تأسيسات مجتمع تحقيقات هستهاي نطنز شكسته شد و «غنيسازي آزمايشگاهي» براساس «اصل تحقيق وتوسعه» بار دیگر از سر گرفته شد.ازهمان زمان اعلام شد که ایران دیگربحث تعلیق را قبول ندارد و بازمی گردد به زمان پیش ازتعلیق؛درهمین راستا مجلس مصوبه ای را تصویب کرد و دولت را موظف کرد به وضعیت قبل ازتوافق اجرای پرتکل الحالقی2+93 ان پی تی بازگردد وامضاء توافق بروکسل را رد کرد. چرا که غرب به تعهداتی که در باره توقف بررسی پرونده هسته ای ایران درآژانس قول داده بود،عمل نکرد.
بعد ازآن با تغییرتیم مذاکره کننده هسته ای وشروع به کارآقای علی لاریجانی به عنوان دبیرجدید شورای عالی امنیت ملی ،انرژی بیشتری وارد روند مذاکرات شد به گونه ای که تیم جدید با قاطعیت مصوبه مجلس رادرزمینه اجرا نکردن پرتکل الحاقی 2+93 ان پی تی و تجدید نظردرسطح همکاری ها با آژانس به اجرا گذارد. دراین دوره آقایان احمدی نژاد ولاریجانی بااجرای رهنمودهای آیت الله خامنه ای سیاست شفاف سازی سیاست های ایران را دنبال کردند وتا آنجا پیش رفتند که سئوال های شش گانه آژانس ازایران تحت عنوان مدالیوم با البرادعی دبیرکل وقت آژانس پاسخ داده شد. درارزیابی این مرحله میتوان اشاره کرد دستیابی ایران به چرخه کامل سوخت هسته ای در فروردین ماه 1385 دستاورد بسیار مهمی بود که درنتیجه زحمات همه کسانی بدست آمد که ازسالها قبل دراین زمینه کارکرده بودند.این دستاورد ازجهت ارتقای دانش درایران دررشته های مختلف بسیار با اهمیت ارزیابی شد به همین دلیل ایران تلاش کرد با آغازروندغنی سازی اورانیوم درنطنز تعامل سازنده ای را با اعضای باشگاه هسته ای از موضع بالاتری آغاز کند .
دراین دوره اگرچه ارجاع پرونده هسته ای ایران ازآژانس بین المللی هسته ای به شورای امنیت سازمان ملل وصدورقطعنامه های سه گانه شورای امنیت سازمان ملل(قطعنامه های شماره 1696مصوب نهم مرداد 1385و1737دوم دی ماه 1385و1747 درچهارم فروردین 1386) فضای نامناسبی را برای ایران بوجود آورد.اما با مقاومت قاطعانه ایران واتخاذ سیاستهای چند گانه ، دربرابرتحریم های تحمیلی ،تاثیرات آنرا به حداقل ممکن رساند.
3- مرحله تعامل سازنده با آژانس و کشورهای پنج به علاوه یک
درادامه این مسیرایران برای آنکه بتواند با دست پُرتری نسبت به گذشته سیاست هسته ای خود را به پیش ببرد،لازم بودهماهنگی دقیق تری بین آقای احمدی نژاد به عنوان رئیس شورای عالی امنیت ملی با دبیر شورای عالی امنیت ملی بوجود آید. به همین منظوردرمهرماه 1386با استعفای اقای لاریجانی ، آقای جلیلی به عنوان دبیرجدید شورای عالی امنیت ملی زمام اداره دیپلوماسی هسته ای ایران را برعهده گرفت . از این زمان ایران با سیاست تعاملی اصل را بر همکاری بیشتر با آژانس بین المللی انرژی هسته ای قرار داد و کمتر به سمت مذاکره با کشورهای موسوم به 1+5 پیش رفت . البته اقای جلیلی بر خلاف آقای لاریجانی کمتر در مجامع رسانه ای و بین المللی حضور یافت و بیشتر در سطح مذاکرات محرمانه سیاست هسته ای ایران را به پیش برد . در این دوره ایران در همان حالی که در عالی ترین سطح آمادگی مذاکره برای دستیابی به حق ایران را دردستور کار خود قرار داد بیشتر به دنبال خنثی کردن سیاستهای غرب و درهمان حال گسترش فعالیتهای صلح آمیز هسته ای ایران در کلیه زمینه ها است. در این دوران ایران بجای اعتماد سازی و اتخاذ سیاست دفاعی به سمت تعامل مشترک با اتخاذ سیاست تهاجمی پیش رفت این موضوع اگرچه تا خدی سیاست برد-بردی را که در دوران لاریجانی طراحی شده بود با مشکل جدیدی روبرو کرد اما قاطعیت ایران ، آمریکا را در دوران اوباما مجبور ساخت از سیاست عدم مذاکره دست بردارد.آمریکا این نکته را غیر مستقیم پذیرفت اگر قرار باشد که یک طرف بصورت کامل شکست بخورد وطرف دیگرپیروزکامل معرفی شود ،این سیاست به نتیجه ای نخواهد رسید. بر این اساس دو طرف سیاست تعامل را بصورت اعلام نشده درعمل پذیرفتند. مذاکره امریکا با ایران درچهار چوب اجلاس ژنودرعمل به رسمیت شناختن غنی سازی اورانیوم درایران به صورت دوفاکتو بود بویژه آنکه حتی موضوع خرید اورانیوم غنی شده به میزان بیست درصد نیز مطرح شد .
دراین مسیرخون دلها خورده شده وزحمت های بسیارزیادی کشیده شده است که البته با قاطعیت و مدیریت آیت الله خامنه ای وهمچنین آقای احمدی نژاد این مساله بالاخره همچنان به پیش می رود.
جمع بندی بحث:
دردوره سیاست تعاملی ایران که دوره موفقی بوده به دلیل اینکه ما توانستیم غنی سازی اورانیوم را با موفقیت توسعه بدهیم و آن را بومی کنیم. می توان گفت فشارهای ناشی از تحریم ها برای کشور نتایج بسیار مثبتی در مقایسه با مشکلات بوجود امده به همراه داشته است . آنهایی که می گویند دانش هسته ای را کره شمالی یاعبدالغدیرخان دانشمندهسته ای پاکستان به ایران اورده اند نمی خواهند خود باوری ایرانی را برای انجام پروژه های بزرگ باور کنند. ممکن است در ابتدای شروع کارایران کمک هایی گرفته باشد ولی پروژه غنی سازی اورانیوم در ایران چه در مرحله طراحی و چه در مرحله اجرا وچه درمرحله بهره برداری دقیقا توسط متخصصان ایرانی انجام گرفته است واین باعث افتخارهرایرانی است که به این سطح ازفناوری دست پیدا کرده است. این افتخار برای همه ایران است،مجموع زحمات بیست سال گذشته به بارنشسته و این یک موفقیت بزرگ است که با دشواری هایی هم روبرو شده است اما دستاوردها بسیار بیشتر از مشکلات است. ازجمله قطعنامه هایی که علیه ما صادر شده است اگرچه مهم هستند اما باید تاثیرات ان مدیریت شود .