با این حال برخی از مدیرکل‌‌ها پیشین آژانس و به ویژه آقای گروسی عادت کرده‌اند که راجع به موضوعات سیاسی  موضع‌گیری کنند،‌ این موضع گیری‌ها جهت گیری له یا علیه کشورها ناقض نقش بی‌طرفانه‌ای آژانس محسوب می شود.  زیرا آژانس به مثابه داور ایفاء نقش می کند. بطور طبیعی جهت گیری سیاسی آژانس این نهاد بین المللی  را  از جایگاه  و ماموریت اصلی خود خارج می‌کند. بی‌طرفی آژانس مسئله بسیار مهمی است و براین اساس باید با همه کشورها یگانه رفتار کند و هیچ تبعیض بین کشورها قائل نشود.

در حال حاضر آژانس بیشترین و گسترده‌ترین نظارتی که در طول تاریخ خود داشته  بر برنامه هسته‌ای ایران اعمال می کند ؛ بنابراین در حالیکه ایران انواع و اقسام نظارت‌ها، کنترل‌ها و همچنین محدودیت‌ها را پذیرفته است ، بیان این مطالب  که ایران باید کاهش تعهدات برجامی خود را کنار بگذارد و به اجرای کامل برجام بازگردد غیر منصفانه و کاملا یکطرفه است. زیرا این سه دولت اروپایی هستند که بعد از خروج آمریکا از برجام یازده تعهدی را که دادند اجرایی نکردند اگر این کشو رها تعهداتشان را اجرا کنند بطور قطع ایران نیز به اجرای کامل برجام باز خواهد گشت. بنابراین سخنان یکطرفه آقای گروسی کاملا جانبدارانه ارزیابی میشود. 

اما جنبه  دیگر مهم مساله در ارتباط با  قانونی است که در مجلس تصویب شده است. باید توجه داشته باشیم که تاثیرات اجرای این قانون در صحنه سیاسی بین الملل چیست و چه تبعاتی برای ایران دارد. ظاهراً این تأثیر، یا برای نمایندگان مجلس اهمیتی ندارد یا معتقد هستند که ارزش اجرای آن بیشتر از تاثیر منفی آن  است . اما باید گفت در صورت اجرای این قانون در عمل نقض فاحش برجام محسوب می شود و در نتیجه ایران دوستان خود را به سمت دشمنانش حرکت می دهد.

 یکی از دستاوردهای برجام این بود که بهانه را از دست دشمن‌های ایران گرفت، یعنی ایران توانست اثبات کند که برخلاف ادعای  برخی کشورها که مدام علیه ایران  پرونده سازی می‌کردند و ادعا می کردند ایران قصد ساخت بمب هسته‌ای دارد.

برجام حداقل موجب شد  چنین بهانه جویی هایی از دست عربستان، اسرائیل و آمریکا خارج شود.  علاوه بر این برجام موجب شد که بین دشمنان ایران انشقاق به وجود بیاید و همچنین توانست جلوی اجماعی که پیش از برجام علیه ایران در شورای حکام آژانس و شورای امنیت شکل گرفته بود، شکسته شود. همچنانکه شاهد بودیم  در آخرین مورد در شورای امنیت نیز فقط کشور دومینیکن به قطعنامه آمریکا علیه ایران رای داد. همه این مسائل به این دلیل است که ایران برجام را اجرایی و هزینه‌های آن را نیز پرداخت کرده است.

اما نمایندگان محترم  مجلس این موضوع را در نظر نگرفته اند که اگر ایران  به  غنی‌سازی ۲۰ درصد اقدام کند ، و ذخایر اورانیوم خود را افزایش دهد و به تولید فلز اورانیوم اقدام کند عملاً  باردیگر یک اجماع بین المللی در شورای امنیت و شورای  حکام  آژانس علیه ایران  شکل می گیرد. اجرای این قانون روابط ایران و آژانس را نیز دچار مشکلات اساسی می کند.

در حالی که  ایران انتظار دارد با گذشت سه سال دیگر به هشت سال برجام برسیم و در آن زمان موقعیت ایران از شرایط فعلی خارج شود . در آن صورت ایان در وضعیت سفید قرار می گیرد و این به نفع کشور است. روابط ایران و آژانس اکنون روابط عادی است بطوریکه  حتی در شرایط کرونایی، گروه‌های بازرسان آژانس به ایران رفت و آمد دارند و بر فعالیت‌های هسته‌ای ایران نظارت می‌کنند. ایران  هیچ محدودیتی برای آژانس به وجود نیاورده‌ است و کاهش تعهدات ایران به هیچ وجه شامل همکاری با آژانس نبوده است.کاهش تعهدات ایران به طور مثال در افزایش غنی سازی از ۳.۶ به ۴.۵ درصد بوده است که به تعهدات ایران در قبال آژانس ربطی ندارد. آژانس فقط باید موضوع را گزارش کند و ببیند که آیا ایران واقعاً ۴.۵ درصد تولید انجام می‌دهد یا خیر؛ آژانس حتی میزان گرم غنی سازی ایران را در اختیار دارد و همین باعث شده هیچ مشکلی تا کنون با آژانس پیدا نکرده‌ایم.

به نظر می رسد اگر ایران همان سیاست شفاف‌سازی و روشن گذشته خود را ادامه دهد بیشتر می تواند به مشکلات تحمیلی از سوی آمریکا و متحدانش مقابله کند. چرا که ایران چیزی برای مخفی کردن ندارد و کاری نمی‌خواهد انجام دهد که آژانس از آن اطلاع نداشته باشد. ادامه سیاست شفاف‌سازی و قرار دادن ماجرا در بعد حقوقی و فنی ، اجازه نمی دهد ماجرا سیاسی شود.

آقای گروسی از زمانی که معاون آقای آمانو مدیرکل پیشین آژانس بود هم زیاد صحبت می‌کرد. درحالی که مدیرکل آژانس نباید اینقدر مصاحبه کند و وقتی ضرورت دارد موضع گیری کند  باید حرف حساب و دقیق بزند. از مدیرکل آژانس انتظار می‌رود حرف حساب و دقیق بزند و به شدت بی‌طرفی خودش را حفظ کند. مدیرکل  آژانس مثل داور است و اگر از چارچوب بی‌طرفی خارج شود مشکلات زیادی برای دو طرف به وجود می‌آید. با این حال این حرف‌ها نباید باعث شود که ایران رابطه خود را با آژانس قطع کند. آن‌هایی که شعار کاهش تعهدات ایران در برابر آژانس را می‌دهند توجه ندارند که روابط دو سویه ایران و آژانس به نفع هر دو طرف است و توجه نمی‌کنند که اگر این همکاری قطع شود چقدر دشمنان ایران می‌توانند از این موضوع سوء استفاده کنند.

خلاصه آنکه  ایران می تواند غُر زدن‌های گروسی را تحمل کند اما کاری را که مبتنی بر منافع ملی خودش می‌داند ، پیش ببرد.