خیلی از مواردی كه علیه وزیر خارجه كشور مطرح شد را یك به یك می‌توان مورد نقد و بررسی قرار داد و عدم انطباق آن با واقعیت یا برداشت اشتباه را متذكر شد. همان نماینده محترمی كه انتقاد می‌كند عملكرد خودش را می‌توان داوری كرد و از او انتقاد كرد، هر چند ممكن است خودش عملكرد خوبی نداشته‌ باشد و در برابر دیگری منصفانه عمل كند كه متاسفانه این هم نبود و گروهی از معترضان نه خودشان عملكرد قابل قبولی دارند و نه در انتقاد از دیگران منصفانه عمل می‌كنند. البته حقیقت این است كه محمدجواد ظریف باید ظرفیت خودش را در شنیدن انتقادها و حتی توهین بالاتر ببرد، چرا‌كه در این چند ماه باقی مانده از دوران خدمت ایشان در دولت كنونی، قطعا نه تنها تعداد این‌گونه حملات كم نمی‌شود بلكه انتظار می‌رود به مراتب بیشتر هم بشود. به نظر می‌رسد كه برخی گروه‌های سیاسی تصورشان این است كه آقای ظریف قصد دارد نامزد ریاست‌جمهوری شود و به همین دلیل تصمیم گرفته‌اند كه بیشتر او را تخریب كنند. ظریف خودش بارها و بارها اعلام كرده است كه نه تصمیم به چنین كاری دارد و نه صلاحیت مقام ریاست‌جمهوری را برای خودش قائل است و تعابیر دیگری كه خود او بارها در پاسخ به چنین گمانه‌ای به كار برده است. رسم درستی نیست كه در برابر كسانی كه زحمت كشیده‌اند و خون دل خورده‌اند، این‌گونه برخورد كرد. متاسفانه این مشكل در كشور همواره وجود داشته است، مختص امروز و دیروز هم نیست، مشكل دهه‌ها و سده‌ها است، چه بعد از انقلاب و چه قبل از آن، كه ما با مقامات و نخبگان‌مان منصفانه و عادلانه برخورد نكرده‌ایم. خداوند در آیه 5 سوره مائده می‌فرماید: «ولا یجْرِمنّكُمْ شنآنُ قوْمٍ على ألّا تعْدِلُوا اعْدِلُوا هُو أقْربُ لِلتّقْوى، البته نباید دشمنى گروهى شما را بر آن دارد كه عدالت نكنید عدالت كنید كه آن به تقوا نزدیك‌تر است.» اینجا صراحتا خداوند فعل امر به كار می‌برد كه عدالت كنید. ما متاسفانه شرط انصاف را گاهی فراموش می‌كنیم. امروز به نظر می‌رسد واقعا تراز یك وزیر خارجه جمهوری اسلامی ایران را گم كرده‌ایم. الگو، خط‌كش و معیاری كه باید براساس آن توفیق و توانایی و فایده وزیر خارجه جمهوری اسلامی ایران را ارزیابی كنیم، گم كرده‌ایم. مگر وزیر خارجه سیاست‌ها را تعیین می‌كند؟ وزیر خارجه باید یك مجری خوب باشد، باید در سطح كارشناسی مشاوره دهد و سیاست‌های تعیین شده توسط رهبری و ریاست‌جمهوری را اجرا كند.

وزیر خارجه مجری سیاست‌هایی است كه به او ابلاغ می‌شود. باید ببینیم این مجری سیاست‌ها را خوب اجرا كرده یا بد اجرا كرده است؟ اعتقاد و ارزیابی من این است كه آقای ظریف در 7 سال و نیم گذشته، تراز وزیر خارجه را در کشور ما بالا برد. در مجموع اگر بخواهیم قضاوت كنیم، برآیند عملكرد او مثبت بوده است. این مثبت بودن به این معنا نیست كه همه اقدام‌های او درست بود، من خودم هم به برخی عملكردهای وزیر خارجه انتقاد دارم، گاهی شخصا هم این انتقادها را مستقیم برای خود ایشان می‌نویسم و در رسانه‌ها بیان می‌كنم، اما مساله این است كه وقتی می‌خواهیم ارزیابی كنیم باید برآیند عملكرد را داوری كنیم. باید در‌نظر بگیریم مقدورات وزیر خارجه چه بود و امكاناتش چه بود. خوب است ببینیم كه فراتر از مسوولیت‌هایش وزیر خارجه یك تنه تا چه اندازه شخصا مسوولیت دیپلماسی عمومی را بر‌عهده گرفته است. محمد‌جواد ظریف، در خط مقدم جبهه سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران، از منافع ملی حمایت می‌كند. در مقام مسوول اجرای سیاست‌های كلان نظام، وزیر خارجه یك سرباز و مجری فرامین محسوب می‌شود، دست‌كم اگر احساس از دست رفتن منافع ملی هم می‌شود، نباید از پشت جبهه این سرباز را تخریب كنیم. انتظاری كه حتی از منتقدان وزارت خارجه می‌رود این است كه از سربازان خط مقدم سیاست خارجی حمایت كنند و باعث تزلزل جبهه سیاست خارجی نشوند. البته به این معنا نیست كه مجلس حق انتقاد ندارد، اما مصالح و منافع ملی باید الگو‌ و راهنمای هر انتقاد و تذكری باشد.