یک طرف این ماجرای برجام و لغو تحریم‌ها، ایران و طرف دیگر، اروپا و آمریکا و چین و روسیه است. آمریکا به عنوان یکی از این طرف‌های مقابل ایران و شاید اصلی‌ترین طرف ایران، زیر برجام و زد و تحریم‌هایی که قرار بود تعلیق کند، از حالت تعلیق درآورد و اجرایی کرد و بعد هم به همه دنیا اعلام کرد که بین ایران و آمریکا یکی را انتخاب کنند که اکثر کشورها نیز ترجیح دادند با آمریکا همکاری کنند.

خیلی از طرف‌های مهم اقتصادی کشور ایران نیز با تهدید آمریکا همراهی کردند؛ از جمله عراق، افغانستان، هند، چین، روسیه، ژاپن، کره جنوبی ، ترکیه که برای ما اهمیت زیادی هم داشتند ولی ترجیح دادند در بحث اقتصاد، آمریکا را همراهی کنند. بعد از این اتفاقات اروپایی‌ها طی بیانیه‌ای مدعی شدند که حاضر هستند برجام را با ایران و بدون آمریکا در 11 مورد و موضوع همراهی کنند. ایران انتظار داشت که حداقل این تعهدات از سوی اروپایی‌ها انجام شود ولی این اتفاق رخ نداد تا در نهایت ایران از یکسال بعد یعنی از اردیبهشت 98 رفته رفته تعهدات برجامی خودش را طی پنج مرحله کاهش داد.

تمامی این اتفاقاتی که از سوی ایران رخ داد طبق اصل 36 برجام قابل قبول بود، چون این اختیار را داده بود که اگر طرف مقابل در برجام به تعهدات خودش پایبند نبود، کشور مقابل می‌تواند تعهدات خودش را کاهش بدهد. بعد از رفتن ترامپ و آمدن بایدن نیز مجلس شورای اسلامی، دولت را طی قانونی موظف به کاهش مجدد تعهدات طبق شرایط و تدابیری کرد. واقعیت این است که قانون مجلس، مصداق فاصله گرفتن ایران از برجام است. طراحان این قانون و حامیان آن تصور می‌کنند که با این روند می‌توان طرف‌های ایران را به بازگشت از برجام مجاب کنند.

ولی واقعیت این است که این روند نه تنها باعث بازگشت طرف‌های ایران به برجام نشده، بلکه آنان را به رفتار رادیکال‌تر و تندتر علیه ایران مجاب خواهد کرد؛ همچنانکه ما قبل از سال 90 دیدیم که پرونده ایران از شورای حکام به شورای امنیت رفت. من با این مساله موافق هستم که در برجام حق به جانب ایران است و آنان باید تحریم‌ها را لغو کنند ولی مساله این است که ما با چه اقداماتی می‌خواهیم، آنان را به بازگشت به برجام و لغو تحریم‌ها مجاب کنیم؟

باید اذعان کنم بهترین رویکرد برای مجاب کردن غرب به بازگشت به برجام، اجرای اصلاحات اقتصادی در نظام بانکداری ، مالیاتی ، گمرکی و تولید  در ایران  است. در این صورت است که ایران می تواند به غرب این پیام را بدهد که تحریم آنان کارآمدی لازم را  برای فشار وارد کردن بر ایران را ندارد. درنهایت  آنان مجاب به تغییر رفتار خواهند شد. در غیر این صورت ایران تنها  از طریق  افزایش ذخایر اورانیوم یا تولید اورانیوم فلزی ایران نمی تواند آمریکا را مجاب به تغییر رفتار کند.

بهشتی‌پور همچنین درباره اقدامات ایران جهت تولید اورانیوم فلزی، تصریح کرد: اول از همه باید به این مساله اشاره کرد که ایران هنوز تولید اورانیوم فلزی را شروع نکرده است بلکه تحقیقات درباره آن را آغاز کرده است که این 2 مساله با هم متفاوت هستند و برای رسیدن از مرحله تحقیق تا تولید شاید 6 ماه تا یکسال زمان لازم باشد. البته آقای گروسی مدیر کل آژانس بین المللی انژی هسته ای درباره این موضوع اعلام کردکه ایران 3 گرم اورانیوم فلزی تولید کرده است که اصلا این مقدار قابل توجه و حساسیت برانگیز نیست.

افزون بر این نیز، همان طور که آقای غریب‌آبادی نماینده ایران در آژانس درباره این مساله توضیحاتی داده و گفته ایران تصمیم گرفته سوختی با کیفیت بهتر برای راکتور تهران تهیه کند به همین منظور  از طریق تولید اورانیوم فلزی  و ترکیب آن با ماده دیگری سوخت لازم برای راکتور تهران تهیه می شود. بنابراین عملا اورانیوم فلزی به ماده دیگری تبدیل می‌شود. تا پیش از این ایران از همان نوع سوختی استفاده می‌کرد که از سال 1993 از آرژانتین گرفته بود که یک نوع سوخت قدیمی بود و کیفیت پایین‌تری داشت.

باید توجه داشته باشیم کل این مراحل زیر نظر آژانس انجام می شود در ضمن اورانیوم فلزی تنها کاربرد نظامی ندارد بلکه در زمینه های مختلف غیر نظامی هم استفاده می شود ازجمله  از کارکرد‍‌های اورانیوم فلزی تولید جلیقه‌های آزمایشگاهی برای محافظت از بدن در برابر تشعشات هسته‌ای است.

بهشتی پور در پاسخ به این پرسش که چرا اعضای 1+5 از جمله روسیه نسبت به تولید اورانیوم فلزی واکنش نشان داده و به آن حساس شدند، تصریح کرد: دلیل این حساسیت‌ها و واکنش‌ها آن است که یکی از مهمترین کارکردهای اورانیوم فلزی در تولید کلاهک هسته‌ای و سلاح هسته‌ای است و دلیل واکنش‌های غرب به ایران نیز به همین مساله مربوط می‌شود ولی مساله اینجاست که اولا ایران از ابتدا اعلام کرده که دنبال سلاح هسته‌ای نیست و ثانیا اگر دنبال سلاح هسته‌ای بود که این مساله را اعلام نمی‌کرد و یا اصلا تولید اورانیوم فلزی را  تحت نظارت آژانس انجام نمی داد.

بهشتی‌پور با اشاره به سابقه رفتارهای روسیه و چین در پرونده هسته‌ای ایران، گفت: روسیه و چین با غرب در پرونده هسته‌ای ایران هم نظر بودند. زمانی چین و روسیه با غرب به اختلاف نظر رسیده و از ایران حمایت کردند که ایران با اقدامات خودش نشان داد که به تعهدات برجامی خودش پایبند بوده و با رفتار خودش نشان داده که به دنبال ساخت سلاح هسته‌ای نیست، وگرنه غیر از این روسیه و چین همراه غرب بودند. لذا ما باید دوراندیش باشیم و به این مساله فکر کنیم که آیا روندی که می‌خواهیم در پیش بگیریم به نفع کشور است یا خیر؟

این کارشناس سیاست خارجی با بیان اینکه برخی تصورات درباره روسیه و چین نادرست است و باید اصلاح شود، گفت: ما نباید تبعات رفتار و اقدامات خودمان را به گردن روسیه یا چین بیاندازیم و بگوییم که روسیه یا چین از پشت به ایران خنجر زدند. ما باید به مساله واقع بینانه نگاه کنیم و رفتار طرفین را ببینیم و تحلیل کنیم. مهمترین هدف امروز ایران لغو تحریم‌هاست ولی بهترین راهکار برای رسیدن به این هدف چیست؟ الان بهترین راه بهبود شرایط اقتصادی کشور است.

بهشتی پور در ادامه با اشاره به ماجرای FATF در ایران گفت: متاسفانه برخی به دنبال آن هستند که تحریم را به FATF گره بزنند و بگویند که اگر تحریم باشیم، پذیرفتن یا نپذیرفتن مقررات اجرایی  FATF فرقی ندارد. ولی به نفع ماست که این موضوع را بپذیریم. اگر ما تحفضی درباره معاهده پالرمو و CFT داریم، می‌توانیم این نظرات را اعلام کنیم و با در نظر گرفتن آنها، اجرای آن  را قبول کنیم. همچنانکه برخی از کشورها با برخی ملاحظات ، معاهده پالرمو را پذیرفتند و ایران نیز برخی کنواسیون‌ها را با یک سری ملاحظات قبول کرده است.

بهشتی پور ادامه داد: برخی این سوال را در جامعه طرح می‌کنند که اگر ما FATF را بپذیریم، تحریم‌ها لغو خواهند شد؟ جواب مشخص است خیر. تحریم‌ها از سوی آمریکا تصویب شدند ولی FATF یکی سری قوانین و مقررات بانکی در سراسر جهان دارد که اکثر کشورهای جهان پذیرفتند و هر کشوری که بخواهند در نظام بانکی جهانی فعالیت کنند باید آن را بپذیرد. اگر ما نیازی به نظام بانکی جهانی نداریم خب مقررات  FATF را نپذیریم ولی سوال این است که در عصر حاضر چنین چیزی ممکن است؟

وی افزود: چرا باید تاجران ایران 20 درصد هزینه بیشتر بابت اجرا نکردن مقررات  FATF پرداخت کنند؟ چرا ما نمی‌خواهیم مسائل را واقع بینانه بررسی و تحلیل کنیم. ما برای ارزیابی و سنجش رفتار غرب و آمریکا و روسیه و چین، رفتار خودمان را نیز بررسی و تحلیل کنیم.