آمریکا با فرستادن پیامهای گوناگون به تهران به دنبال چیست؟
آمریکا با فرستادن پیامهای گوناگون به تهران به دنبال چیست؟
در جلسه شورای حکام پیش نویس قطعنامه ای علیه ایران از سوی کشورهای اروپایی تهیه شد. چرا در شرایط کنونی که به نظر می رسید اوضاع نسبت به قبل بهتر پیش می رود، غربی ها دست به چنین اقدامی زدند؟
این یک کاری است که آمریکایی ها انجام می دهند به جای اینکه به سمت یک راه حل منطقی بروند. چون ایران راه حلی را در گفتگو با آژانس ارائه کرد و با آژانس به توافقی رسید که حداقل تا سه ماه آینده یک همکاری بین ایران وآژانس ادامه پیدا کند. اما آنها به جای اینکه ایران را به خاطر این توافق تشویق کنند، دوباره می خواهند فشار جدیدی را به ایران وارد کنند. این اقدام با نحوه کار کسانی که اهل مذاکره و گفتگو هستند در تعارض است. قاعدتا باید ایران بابت این اقدام خود تشویق می شد و آنها در حال هول دادن تهران به سمت اقدامات تندترند. البته ایران اعلام کرد که اگر قرار است قطعنامه ای علیه ایران صادر شده و رای بیاورد ایران هم توافق با گروسی را کنار می گذارد و تنها پادمان هسته ای که ترتیبات اجرایی پیمان NPT را اجرا می کند.
بنابراین فکر می کنم هشدار ایران باعث شد که آنها عقب نشینی کنند و در صدور قطعنامه شورای حکام فعلا تجدید نظر کنند. به ویژه آنکه شاهد مخالفت روس ها و تا حدودی چینی ها هم بودند در واقع تا جمعه مشخص می شود چه تصمیمی می گیرند. اما به نظر می رسد آنچه ممکن است موجب تجدید نظر در روز جمعه بشود هشدار ایران به برگشتن از توافق با آژانس و عدم اجرای پروتکل الحاقی بود.
این بدان معناست که واکنش فوری ایران دقیق و درست بوده؟
همینطور است. وقتی شما جایی توافق می کنید این طور نیست که طرف مقابل هر کاری اراده کرد می تواند به طرف مقابل تحمیل کند. وقتی کسی کار خوبی انجام می دهد، شما هم باید در مقابل کار خوبی انجام بدهید تا طرف مقابل ترغیب به گفتگو شون. اگر در مقابل کار خوبی که ایران انجام می دهد شما به دنبال قطعنامه ای تند علیه ایران هستید نشان می دهد که می خواهید از عامل فشار شورای حکام آژانس علیه ایران استفاده کنید. البته تا اینجا که جلوی این امر به خاطر هشدار ایران و مخالفت روسیه و چین گرفته شده اما این به معنای پایان ماجرا نیست و باید دید که به دنبال چه اقدام جدیدی هستند.
به نظر من آمریکایی ها هنوز به دنبال این هستند که از طریق شورای حکام ایران را مرعوب کرده یا مجبور کنند تا مسیر فعلی را کنار بگذارد. آنها به راحتی می توانند گره را با دست باز کنند و نه با دندان. آنها می توانند بیایند و تحریم ها به ویژه در بخش نفت و پتروشیمی را به حالت تعلیق در بیاورند یا یک اقدام مثبتی از خود بروز دهند تا دریچه گفتگو و مذاکرات برای چگونگی بازگشت دو طرف به تعهدات توافق هسته ای فراهم شود.اگر نه با این مسیر بعید است که به جایی برسند.
در هشت سال اخیر این دومین بار است که ممکن است قطعنامه ای علیه ایران در شورای حکام وضع شود. در صورتی که این پیش نویس در روز جمعه رای بیاورد چه اتفاقی خواهد افتاد؟
ما باید حواسمان باشد که قطعنامه های شورای حکام نوعی پرونده سازی علیه ایران است و برگ به برگش اهمیت دارد. اینطور نیست که ما بگوییم اینها نمی توانند کاری کنند و ما باید کار خود را جلو ببریم. ما باید نسبت به صدور قطعنامه هشیار و حساس باشیم و اقداماتی را انجام دهیم که مانع از چنین اتفاقی شود. این سیاست که می گوید انقدر قطعنامه بدهند تا قطعنامه دانشان پاره شود و یا اینکه اینها کاغذ پاره اند، نشان می دهد توجه به ابعاد حقوقی این مساله وجود ندارد. زیرا از نظر حقوقی وقتی قطعنامه ای علیه کشوری صادر می شود، اتفاق خوبی نیست و به معنای برگی برای توجیه کردن اقدامات بعدی به حساب می آید. قطعنامه شورای حکام تنها یک برگ نیست بلکه مقدمه ای است بر قطعنامه های بعدی وحتی ارجاع دادن پرونده ایران به شورای امنیت.
بنابراین ایران وضعیت را با دقت دنبال کرده و با همه امکانات حقوقی و دیپلوماتیک خود مانع از صدور قطعنامه های اینچنینی می شود. چون اینگونه قطعنامه ها از نظر حقوقی و دیپلماسی مهم هستند و مقدمه ای برای پرونده سازی علیه ایران به شمار می روند. و حتی ممکن است بخواهند اتفاقات بین سال های هشتاد و پنج تا هشتاد و نه را دوباره تکرار کنند.
به گزارش رافائل گروسی برگردیم. او اخیرا در تهران بوده و به توافقی با مقامات کشورمان دست یافته است. اما حالا در جلسه شورای حکام بابت فعالیت های هسته ای ایران ابراز نگرانی می کند و کنایه های سیاسی می زند. این گزارش چه ویژگی هایی داشته است؟
گزارش های گروسی بر اساس گزارش های بازرسان آژانس است. این مجموعه ای از مسائل را به صورت سرفصل تکرار می کنند و نکات جدیدی در آنها نیست. البته چیزهای جدیدی در مورد افزایش مقدار غنی سازی اورانیوم و افزایش سانترفیوژها وجود دارد که به این معناست که ایران فعالیت هسته ای دارد و صنعت هسته ای با قدرت و قوت به کار خود ادامه می دهد. هم ذخایر اورانیوم غنی شده افزایش پیدا کرده و هم سانترفیوژهای نسل جدید در مدار قرار گرفته و هم درصد غنی سازی اورانیوم افزایش داشته است.
در بخش هایی از گزارش گروسی می گوید ایران جواب قانع کننده ای به ما نداده است.من مانده ام که پاسخ قانع کننده از نظر آژانس چه باید باشد؟مثلا ذرات ناچیزی از اورانیوم در محیطی وجود داشته(بنابر ادعاها) و کل این ماجرا مربوط به هفده سال پیش و سایت هایی است که دیگر وجود ندارند. اما اینها هنوز دارند از این موضوع استفاده می کنند. این چیزی است که از طریق گفتگو و مذاکرات قابل حل است.اما این بهانه جویی است که از موضوعات هفده سال پیش که موضوعیت ندارد به عنوان عاملی برای فشار به ایران استفاده شود.
آمریکا روز سه شنبه تلویحا گفته که خواهان بازگشت به برجام است و تمایل برای آغاز گفتگوها در قالب 5+1 را اعلام کرده است. چرا در چنین شرایطی که در شورای حکام رفتار غربی ها علیه کشورمان است، وزارت خارجه دولت بایدن موضعی این چنینی از خود نشان می دهد؟
اینها در پاسخ به انتقادهای شدید در خود امریکاست که می گویند چرا وقتی بایدن گفته بود به توافق هسته ای بر می گردد، چرا دست به این کار نزده است. چون برگشت آمریکا به معنای انجام تعهداتش است. نمی شود که بدون انجام آنها بخواهد به توافق با ایران برگردد. چنین چیزی امکان ندارد. بنابراین اینکه آمریکا گفته که آماده بازگشت است به معنای اعلام آمادگی برای انجام تعهداتش است. البته این فعلا در حرف است و باید در عمل دید که اراده ای برای بازگشت به توافق وجود دارد یا نه . چون برجام بدون انجام تعهدات معنی ندارد و این قابل قبول برای هیچکس نیست که دم از بازگشت بزنیم اما تعهدات را اجرایی نکنیم.
چیزی که اهمیت دارد درک مساله از این واقعیت است که امریکا تعهداتش را باید انجام بدهد. واشنگتن نمی خواهد اینکار را انجام دهد و می خواهد قول های جدید از ایران بگیرد و بعد به قولهایش خودش عمل کند. یعنی الان آنها منکر نیستند اما می خواهند با زرنگی آن امتیازاتی که تیم اوباما نتوانستند بدست بیاورند را به ایران تحمیل کنند و شرط برای انجام تعهدات بگذارند. ایران با هوشمندی این را متوجه شده و می گوید من تعهداتم را انجام داده ام، حالا شما هم انجام دهید تا ایران گام هایی که به عقب برداشته را سر جای خود برگرداند.
نگاه آمریکا این است که برای راضی کردن عربستان و اسراییل و مخالفان با برجام در داخل ایالات متحده باید ایران را وادار کنند تا تعهدات جدیدی را گردن بگیرد. این اشتباهی است که واشنگتن انجام می دهد و ایران نمی خواهد زیر بار آن برود. ایران کاری که می تواند بکند این است که ابزار تحریم را از دست آنها در بیاورد.