ارزیابی نتایج صدور بیانیه مشترک ایران ، ترکیه و برزیل
دلیل تغییر موضع ایران
ایران به دلیل بی اعتمادی به طرف غرب اصرار داشت مکان مبادله در ایران باشد. دربیانیه تهران ایران پذیرفت این مبادله درخاک ترکیه انجام شود تا زمینه برای توافق نهایی آماده شود. نکته مهم دراین بیانیه این است که گره اصلی را باز کرد ، پادرمیانی ترکیه و برزیل که هر دو عضوغیر دائمی شورای امنیت هستند ،تضمین لازم رافراهم کرد تا ایران به عنوان امانت درظرف یکماه این 1200 کیلوگرم اورانیوم غنی شده خود را درترکیه بگذارد . البته این اقدام زمانی از سوی ایران انجام خواهد شد که موافقتنامه لازم بین ایران و گروه وین امضا ء شده باشد. در این صورت ایران با ارسال اورانیوم خود می تواند 120 کیلوگراورانیوم با غنای 20 در صد راتحویل بگیرد. قاعدتا آژانس جهانی هسته ای ،ازاین توافق استقبال خواهد کرد ، چون تمام مسائلی که مد نظر آژانس است درده بند بیانیه تهران درنظر گرفته شده است.
چرایی تعین مهلت یکساله برای تبادل سوخت هسته ای
فرایند غنی سازی اورانیوم زمان براست به همین دلیل اگربخواهند 120 کیلوگرم اورانیوم را به میزان 20 در صد غنی کنند و آنرا در صفحه های سوخت هسته ای مناسب راکتور تهران قرار دهند این فرایند به زمان نیاز دارد که سقف آن یکسال در بیانیه تعیین شده است تا سقف زمانی، تکلیف همه را برای به تاخیرانداختن احتمالی توافق انجام شده روشن سازد این اقدام مانع از وارد شدن به بازی زمان خریدن برای تحمیل خواسته ها از سوی دو طرف می شود . بنابراین برحسب توافقی که با گروه وین نهایی خواهد شد .اورانیوم غنی شده مورد نیاز یا ازمخزن های اورانیوم در روسیه تامین خواهد شد و برای قرار دادن در صفحه سوخت تحویل فرانسه می شود تا بعد ازآماده شدن در زمان توافق شده تحویل ایران به مقدار نياز راکتور تهران به ایران داده شود. ازلحاظ فنی جزئیات این مسئله در توافقنامه نهایی تعیین خواهد شد.
چه تضمینی برای تحقق توافق وجود دارد؟
دراین موضوع دواحتمال بیشترمطرح نیست. فرض اول اینکه این اورانیوم را طبق قرارداد به ایران تحویل دهند و چون تمام این فرایند زیرنظر آژانس است مشکل حل خواهد شد.
فرض دوم اینکه اورانیوم ایران به ترکیه منتقل شود اما طرف مقابل تعهد خود را اجرا نکند . در چنین حالتی یا ترکیه به تهعد خود به ایران عمل می کند و اورانیوم را به ایران باز می گرداند و یا تحت فشار آمریکا اورانیوم مصادره می شود در این حالت که احتمال آن بسیار اندک است ایران هزینه زیادی پرداخته اما در ازای آن موجب رسوایی بین المللی برای همه کسانی شده است که مدعی بودند با استفاده صلح آمیز ایران از انرژی هسته ای هیچ مخالفتی ندارند . بر این اساس در صورت تحقق نیافتن توافق با گروه وین ایران با وجود پرداخت هزینه ، در موقعیت بهتری از لحاظ بین المللی برای پیشبرد برنامه هسته ای صلح آمیز خود قرار می گیرد .
باید توجه داشت وقتی روسیه ، فرانسه ، امریکا وآژانس یک قرارداد را امضا کنند و آن را اجرا نکنند ، این یک نوع بی اعتباری بین المللی برای این کشورها و آژانس است.و به یک بی اعتباری حقوقی در نظام بین الملل تبدیل خواهد شد. از طرف دیگر هم این موضوع که ایران مرتب متهم می شود که نسبت به عملکرد آن بی اعتمادی وجود دارد و خیلی ازموضوع ها را که به دروغ به ایران نسبت می دهند ، در این مسئله حقانیت ایران اثبات خواهد شد.ایران با این ریسکی که پذیرفته اعتماد خود رانشان داده است ونشان داده که دنبال راه حل است و دنبال جنجال آفرینی وبحران سازی درسطح بین المللی نیست ، اما اکنون که توپ درزمین آنها است باید دید که چه واکنشی نشان می دهد. حتی بر فرض که اینها بدقولی کنند بازهم برنده اصلی ایران است ، چون روند غنی سازی در ایران متوقف نشده است. حداکثر ظرف دوسال آینده طول می کشد که ایران باز1200 کیلوگرم اورانیوم دیگرغنی کند . اگرچه این برای بیماران سرطانی درایران مشکل آفرین است اما به نظرمی رسد ایران این ریسک را پذیرفته است تا بتواند اعتماد بین المللی را جلب کند و خط بطلان بکشد به تمام تبلیغاتی که مرتبا ایران را به کارشکنی در روند مذاکرات متهم می کرد.
واکنش کشورهای طرف ایران
روسیه گفته است که این یک گام مثبت است وامیدواریم که ایران درجهت اعتماد سازی بیشتر گام بردارد . واقعیت این است که کشورهای غربی می خواهند که ایران غنی سازی اورانیوم را متوقف سازد. مشکل اصلی آنها در این بخش است ، منتهي اينها با توجه به تجربه گذشته ازسال 2002 تا الان دریافته اند که دراین قضیه توفیقی ندارند ، چون یک ملت درپشت قضیه قراردارد . حتی آنهایی که نظام جمهوری اسلامی را قبول ندارند وایرانی هستند و دراین موضوع متفق القولند که ایران باید به انرژی هسته ای دست پیدا کند وغنی سازی را انجام دهد. بنابراین اینگونه مسائل یک نوع بازی سیاسی وبازی با کلمات است. به نظر بنده مهم این است که ایران در این شرایط توپ را به زمین حریف انداخته است و آنها باید بعد از اعلام رسمی ایران به آژانس موضع خود را مشخص کنند . اگرچنین توافقی امضاء و اجرا شود قطعا یک گام به جلو است و يک اعتماد سازی میان دوطرف خواهد بود. چون یکی از دلایل طولانی شدن موضوع بی اعتمادی است که بین دوطرف وجود دارد ، یعنی هم ایران به آن طرف بی اعتماد است ، چون فرانسوی ها الان سی و یک سال است که قراربود 51 تن اورانیوم غنی شده به ایران دهد و پولش را هم گرفته است اما تحویل نداده است . آمریکايی ها درسال 1956 که رآکتور تهران را درتهران تاسیس کردند و تعهد کرده بودند که سوخت آن را تحویل دهند. درسال 1978 پولش را هم گرفتند ، اما نه پول را پس دادند و نه اورانیوم را.بنابراین ایران به شدت به قول وعمل آنها بی اعتماد است . متقابلا آنها هم ازسال 2002 به بعد که معلوم شد ایران پروژه نطنز را اجرا کرده است چون ایران طبق NPT باید حداقل شش ماه قبل از افتتاح پروژه را به اطلاع آژانس می رساند آنها گفتند که ایران باید این طرح را به اطلاع آژانس می رساند و چون اين کار را نکرده ، این جوسازی تبلیغاتی رابه راه انداختند . دوم اینکه ایران دوسال غنی سازی رامتوقف کرد و بعد دید که هیچ نتیجه ای نمی گیرد دوباره این روند را شروع کرد. مجموعه این موارد بی اعتمادی متقابل ایجاد کرده است و اگر اکنون چنین توافقی بین ایران وآنها به امضاء برسد و به اجرا هم گذاشته شود ، قطعا یک گام بزرگی در جهت اعتماد سازی بین دوطرف خواهد بود . اما در همین ماجرا شما ببینید اولین طرفي که موضع گرفت رژیم صهیونیستی بود که بلافاصله موضع منفی گرفت ، چون مشخص است که مخالفت رژیم صهیونیستی به خاطراین است که اساسا صحنه گردان اصلی روند مخالفت ها با تلاش های ایران برای به دست آوردن انرژی صلح آمیز هسته ای است و آنها هستند که از اول به این ماجرا خط می داده اند. الان باید دید که آمریکا ، فرانسه ، انگليس وآلمان که اینگونه موضع گرفته اند آیا باز هم می خواهند راه اسرائیلی ها را ادامه دهند یا نه با توجه به مجموعه شرایط بین المللی ، تغییرات ، استواری و مقاومت مردم ایران در برابر فشارغرب ، شاید اینها را به تجدید نظر وادار کرد و باید منتظرباشیم ببینیم که این گام اول درست برداشته می شود یا خير.
ایران منتظر تضمین بین المللی نیست ، منتظر به رسمیت شناخته شدن است. یعنی واقعیت این است که اگرآنها چه این موضوع را بپذیرند چه نپذیرند ایران کار خود را ادامه خواهد داد . چون این حقی است که طبق NPT به ایران و تمام اعضاء داده شده است.ایران تخلفی دراین زمینه نکرده است که نگرانی داشته باشد . اما ایران دنبال این است که به عنوان یک کشوری که اورانیوم را غنی می کند از طرف مجامع بین المللی به رسمیت شناخته شود و این چیزی است که درروند مذاکرات به دست می آید و سرانجام این روند باید از جایی شروع شود .
همین قدرکه آقای باراک اوباما رييس جمهوري آمريکا پذیرفت بدون تعلیق غنی سازی اورانیوم با طرف ایرانی مذاکرات شود ، نشان دهنده این است که آنها گام را برداشته اند برای اینکه کم کم موفقیت فعلی ایران را به رسمیت بشناسد ، چون واقعیت این است که سیاست جورج بوش رييس جمهوري پيشين آمريکا دراین زمینه که می کفت شرط گفت و گو با ایران تعلیق غنی سازی است یک شرط کاملا اشتباه و شکست خورده بود . آقای اوباما آن را کنار گذاشت و بدون قیدوشرط به سوی مذاکرات رفت. اما یک بی اعتمادی به وجود آمده بود که اگر با توافقات آینده این هم برطرف شود ، فکرمی کنم راه برای حل نهایی مسئله فراهم شود.
این در حالی است که آمریکا همچنان می گوید ایران باید گام های جدیدی را بردارد ، این حرف ترجمه همان است که اینها منتظرند ایران غنی سازی در ایران را تعلیق کند و این امکان پذیرنیست. ایران آماده است که نظارت های آژانس را به صورت دقیق تر وگسترده تر انجام دهد ، چون آنکه حساب پاک است ازمحاسبه چه باک است. آژانس در 21 گزارش خود که تاکنون درباره ایران صادرکرده تصریح کرده است که هیچ نکته انحرافی ازNPT را درفعالیت های هسته ای ایران مشاهده نکرده است ، گرچه همیشه ترجیح بند را داشته که هنوزآژانس درموقعیتی نیست که فعالیت های ایران را کاملا صلح آمیز اعلام کند. این دو پهلو بودن گزارش ها مشکل ساز شده است ، به هرحال تصریح کرده است که هیچ سند و مدرکی پیدا نکرده است که ایران از NPT منحرف شده است . بنابراین به نظرمی رسد که ایران همچنان به شفاف سازی ادامه خواهد داد و زمینه را برای ایجاد تفاهم فراهم خواهد کرد . منتهی آنچه را آمریکا می خواهد اين که ایران باید غنی سازی را تعلیق کند که این محال است و خط قرمز ایران است . به همین دلیل آمریکايی ها به این سمت رفتند که با دان امتیاز به روس ها و چینی ها آنها را برای همراهی در جهت صدور قطعنامه جدید ، متقاعد کنند. روس ها و چینی ها هم که دیدند موقعیت برای گرفتن امتیاز فراهم است خواهان حذف دو بند مربوط به تحریم فروش بنزین به ایران و تحریم بیشترعملیات بانکداری با ایران از پیش نویس پیشنهادی قطعنامه شدند تا از بابت همکاری در این دو زمینه با ایران متضرر نشوند و در ازای آن با بقیه موارد تحریم ها موافقت کنند . این اقدام یعنی بازهم دنبال کردن استراتژی یکی به میخ زدن و یکی به نعل زدن منتهی اینبار قرار است به نعل محکم تر از میخ بزنند.
پیش بینی تحولات بعدی
وقتی ایران گامی به این مهمی برداشته است انتظاراین است که روند صدور قطعنامه هاي تحریم در شورای امنیت واعمال تحریم هایی جدید متوقف شود . اما اگر بنا بر این باشد که تحریم ها ادامه پیدا کند و زبان زور به پیش گرفته شود و پرونده ایران همچنان درشورای امنیت بماند ، این نشان می دهد که طرف های ایران به دنبال حل مسئله نیستند و دنبال بهانه جویی های بیشتر و امتیازگیری های بیشتر هستند. اگرچنین سیاستی ادامه پیدا کند جریان به روند قبلي برمی گردد. ایران دراین قضیه منتظراست که به دورازاین تبلیغات موجود ، آیا واقعا درعمل هم آمریکا روند تحریم ها و صدور بیانیه ها را ادامه خواهد داد که اگراین کار ادامه پیدا کند ایران به احتمال زیاد همکاری های خود را با گروه وین متوقف می کند. اما اگراین روند به سمت حرکت مثبت تغییر کند ، آنگاه می توان به دنبال راهکارهای جدید بود. دراین حالت اعتماد سازی متقابل انجام می شود. در این حالت مبادله سوخت آغازی برای همکاری های آتی خواهد بود . مذاکرات هم می تواند براساس آن دو بسته اي که بین ایران وگروه پنج به علاوه یک مبادله شده است ، شروع شود.در این فرض است که می توان گفت سمت وسوی ماجرا به سمت حل شدن مسئله پیش مي رود. به نظر می رسد پاسخ آمریکا به عنوان طرف اصلی دعوا بسیارتعیین کننده است. اگراستراتژی این کشورهمچنان براین اصل قرارگیرد که بین تبادل سوخت درترکیه با ادامه غنی سازی ایران تفکیک شود، گره کورترمی شود . اگرآمریکا می خواهد تبادل سوخت مبنای همکاری های بعدی قرارگیرد در این صورت ما نباید شاهد صدور قطعنامه ای علیه ایران قبل از روشن شدن مذاکرات گروه وین با ایران باشیم .