ققنوسوار از خاکستر برجام بلند شویم
«اگر توافقی حاصل شود، دولت سیزدهم هم به آن وفادار خواهد بود»، از جمله آخرین اظهارنظرهای سخنگوی وزارت خارجه است و چون شورای عالی امنیت ملی و رهبری تصمیمگیرنده نهایی هستند، بنابراین اگر توافق بهدست آید، دولت جدید نیز آن را اجرا خواهد کرد. اما واقعیت این است که خود برجام با مشکل روبهروست، زیرا وقتی وارد جزئیات میشوند برای رسیدن به توافق نهایی دو طرف باید به سمت هم حرکت کنند. حرکت به سمت همدیگر به مفهوم این است که از برخی خواستهایشان بگذرند تا به توافق دست پیدا کنند.اما در شرایط کنونی نه آمریکا و نه ایران به دلایل مختلف حاضر به چشمپوشی از خواسته هایشان نیستند. یکی ازدلایل مهم آن بی اعتمادی به طرف مقابل است. بیاعتمادی دوجانبه باعث شده که عملا توافقی حاصل نشود.
دلیل دیگر عدم دستیابی به توافق هم به غیرمستقیم بودن مذاکرات برمیگردد. ایران با 1+4 مذاکره میکند که خود همین امرهم باعث زمانبر بودن مذاکرات میشود وهم ممکن است نقطه نظرات ایران از سوی گروه چهار به علاوه یک برای امریکا بهدرستی منتقل نشود و از صافی واسطهها بگذرد که خودش احتمالا مشکلساز باشد.
مورد دیگر، مطرح کردن خواستههایی است که اجرای آنها بعضا مقدور نیست. مثلا ایران خواستار لغو کلیه تحریمها و گرفتن ضمانت کافی از طرف آمریکایی است که دولت بعدی زیر آن نزند. از طرفی آمریکا هم متوقع است که با ایران درباره موضوعات غیر برجامی از جمله توان موشکی ایران یا حضور ایران در تحولات منطقه غرب آسیا مذاکره کند. درحقیقت بهدنبال برجام پلاس است که برای ایران مقدور نیست. بهویژه در موضوع موشکی که قدرت دفاعی جمهوری اسلامی ایران محسوب می شود و قابل معامله نیست زیرا امنیت بالاترین بحث برای هر کشوری است. ایران برای تامین امنیت خود به قدرت موشکی بازدارنه نیاز دارد.
از آنجا که هیچ بنبستی در عرصه دیپلماتیک متصور نیست، بهرغم این مشکلات رسیدن به راهحل ممکن است و دیپلماتها میتوانند راههای مختلفی را پیشنهاد بدهند. به شرطی که اراده حل مساله وجود داشته باشد. اما چون در دوره انتقال دولت در ایران هستیم، احتمالا منتظر دولت جدید هستند که کار را دنبال کند. طرف مقابل هم همچنان انتظار را مفید میداند و معتقد است که شاید بتواند از دولت جدید امتیاز بیشتری بگیرد. هرچند برخی هم متقابلا معتقدند که مذاکره با دولت جدید احتمالا برای آمریکا دشوارتر خواهد بود. درواقع بحثهای مختلفی در این زمینه مطرح است و جزئیاتی که به نظر میرسد باید خیلی زودتر از اینها به توافق منتهی میشد، تبدیل به سدی شده که پس از سپری شدن سه ماه و نیم به نتیجه نرسیده و از این روست که احتمالا برخی توصیه به زندگی همانند گاندی میکنند، بیآنکه او را به درستی بشناسند واز آرمانها، نگاه و مجموعه اقداماتی که در مبارزه با استعمار انگلیس انجام داده بهخوبی مطلع باشد که اگر اینطور بود هیچوقت شرایط فعلی ایران با شرایط گاندی در دوره مبارزه با استعمار انگلیس مقایسه نمیشد. برای هر نوع مقایسه اس نباید فقط ظاهر قضیه دیده شود.
احتمالا بیاطلاع بودن از مشکلات مردم یا خود را بیاطلاع نشان دادن است که روی آوردن به منش گاندی را راهکار میپندارند درحالی که قاعدتا شرایط موجود با شیوه گاندی حل و فصل نمیشود. واقعیت این است که ما در سال 2021 به سر میبریم و گاندی در 1947 که بحث استقلال هند از انگلیس مطرح بود، میزیست و طرح این موضوع به نظر قیاس معالفارق باشد. این در حالی است که شرایط زندگی مردم باید مورد بررسی دقیقتر نمایندگان مجلس قرار بگیرد و پیشنهادهای اجرایی متناسب با زمانهای که در آن به سر میبریم، ارائه شود. درحقیقت باید یک همت عالی داشته باشیم و به این نکته مهم توجه کنیم که اولین عاملی که موجب شکست ملتها در برابر فشار زورگویان می شود همانا از دست دادن امید است، توجه کنیم که ناامید شدن به معنای آغاز شکست است.درحالی که می توان همچون ققنوس از خاکستر مذاکرات برجام برخاست.