در درجه اول این مردم ایران هستند كه تحریم‌ها مستقیما زندگی و معیشت آنها را هدف قرار داده و با تداوم این وضعیت، زندگی برای آنها هر روز سخت‌تر و سخت‌تر می‌شود. از همین رو دولت ایران باید در كنار تلاش مستمر برای رفع سریع‌تر تحریم‌ها گام‌هایی برای كاهش آسیب تحریم یا به عبارتی خنثی كردن آثار آن بردارد تا مردم بیش از این متحمل سختی‌ و ناراحتی برای گذران زندگی نشوند. تاكنون نه از سوی دولت فعلی كه كمتر از یك ماه دیگر باید قدرت را تحویل دهد و نه از سوی دولت آینده، برنامه روشنی برای كم كردن آثار تحریم بر زندگی مردم ارایه نشده و مسوولان صرفا به بیان حرف‌های كلی در این زمینه اكتفا كرده‌اند. برای امریكا و اروپا هم این نگرانی وجود دارد كه توان هسته‌ای ایران به صورت روزمره افزایش پیدا می‌كند. 

ایران همزمان ذخایر اورانیوم خود را افزایش می‌دهد، سانتریفیوژهایی مدرن‌تر و متنوع‌تر را آزمایش می‌كند و هم به سوی اقداماتی قابل توجه نظیر تولید صفحه سوخت سیلیساید گام بر می‌دارد. درنهایت هر دو طرف از طولانی‌تر شدن مذاكرات ضرر می‌كنند و با توجه به شرایط، به نفع تهران و سایر طرف‌های برجام است كه هر چه زودتر این توافق احیا شود. در این میان طرف مقابل می‌كوشد با مانور تبلیغاتی روی برخی موضوعات، شرایط را به نوعی تصویر كند كه گویا ایران مقصر تام و تمام عدم احیای برجام بوده و طرف غربی تقصیری در این زمینه ندارد.

یكی از این موارد، واكنش گسترده‌ای است كه طرف غربی به تولید اورانیوم فلزی از سوی ایران نشان داد. مساله این است كه ایران در حال قدرتنمایی علمی در تولید صفحه سوخت سیلیساید است اما این موضوع به معنای تولید اورانیوم فلزی نیست. در فرآیند تولید صفحه سوخت سیلیساید مقداری اورانیوم فلزی نیاز است اما بلافاصله این اورانیوم فلزی با تركیبات جدیدی ماهیتش تغییر می‌كند. یعنی ایران در حال تولید و ذخیره اورانیوم فلزی نیست بلكه در فرآیند تولید صفحه سوخت سیلیساید از اورانیوم فلزی استفاده می‌كند.

غربی‌ها به این دلیل خیلی نگران شده‌اند كه یكی از موارد موردنیاز برای ساخت بمب هسته‌ای تولید اورانیوم فلزی است و آنها این‌گونه وانمود می‌كنند كه ایران در این مسیر گام برمی‌دارد. با این وجود ذكر این نكته ضروری است كه تمام فرآیندی كه ایران برای تولید صفحه سوخت سیلیساید طی می‌كند به ‌طور كامل زیرنظر آژانس بین‌المللی انرژی اتمی قرار دارد و با توجه به اینكه یكی از وظایف اصلی آژانس عدم اشاعه سلاح هسته‌ای است، امكان ندارد كه كشوری فرآیندی غیرصلح‌آمیز را زیرنظر آژانس انجام دهد.

هدف ایران از ساخت این صفحات سوخت، تامین نیاز رآكتور تحقیقاتی تهران بوده و ایران هدفی صلح‌آمیز را دنبال می‌كند. اگر غرب به صورت جدی نگران توسعه فعالیت‌های هسته‌ای ایران است، ضرورت دارد هرچه سریع‌تر به توافق هسته‌ای بازگردد تا تهران نیز اجرای تعهداتش در برجام را از‌سر بگیرد. تمامی فعالیت‌های ایران بازگشت‌پذیر است و در صورتی كه توافق برجام احیا شود، ایران گام‌های كاهش تعهدات خود را به عقب بازخواهد گشت. از نظر علمی نیز طرف مقابل باید بپذیرد، دانش هسته‌ای در ایران به صورت كامل بومی‌سازی شده و زمانی كه علم بومی‌سازی می‌شود نمی‌توان آن را كنار گذاشت و این یعنی صنعت هسته‌ای ایران یك واقعیت انكارناپذیر است.

در چند سال پیش دولت اوباما این موضوع را پذیرفت و برای دستیابی به توافق پیشگام شد. در آن زمان نیز ایالات متحده تمایل داشت كه تك‌تك پیچ و مهره‌های تاسیسات هسته‌ای ایران را باز كند اما كاخ سفید این واقعیت را درك كرد كه دانش هسته‌ای در ایران بومی‌سازی شده و باید با این واقعیت كنار آمد، به همین دلیل راه‌حل برجام مطرح شد تا از نظر فنی مسیر دستیابی ایران به سلاح هسته‌ای مسدود شود.

 تاكید بر بازگشت ناپذیر بودن فعالیت‌های ایران، نوعی فضاسازی برای اثرگذاری بر مذاكرات است. ایالات متحده و اروپا تمایل دارند بدون اینكه گامی در مسیر اجرای تعهدات‌شان بر دارند، ایران به صورت كامل به اجرای برنامه جامع اقدام مشترك بازگردد. ایران در سال 2018 و پس از خروج ایالات متحده از برجام، برای یك سال این مسیر را در پیش گرفت و صبر استراتژیك پیشه كرد تا ببیند طرف اروپایی تا چه اندازه در اجرای تعهدات خود جدی است ، اما زمانی كه پیشرفتی حاصل نشد و هیچ منفعت اقتصادی نصیب ایران نشد طبیعی بود كه این مسیر تغییر كند.

كنون ایران گام‌هایی را در راستای كاهش تعهدات برداشته كه همگی بازگشت‌پذیر هستند و اگر توافق احیا شود، تهران نیز اجرای كامل تعهداتش را ازسر خواهد گرفت. واقعیت این است كه در شرایط فعلی و برای احیای برجام ضروری است كه هم ایالات متحده و هم ایران از بخشی از خواسته‌های خود بگذرند، چراكه امكان ندارد هر دو طرف برای رسیدن به صددرصد خواسته‌های خود پافشاری كنند و بعد بتوانند به توافق برسند. رمز موفقیت ایران و امریكا در رسیدن به توافق برجام این بود كه هر دو طرف پذیرفتند بخشی از خواسته‌های خود را نادیده بگیرند تا امكان توافق وجود داشته باشد و این‌بار نیز می‌توان با بهره‌گیری از همان تجربه، برای اجرای مجدد برنامه جامع اقدام مشترك به توافق رسید.