دریک ارزیابی بد بینانه می توان گفت دم زدن آمریکا ومتحدانش ازمذاکره صرفا برای توجیه اقدام های خصمانه آنها علیه ایران است. زیرا بعید است آنها بخواهند به نتیجه ای مورد توافق دو طرف برسند. آمریکا به بهانه واهی خطر هسته ای ایران، دنبال  تغییر حکومت ایران است ،زیرا دولت واشنگتن نمی خواهد با ایران به نتیجه ای مورد توافق طرفین برسند، اگر چنین بود آنها بعد از صدور بیانیه سه جانبه تهران به دنبال صدور قطعنامه علیه جمهوری اسلامی ایران نمی رفتند

 ایران که بصورت داوطلبانه حتی فراتر از "ان.پی.تی" اقداماتی را در راستای شفاف سازی فعالیتهای هسته ای خود انجام داده است، چرا باید با گسترده ترین تحریم ها در سی سال اخیر روبرو شود؟ در حالی که به گزارش سازمان انرژی اتمی، ایران تاکنون اجازه داده است 4 هزار نفر ساعت کارنظارت دقیق بر روی فعالیتهای هسته ای اش  از سوی بازرسان آژانس بین المللی انرژی اتمی انجام بگیرد که نتایج ان  انتشار 21 گزارش از آژانس بین المللی انرژی اتمی است که در همه انها تصریح شده است که هیچ  انحرافی در فعالیتهای صلح آمیز هسته ای ایران مشاهده نشده است. در مقابل این اقدام ایران ، آمریکا و متحدانش تاکنون شش قطعنامه در شورای امنیت علیه ایران صادر کرده اند که دو تای آن توصیه ای و چهار تای آن تحریمی بوده است . این در حالی است که اسرائیل پیمان "ان.پی.تی" را نپذیرفته و هم اکنون 200 کلاهک هسته ای هم دارد ،اما آمریکا و متحدانش  دربرابر آن سکوت اختیار کرده است . ضمن آنکه بر اساس اسناد محرمانه ای که در نشریات و رسانه های غربی منتشر شده است  فرانسه و آمریکا به بدست آوردن سلاح هسته ای توسط  اسرائیل،  کمک هم کرده اند .

 وقتی آقای احمدی نژاد می گوید غربیها مواضع شفاف خود را در قبال زرادخانه های هسته ای اسرائیل بیان کنند شاید ارتباط مستقیمی  با موضوع مذاکره ایران باغرب نداشته باشد،اما بدلیل اینکه وی احساس  می کند که خط دهنده اصلی به غرب اسرائیل است این موضوع را مطرح می نماید. تا روشن شود دست چه کسانی پشت ایجاد جو نگرانی در باره فعلیتهای صلح آمیز هسته ای ایران وجود دارد.ایران درچارچوب قوانین "ان.پی.تی"تاکیدبراستفاده ازسوخت هسته ای دارد که لازمه آن نیز داشتن چرخه سوخت هسته ای درداخل کشوراست، در حالی که اسرائیل و آمریکا می خواهند ایران غنی سازی اورانیوم را متوقف کند. به نظر نمی سد ایجاد بن بست  و سکون در مذاکرات  به نفع هیچ کس باشد .الا رژم تل آویو که از ابتدا تلاش می کند به هر شکل ممکن مذاکرات ثمربخشی بین ایران و غرب شکل نگیرد.

در مقابل این دیدگاه ایران می تواند با ارائه  طرح ها وبرنامه های  جدید غرب را درموضع انفعالی قراردهد. مانند آنچه که درباره بیانیه تهران اتفاق افتاد. در این مورد هم زبان بیانیه برای طرف مقابل گویا بود و هم منافع ایران را در کنار منافع طرف مقابل تامین می کرد. ایران  با داشتن برنامه های جدید خواهد توانست به اهداف خود که دستیابی به انرژی  هسته ای  در کنار چرخه  غنی سازی سوخت هسته ای است برسد.

این طرح ها و برنامه های جدید باید درعین حال که به منافع سایر کشورها احترام می گذارند درراستای منافع ملی کشورمان باشند. به عبارتی دیگر برنامه ها وطرح های جدید باید بر اساس بازی "برد-برد" با غرب باشد تا دو طرف از آن منتفع شوند. درحقیقت یک را ه حل میانه که تامین کننده خواسته های دو طرف است می تواند برای خارج شدن از شرایط نامطلوب فعلی مثمر ثمر باشد. خلاصه آنکه :

برای حل مشکلات موجود درمناسبات با گروه پنج به علاوه یک، راه حلی جز مذاکره وجود ندارد