تحلیل ملاقات پیش روی پوتین و نفتالی بنت درمسکو
.در 30 سال اخیر مناسبات ایران و روسیه در حوزههای سیاسی امنیتی و نظامی بسیار گسترده شده است، اما در حوزۀ اقتصادی رقم تجارت بین دوکشور حتی به 2 میلیارد دلار در سال هم نمی رسد.هرچند که امروز روسیه سعی دارد در روابط خود با تهران و تل آویو موازنه برقرارکند، اما بدان معنا نیست که کمیت و کیفیت این روابط با دو طرف یکسان باشد. بلکه همانطور که گفته شد رابطۀ روسیه با اسرائیل بسیار بیشتر و گسترده تر از مناسبات با ایران است.
یکی از دلایل مهم در این باره تحریم ها علیه ایران است و اگر این تحریمها نبود، روابط ما بیشتر با روسیه گسترش مییافت، اما تصور نمیکنم که در غیر وضع موجود هم روابط ما با روسیه، به حدی میرسید که امروز این کشور با اسرائیل در حوزههای مختلف رابطه دارد. زیرا در داخل روسیه طرفدران نزدیک شدن روسیه با آمریکا و اروپا به شدت مخالف توسعه روابط با ایران هستند. در حالی که اسرائیلیها لابی بسیار قوی در روسیه دارند و این به دلیل حضور یهودیانی است که از روسیه به فلسطین اشغالی سفر کرده اند و حزبی به نام «شاس» را در انجا تشکیل داده اند که دراسرائیل نقش مهمی در حوزۀ تعیین دولتها دارد و بسیار تأثیرگزار است. بنابراین با توجه به لابیهای بسیار قویای که اسرائیلیها در مسکو، سنپترزبورگ و دیگر نقاط روسیه دارند، همین امر موجب میشود تا استقبال از روابط با اسرائیل به شدت بیشتر شود .
اکنون نفتالی بنت نخست وزیر اسرائیل به مسکو رفته است تا در مراسم سی امین سالروز برقراری روابط با روسیه شرکت کند و در ملاقات با پوتین او را به فشار بیشتر بر ایران ترغیب کند. البته در سالهای پس از برجام سلسله دیدارهایی از این دست مرتباً انجام میشود و پیشتر نتانیاهودر روابط شخصی نزدیکی که با پوتین داشت در این مسیر تلاش زیادی کرد . حالا نوبت نفتالی بنت است که به عنوان نخست وزیر اسرائیل با پوتین دیدار کند. اما این موضوع، هرگز بدین معنا نیست که هر آن چه آنها از روسیه بخواهند آنها هم چشم بگویند و هر آن چه از روسیه علیه ایران خواستند، روسیه بپذیرد. روسیه بطور قطع در انجام درخواست های اسرائیلی ها به منافع روابط خود با ایران توجه داشته و دارند. باید گفت روسیه مثل سایر کشورها به دنبال بهبود روابط در جهت ارتقای منافع ملی خویش است. براین اساس دولت روسیه به گونهای عمل میکند که اگر منافع آنها اقتضاء کند با اسرائیل همکاری میکنند و اگر این منافع وجود نداشته باشد، به این همکاری پایان میدهند. در نقطه مقابل اسرائیلیها تمام امکانات رسانهای، دیپلماتیک، اقتصادی و سیاسی خود را علیه ایران بسیج و ایران را به عنوان یک دشمن تعریف کرده اند و تمامی امکانات خویش را در مقابل کشور ما به کار میگیرند. بنابراین باید گفت اسرائیلیها بر خلاف ایران، تمام امکانات رسانه ای، سیاسی، دیپلماتیک و امنیتی خود را بسیج کرده اند تا در این چند سال بعد از برجام از هر طریق ممکن بر ایران فشار بیاورند.
البته باید توجه داشت سفر نخست وزیر اسرائیل به مسکو به ایران خلاصه نمیشود و به موضوعات متعددی دیگری ارتباط دارد اما یکی از مهم ترین سرفصلهای آن ایران است.همچنانکه وقتی نفتالی بنت و دیگر اعضای کابینه او به آمریکا میروند، تنها پیرامون موضوع ایران بحث نمیکنند، اما یکی از مهم ترین موضوع های مذاکرات مقام های آمریکایی - اسرائیلی در سالهای اخیر ایران بوده است.
در چند سال اخیر اسرائیلیها در مقاطع مختلف اقدامات تروریستی علیه ایران انجام داده اند که مصادیق آن بسیار متعدد دارد . متاسفانه اینگونه اقدام ها با واکنش منفی روسیه آنگونه که باید باشد ، روبرو نشده است. در این سالها راهبردی استفاده از موقعیت روسیه در روابط با ایران یکی از سیاست های تل آویو بوده و یکی از مهم ترین مسائل در این حوزه، فشار در جهت قطع همکاری هسته ای میان روسیه و ایران است اما روسیه زیر بار این فشار نرفته است زیرا پروژه راه اندازی راکتور تولید برق هسته ای در بوشهر نخستین پروژه موفق روسیه در خارج از محدوده شوروی سابق بوده و از این جهت برای روسیه جنبه حیثیتی هم داشته است . به دلیل موفقیت این پروژه در حال حاضر روسیه درحال ساخت فاز دوم و سوم بوشهر است. قراردادش را امضاء کرده و درحال انجام تعهدات خویش است و این علی رغم مخالفت شدید اسرائیل است.
علاوه بر این اسرائیل در سوریه به دنبال این موضوع است که از طریق روسیه به ایران فشار بیاورد تا ایران از سوریه خارج شود و به دنبال این هدف است که بتواند از روسیه در شورای امنیت سازمان ملل متحد استفاده کند تا دوباره پروندۀ هستهای ایران را به شورای امنیت بازگرداند و اینها خواستههای آن هاست، اما روسیه، نه به خاطر ایران، بلکه به خاطر منافع خویش به هیچ یک از این خواستهها تن نخواهد داد و منافع این کشور اقتضاء میکند که به دنبال هیچ یک از خواستههای اسرائیل نیفتد.
البته این به معنای چک سفید دادن از طرف روسیه به ایران نیست چنانچه اگر ایران با اقداماتی بهانه به دست ایالات متحدۀ مریکا و اسرائیل بدهد، مثلاً به سمت ساختن بمب هستهای برود روسیه نیز ایران هستهای را تهدیدی علیه امنیت خویش در منطقه میداند و قطعاً کمک میکند که پروندۀ ایران به شورای امنیت برود، این موضوع پیشتر روشن شده است دقیقا در همان زمان که روسیه به قعطنامههای شش گانه تحت فصل هفتم علیه دستیابی ایران به غنی سازی اورانیوم رأی میداد، زیرا منافع اش چنین چیزی را اقتضاء میکرد.
ایرانی که دارای فناوری غنی سازی اورانیوم است اگر محدود به تولید انرژی هستهای نشود بر خلاف میل روسیه خواهد بود و این امر به عنوان یک تهدید برای این کشور محسوب میشود. بنابراین روسیه به دنبال این است که ایران به سلاح هستهای دستیابی پیدا نکند، اما به ایرانی که به دنبال دستیابی به انرژی صلحآمیز هستهای باشد، هیچ مخالفتی ندارد و حتی به ما در این زمینهها کمک هم کرده است. به عنوان نمونه روسیه به دو قطعنامهای که در دی ماه سال 1399 امریکا پیشنهاد داد مخالفت کرد زیرا آمریکا در صدد بود قطعنامه های شش گانه را فعال کند اما روسیه به این قطعنامه پیشنهادی رای منفی داد زیرا با خروج آمریکا از برجام بشدت مخالف بود. درست است که چین نیز به این قطعنامهها رأی منفی داد و با رای ممتنع 9 کشور دیگرعضو شورای امنیت، آمریکا در انزوای کامل بود؛ اما رأی منفی روسیه معنادار و بسیار مهم بود.
باید تاکید کنم توجه به مفاهیم مهم در روابط بین الملل یک اصل اساسی برای جمهوریاسلامیایران است. همۀ کشورها در مواجهه با مسائل بین المللی در پلۀ نخست به منافع خویش توجه دارند و برای تامین منافع ملی باید با کشورها منافع مشترک تعریف کرد. یکی از مشکلات اساسی ایران در سالهای گذشته به این واقعیت برمیگردد که برای همکاری با کشورها دهها ملاحظه ریز و درشت دارد که طرف های مقابل حاضر به پذیش آنها نبودند.
به عنوان نمونه در ایران برخی بر این باور هستند که اگر تحریمها باشد به نفع روسیه است، در حالی که بنده به عنوان پژوهشگری که در این سال ها، سیاست خارجی روسیه را دنبال کردهام، میتوانم از آثار و نتایح این سیاستها بگویم که اگر همین امروز تحریمها علیه ایران پایان پیدا کند، به نفع روسیه است و این بدان معناست که روسیه، با ایرانی که تحریم نداشته باشد، راحت تر از گذشته کار میکند و سیاست خود را در ارتباط با ایران بهتر پیش میبرد تا ایرانی که تحت تحریم باشد.
بر خلاف تصور موجود بین تحلیلگران ضد روسی در ایران ، روسها خواستار تحریمهای بیشتر علیه ایران نیستند، تحلیلگران مخالف روسیه در ایران مدعی هستند در صورت لغو تحریم ها ایران با اروپا و آمریکا روابط گسترده برقرار می کند و دیگر نیازی به روسیه ندارد . در حالی که بر فرض لغو تحریم ها تجربه نشان می دهد یک کشور باید بتواند با کشورهای مختلف روابط خوبی برقرار کند تا به حداکثر منافع دست پیدا کند. اتکاء به یک یا چند کشور از هر طرف که باشد اشتباه محض است.
بنابراین بسیار مهم است که ما درک دقیقی از تحولات منطقه و صحنه بین الملی داشته باشیم و اسیر جوسازیهای رسانه ای نشویم. چرا که برخی از افراد میخواهند بگویند که روسیه دشمن ایران است و تماماً علیه ایران فعالیت میکند در حالی که روسیه مانند ایران و سایر کشورها در مناسبات خود با سایر کشورها، هرجا منافع مشترک با ایران داشته است در راستای منافع ایران گام برداشته است و هر زمان منافع خود را در تعارض با منافع ایران دیده است در جهت خلاف منافع ایران کار کرده است . مصداق بارز ان در همکاری هسته ای با ایران است . روسیه زمانی که منافع خود را در مشارکت در پروژه ساخت نیروگاه هسته ای بوشهر دید با ایران همکاری کرد و به ارتقاء دانش صلح آمیز هسته ای در ایران کمک کرد.اما زمانی هم که سیاست ایران را در زمینه ایجاد تاسیسات غنی سازی اورانیوم در تضاد منافع خود دید به همه شش قطعنامه شورای امنیت تحت فصل هفتم منشور سازمان ملل رای مثبت داد.
متاسفانه ما در تحلیل روابط بین الملل بیشتر درگیر کلیشههایی تحلیلی هستیم که خود ساختیم و حاضر نیستیم آنها را رها کنیم. یکی از همین کلیشه های تحلیلی مروبوط به تبیین رفتار روسیه در قبال ایران است که به معاهده های ننگین ترکمن چای و گلستان ربط می دهیم. امید آن داریم که این دیدگاه به زودی اصلاح شود ودر نقد منصف باشیم، چرا که بسیار مهم است انسان در نقد انصاف را رعایت بکند و آن چه را که حق است بگوید و یا مثلاً مسئله را جناحی نبیند.