توافق خوب چه توافقی است؟
اما برای طرفهای مقابل و آمریکاییها، توافق خوب، توافقی است که اولا، تحریمها را به عنوان یک عامل فشارنگه دارد و به صورت قطرهچکانی نظام کلی تحریمها را کاهش دهد. ثانیا امریکا به دنبال آن است که رفع تحریمها را منوط به مذاکره در خصوص موارد بیشتر و وسیعتر غیرهستهای کند. دولت امریکا به این نکته اشاره میکند که بخش وسیعی از تحریمهایی که کنگره در دوران ترامپ وضع کرده است (مانند تحریمهای کاستا) تحریمهای غیرهستهای است و رفع آنها نیازمند نوع دیگری از مذاکرات است. مواردی چون اتهامات بیاساس حمایت ایران از تروریسم، بیثباتسازی منطقه، تواناییهای موشکی ایران و دانش ایران در حوزه پهپادها و... از جمله گزارههایی است که امریکا مایل است، دایره گفتوگوها درباره آنها نیز گسترش پیدا کند. بر این اساس امریکا در وهله نخست مایل است، تحریمها به صورت تدریجی و گام به گام حذف شود و در وهله بعدی نیز ایران حاضر به انجام گفتوگوهایی وسیعتر شود.
همانطور که مشاهده میکنید، مفهوم توافق خوب برای هر کدام از طرفها، 2 مفهوم متضاد با هم است. بنابراین پیشبینیها حاکی ازآن است که مذاکراتی پیچیده و طولانی در پیش روی طرفین باشد. یکی از دلایل طولانی شدن مذاکرات آن است که ایران و امریکا به صورت رودررو با هم گفتوگو نمیکنند و ایران اعلام کرده به دلیل خروج امریکا از برجام تنها با کشورهای 1+4 مذاکره میکند. گفتوگو با 1+4 بهطور طبیعی مذاکرات را طولانیتر میکند. یعنی ایران ابتدا با اروپا، چین و روسیه مذاکره میکند. بعد طرفهای مقابل، محتوای مذاکرات را به محل هیات امریکایی منتقل میکنند که ظاهرا در ساختمانی است که 200متر از محل اصلی گفتوگوها دورتر است. بعد طرف امریکایی نظرش را میگوید، دوباره این دیدگاهها به محل مذاکرات برگشت داده میشود. دراین میان باید توجه داشت به دلیل عدم تسلط مذاکرهکنندگان ایرانی، موضوعات مطروحه باید ترجمه شوند و این روند نیز باعث افزایش زمان خواهد بود. ضمن اینکه به هر حال این نگرانی نیز وجود دارد که ممکن است، مسائل مطروحه بهطور دقیق برای امریکاییها منتقل نشود و طرفهای مقابل در انتقال محتوای گفتوگوها امانتداری نکنند و در راستای منافع خود عمل کنند. بهطور خلاصه مجموعه این عوامل مکانیسم مذاکرات را پیچیده میسازد و احتمال در پیش داشتن مذاکراتی طولانی و چند مرحلهای را بیشتر از قبل میکند.
در کنار این موارد، پرسش دیگری نیز مطرح است و آن اینکه آیا باید گفتوگوها با طرفهای مقابل، تداوم گفتوگوهایی باشد که پیش از این طی 6 دور در وین انجام شده یا اینکه میبایست مذاکراتی جدید با ساز و کاری متفاوت در دستور کار قرار بگیرد؟ کسانی که با منطق روابط بینالملل آشنایی و مطالعه دارند، میدانند که درهر مذاکراتی دو طرف بر اساس آنچه که قبلا توافق کردهاند، گفتوگوها را تداوم میبخشند. یعنی ابتدا موضوعات توافق شده را روی میز گفتوگوها قرار میدهند و بعد در ادامه گفتوگوها تلاش می کنند اختلاف ها را برطرف کنند. اینکه برخی میگویند، لازم نیست،6 دور مذاکرات قبلی پیگیری شود و میتوان مذاکرات را از نقطهای تازه آغاز کرد، چندان منطقی نیست. اما در روابط بینالملل مرسوم نیست که با حضور هر دولتی، کل ساختار گفتوگوها دچار تغییر و تحول شود. قاعدتا ایران و کشورهای 1+4 نیز باید ازجایی گفتوگوها را پیگیری کنند که قبلا در خصوص آنها توافقاتی حاصل شده است و نه از نقطه آغاز.