در فضای گفتمانی حاکمیت با مردم فاصله به وجود آمده است

از آنجا که  در حال حاضر متاسفانه در فضای گفتمانی حاکمیت با گفتمان مردم عادی و بویژه  نخبگان جامعه ، فاصله  به وجود آمده به تبع آن صدا و سیما هم با خواسته های  بخش مهمی از مردم فاصله گرفته است . باید  تا دیر نشده با کمک جامعه شناسان در حوزه تخصصی  جامعه شناسی دلایل این شکاف را بررسی کرد و برای رفع آن طرح های جدیدی را اجرا کنیم.

درحال حاضر وجود این شکاف را اکثر اقشار جامعه حس می کنند و بعید می دانم کسی منکر وجود چنین شکافی بین آنچه حاکمیت از مردم می خواهد با آنچه که  اکثریت مردم از حاکمیت انتظار دارند ، شود.  در نتیجه همین اختلاف است که شاهد هستیم  آن گفتمانی که صدا وسیما از سوی حاکمیت تبلیغ و ترویج می‌کند، با آنچه مردم از صدا و سیما انتظار دارند یکی نیست.

صدا و سیما در حال حاضر خود را موظف می داند با برداشتی از اسلام ناب محمدی، انقلاب اسلامی و همچنین اهداف بلند امام و رهبری جامعه را هدایت کند. درهمین  چارچوب آن گفتمان را تبلیغ می کند، اما در جامعه  ما طیف‌های مختلف مردم  با برداشت‌های متفاوت زندگی می‌کنند و صدا و سیما باید مکانی باشد که این برداشت‌ها به صورت منطقی و درست انعکاس داده شود.

شاید بتوان  این فضا  را مانند همان کرسی‌های  آزاداندیشی که رهبری زمانی به آن اشاره کردند اما کسی به آن عمل نکرد، بجای دانشگاه ، در صدا و سیما بوجود آورد . حداقل جلوه‌اش در رسانه ملی نمایان باشد تا آحاد مردم بتوانند دیدگاه‌ها ی خود را اعم از  موافق و مخالف در صدا و سیما  مشاهده کنند.

البته این موضوع فقط جنبه سیاسی را شامل نمی شود، بلکه باید به موضوع های  اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و دیگر ابعاد جامعه نیز بپردازیم .

با قبول مسئولیت صدا و سیما توسط آقای جبلی و قول مساعدی که وی داده تا زمینه‌ای فراهم کند که تمام اقشار ایرانی خواسته‌های خودشان را در صدا و سیما ببینند، یکبار دیگر این امیدواری تقویت شده است . فقط مسئولین با بالابردن آستانه سعه صدر خود  این فرصت را به رئیس صدا و سیما بدهند  تا چنین فضایی در رسانه ملی ایجاد کند. زیرا این امر بسیار مهمی است و اگر اجازه دهند این موضوع تحقق یابد، می‌تواند خدمت بزرگی به منافع ملی و همچنین امنیت ملی کشورمان باشد.

 بهشتی پور ادامه داد: این خدمت بزرگ به دو موضوع مهم کمک می‌کند، ابتدا اینکه آن نگاه‌های متفاوتی که بین حکومت و ملت به وجود آمده به تدریج به یکدیگر نزدیک ‌شود تا به یک وحدت نگاه برسند و از این جنبه خدمت بزرگی است.

باید سرمایه های اجتماعی احیا شود

بخش دوم نیز می‌تواند با این اقدام شکل گیرد که سرمایه اجتماعی در کشورمان احیا شود زیرا ما سرمایه ‌ اجتماعی را به سختی به دست می‌آوریم، اما به یک باره و بر سر اشتباهات و مشکلاتی که به وجود می‌آید از دست می‌دهیم.

ازجمله  وعده‌هایی که توسط حاکمیت داده می‌شود و تحقق نمی‌یابد، باعث می‌شود مردم مسائلی را که می‌بینند عملا با واقعیت در تضاد باشد، و اعتماد خودشان را از دست بدهند.  این امر ضربه بدی برای حاکمیت است.  بنابراین موضوع بسیار ارزشمندی خواهد بود که صدا و سیما بتواند آن سرمایه اجتماعی را برگرداند.

رسانه ملی باید بتواند اعتبار خود و حاکمیت را به مردم برگرداند.  به عنوان مثال وقتی اعلام می‌شود که مردم در مقابله با یک بحران با دولت همکاری کنند ، مردم با اعتمادی که پیدا می کنند بلافاصله خود را برای هر گونه ازخود گذشتگی و همراهی آماده نمایند. الان متاسفانه شاهد چنین شرایطی نیستیم .  

رسانه ملی می تواند اجازه دهد مدیریت جدید ایده‌ها و اقداماتی را که در جهت ایجاد تحول در صدا و سیما در نظر دارد انجام دهد تا شاید تاثیرگذار باشد.

برای جذب مخاطبان بیشتر صدا و سیما یک بخش اندیشه ای دارد که باید در مسائل فکری عمیق کار کند، یک بخش هنری دارد که در صدد ایجاد جذابیت‌های لازم باشد و همچنین یک بخش بحث فنی مهم دارد که انواع  و اقسام  فن‌آوری‌هایی را در بر می‌گیرد. با فعال کردن هر سه بخش  می‌توان  به برقراری ارتباط بهتر با مخاطبان امیدوار بود.

ترکیب هنر، اندیشه و فناوری یک ترکیب بسیار تخصصی در رسانه ملی است وهمکاری و همدلی بین  انسان‌های  فرهیخته‌ای  را می‌طلبد که با مدیریت جدید دست به دست هم داده تا بتوانند یک تحول اساسی در صدا و سیما ایجاد کنند.