تصورآقایان این است که از طریق افزایش توان هسته‌ای در کشورمی توانیم  قدرت چانه‌زنی را بالا ببریم. شاید این مساله مهم و واقعی در روند مذاکرات تاثیرگذار و امکان‌پذیر باشد، امادر گذشته  اثبات شده که صرفا تکیه بر توان هسته‌ای کارگشا نیست بلکه باید توان اقتصادی هم همراه با آن ارتقاء پیدا کند.

بنابراین خوشبین یا بدبین بودن به معنای امیدوار بودن یا نبودن در یک تحلیل مقطعی از وضعیت موجود جلوه گر نمی شود. مهم است که بدانیم رویکرد ما چیست و قرار است کی به نتیجه برسیم و در نهایت یک نقشه راه روشنی را پیش پای خودمان و مردم بگذاریم. ممکن است فکر کنیم که حرف‌های ما در چارچوب برجام درست است اما وقتی این حرف‌ها به نتیجه نرسد، سرخوردگی در جامعه و در بین مردم ایجاد می کند.

 درباره پیشنهادهای ایران در اسناد ارایه شده در مذاکرات از سوی غرب که "زیاده‌خواهانه" توصیف شده است مبتنی بر این نگرش است که کشورهای غربی در مذاکراتشان تمامیت خواه هستند. اینکه ما هم در مقابل  خواسته های حداکثری داشته باشیم بد نیست اما باید نشان بدهیم اگر طرف مقابل حاضر به نشان دادن انعطاف در مواضعش هست ما هم آماده ایم از بخشی از خواسته های خود بگذریم  تجربه گذشته نشان می دهد توافق زمانی رخ می دهد که هر دو طرف انعطاف نشان دهند. سوال این است که آیا طرف مقابل برای انعطاف نشان دادن آماده است؟

 از سویی معتقدم باید در داخل روی توان اقتصادی‌مان بیشتر از توان هسته‌ای تمرکز کنیم تا به این شکل اهرم تحریم را بی‌اثر یا کم اثر کنیم؛ تنها در این صورت است که طرف مقابل را به انعطاف وادار می‌کنیم اما اگر صرفا به افزایش توان هسته‌ای امید داشته باشیم و فکر کنیم این مساله طرف مقابل را به انعطاف یا عقب نشینی می‌کشاند فکر درستی نیست. در گذشته از سال‌های 84 تا 90 این کار را انجام دادیم اما به رفع تحریم‌ها یا بازگشت طرف مقابل از تهدیدات و تحریم ها منجر نشد. این درحالی است که در آن سال‌ها از یک پشتوانه قوی اقتصادی برخوردار بودیم و فروش نفت با قیمت بالای دلار همراه بود اما امروز این هم نیست. از این رو باید به شرایط و مسایل پیش رو نگاه واقع‌بینانه داشت. باید نقشه راه برای خودمان و دیگران مشخص باشد و بتوانیم درباره آن به افکار عمومی خودمان و دنیا توضیح دهیم.