منهدم شدن این ساز و کار فقط با دستور بایدن میسر نیست و اقدامات مکمل دیگری هم نیاز دارد. از طرف دیگر، دولت ایران در اردیبهشت  سال 1398 اقداماتی را در 5 مرحله در تقابل با حرکت آمریکا انجام داده است که بازگشت به وضعیت قبل از این اقدامات زمان بر است. آنهایی که می گویند همین فردا توافق می شود به هیچ وجه با واقعیتهای موجود و روند مذاکرات آشنایی ندارند. ربطی به روسیه، چین یا اتحادیه اروپا یا حتی خود آمریکا ندارد. این وضعیت به قدری پیچیده است که به این راحتی قابل حل و فصل نیست. هر دو طرف یعنی ایران و آمریکا موضع حداکثری گرفته اند و برای این که به موضع حداقلی و توافق برسند نیاز به مذاکره دارند.

دیروز رهبری فرمودند که "مذاکره به معنای تسلیم نیست!" این حرف کاملاً منطقی و درستی است. عده ای مانند روزنامه کیهان، مذاکره را مساوی خیانت می دانند. رهبری با این حرف شان جواب این عده افراد را هم دادند.

چرا ما می خواهیم مشکل را به گردن این و آن بندازیم؟! متأسفانه ساختمانی بنا شد است مستحکم به نام نظام تحریم ها. بخشی از این نظام مصوب کنگره آمریکا است، بخشی دیگر مصوب کنگره های ایالتی، بخشی دیگر را کاخ سفید تصویب کرده است، بخشی به شورای امنیت سازمان ملل مربوط می شود و بخش دیگر به اتحادیه اروپا. بنابراین، کُند بودن روند مذاکرات به دلیل پیچیده بودن وضعیت است. این که ما بخواهیم کسی را چوب بزنیم این که مشکلی را حل نمی کند. گردن این بیندازیم یا آن؛ فرقی نمی کند. مذاکره ادامه دارد و توافق نیز موکول به رسیدن به همان نقطه موضع حداقلی طرفین است. دیروز رهبری فرمودند که "مذاکره به معنای تسلیم نیست!" این حرف کاملاً منطقی و درستی است. عده ای مانند روزنامه کیهان، مذاکره را مساوی خیانت می دانند. رهبری با این حرف شان جواب این عده افراد را هم دادند. شما در مذاکره به دنبال گرفتن حق تان هستید. می خواهید از حق خودتان دفاع کنید و به هیچ وجه بحث سازش یا تسلیم یا خیانت در میان نیست.

وقتی ترامپ تصمیم گرفت تا از برجام خارج شود، یک تیم بسیار قوی را در وزارت خزانه داری آمریکا مستقر کرد و نظام تحریم ها توسط همین تیم کارشناس طراحی شد. طوری این نظام تحریم ها با دقت طراحی شده است که همه راه ها را برای دور زدن این تحریم ها بسته است. یک سازماندهی قوی در اینجا در کار است. آمریکا دنیا را برای همراهی با نظام تحریم ها مجاب نکرد بلکه مجبور کرد! بنابراین، وقتی پای فرو ریخته شدن این نظام تحریم ها در میان است، طبیعتاً نیاز به گفتگو هست. چنین گفتگویی هم ساز و کار خاص خودش را دارد و به این سادگی هم که متأسفانه گفته می شود نیست.

مشکل ما در کشور این است که بین روس باوران ضد امریکایی و روس ستیزان طرفدار رابطه با امریکا گیر افتادیم بهتر است ما بر اساس منافع ملی و مصالح کشور روابط خودمان را با قدرتهای جهانی از جمله آمریکا ، چین و روسیه و اتحادیه اروپا باز تعریف کنیم. تا زمانی که ما در مورد روابط خودمان در صحنه نظام بین الملل تصمیم یکپارچه نگیریم، دائماً در این کشاکش بین قدرتها فرصتها را از دست می دهیم و با تهدید های بیشتری روبرو می شویم.