سفر آقای مدودف به چین در راستای همکاری‌های بین چین و روسیه صورت گرفته است. چین و روسیه برنامه بلندمدتی برای نزدیک کردن مناسبات میان طرفین و افزایش همکاری‌های اقتصادی و نظامی ‌دارند. اما در مذاکراتی که در سطح عالی انجام می‌شود حتما حدس زده می‌شود که درباره مسئله ایران هم گفت‌و‌گو کنند و مواضع شان را هماهنگ کنند.

روساي جمهور روسيه و چين در جريان مذاكرات خود در پكن، 10 سند مهم همكاري دوجانبه امضا كردند.

 مدودوف رئيس جمهور روسيه، دوشنبه پنجم مهر ماه وارد پكن شد و در جريان مذكرات با همتاي چيني خود، 10 سند همكاري ميان هيئت روس و مقامات چين امضا شد، كه توافقنامه مبارزه با تروريسم و تجزيه طلبي از جمله اين توافقات است. در نتيجه مذاكرات سران روسيه و چين در پكن، همچنين توافقنامه هايي درباره همكاري در زمينه هاي انرژي، امور مالي و ماهيگيري از منابع دريايي به امضا رسيد. علاوه بر آنها، پرتكلي درباره ايجاد تغيير در توافق بين روسيه و چين درباره همكاري هاي نفتي به امضا رسيد. رئيس «راس اتم» روسيه نيز توافقنامه اي درباره تعاملات استراتژيك در زميه استفاده صلح آميز از انرژي اتمي با چين را به امضا رساند. درباره سفر مدودوف بايد گفت كه محور اصلي ديدار وي از پكن، مذاكرات مربوط به سوخت است. انتقال سوخت روسيه به چين، بخش عمده همكاري هاي اقتصادي دو كشور را تشكيل مي دهد. سران دو كشور ديروز در مراسمي نمادين خط لوله نفت سيبري- اقيانوس آرام را افتتاح كردند. رئيس جمهور روسيه رابطه با پكن را يكي از مهم ترين اولويت هاي سياست خارجي مسكو خواند. مدودف با بيان اين كه روسيه آماده توسعه همكاري با چين در همه زمينه ها، از تجاري- اقتصادي گرفته تا اجتماعي، است در اين مقايسه تاكيد كرد: قبلاً روابط ما تا اين سطح بالاي اعتماد متقابل نبود. آنچه مهم است، تمايل مردم و رهبران دو كشور به همكاري هاي تنگاتنگ است.

 مدودف افزود: تحركات مثبت تبادلات تجاري روسيه- چين كه از دوره اي در سال 2001 تقريباً هر ساله بيش از 30 درصد رشد داشته، امسال تنها طي شش ماه نخست تقريباً به دو برابر افزايش يافته و به ۲۵ميليارد دلار و پانصد میلیون دلاررسيده است. ديدار سه روزه رهبران چين و روسيه با نگراني غرب مواجه شده چراکه آمریکایی ها می دانند نزدیک شدن هرچه بیشتر مسکو و پکن کار را برای ادامه سیاست یکجانبه گرایی  آمریکا در سطح بین المللی دشوار می سازد. اما برای ایران مهم ترین بخش این دیدار مربوط به موضع روسیه و چین در قبال پرونده انرژی هسته ای  ایران است .بررسی رفتار سیاست خارجی روسیه و چین از سال 2002 تا به حال که بحث پرونده هسته‌ای ایران مطرح شده، به ما نشان می دهدکه این کشورها در قبال فشارهای غرب به ایران ،همواره بر اساس تامین منافع ملی خود حرکت می‌کنند.

همچنانکه در آخرین مورد آن زمانی که قرار است ایران را از نظر خرید بنزین یا دیگر فراورده‌های نفتی تحریم کنند، چینی‌ها شدیدا مخالفت می‌کنند و پای این مخالفت هم می‌ایستند. چرا که یکی از اقلام اساسی در مبادلات ایران و چین مبادله نفت و مشتقات آن است . خانم کلینتون به همین دلیل در قطعنامه شورای امنیت بندهای مربوط به تحریم بنزین و تحریم خرید نفت از ایران را حذف کرد تا چینی‌ها و روس‌ها حاضر شوند به آن رای مثبت دهند و وتو نکنند. از طرف دیگر این تحریم‌ها را در قالب تحریم‌های یک‌جانبه جای دادند. معنی این موضوع این است که چینی‌ها و روس‌ها را در فروش بنزین و خرید نفت از ایران استثنا کردند تا بتوانند سایر متحدین خود را هماهنگ کنند و خارج از قطعنامه تحریم‌های بیشتری علیه ایران اعمال کنند. این حیله‌ای بود که خانم کلینتون درباره این موضوع به کار گرفت.

توافق چین و روسیه درباره مسئله هسته‌ای ایران قبلا هم انجام شده و حالا هم بعید نیست که چنین کاری انجام داده باشند  و موضع واحدی در مذاکرات پیش روی اتخاذ کنند. اما زمانی این مسئله پیش می‌رود که این‌ها در تعارض با هم قرار نگیرند. به طور مثال وقتی روسیه با امریکا درباره موضوعی به توافق می‌رسد، تعهدی ندارد که این توافق با چین هماهنگ باشد و بالعکس. بنابراین روسیه و چین در زمینه مسئله هسته‌ای ایران زمانی تجدید نظر خواهند کرد که منافع آن‌ها اقتضا کند و باید دید آیا ایران رفتاری کرده یا اقداماتی انجام  می دهد که این کشورها را به تجدید نظر در روابطشان با ایران وادار کند و آیا تحولی در ناسبات این دو کشور با ایران رخ داده که آن‌ها را به تجدید نظر اساسی درباره سیاست ‌هایشان در مورد ایران وادارد یا خیر؟ گرچه اطلاعاتی درباره این موضوع در دست نیست اما حدس تحلیلی من این است که چنین اتفاقی نیفتاده و روسیه و چین کماکان بر اساس منافع ملی کشور خودشان حرکت می‌کنند و به منافع ایران هم هیچ توجهی ندارند. ما باید منافع خود را به گونه ای تعریف کنیم که بتواند به حد وسطی باروس ها و چینی ها برسد در صورت شاید تحولی ایجاد شود .

مناسبات با ایران برای این کشورها مهم است و این مناسبات بخشی از منافع ملی این کشورها را تشکیل می‌دهد. و به همین دلیل ایران به راحتی از روابط این کشورها قابل حذف نیست. برخلاف بعضی نظرها، در رفتار های بین المللی  تنها سطح و مبلغ مبادلات  دو جانبه چندان تعیین کننده نیست. برخی معتقدند رابطه اقتصادی چین و امریکا میلیاردها دلار ارزش دارد و کسری این مبادلات صد میلیارد دلار به نفع چین است در حالی که کل حجم مبادلات ایران و چین حداکثر پنجاه میلیارد دلار است و بر این اساس چینی‌ها رابطه اقتصادی خود را با ایالات متحده قربانی روابط با ایران نمی کنند. در حالی که این طور نیست. در اقتصاد، سیاست و امنیت بین الملل، اولا یک دلار هم یک دلار است. یعنی بر روی ظرفیت‌های هرچند کوچک هم کار می‌شود. ثانیا کشورها این‌ها را در تعارض با هم قرار نمی‌دهند. سعی می‌کنند سیاست  چند جانبه ای  را دنبال کنند. بر این اساس چین و روسیه سعی دارند هم با ایران رابطه داشته باشند و هم با امریکا. زیرا اصولا سیاست ایران به دلیل مخالفتی که با امریکا دارد همیشه عامل فشاری بوده است که روسیه و چین از ان در مناسبات خود استفاده می‌کنند. اگر کارت ایران را هم از دست بدهند در واقع امتیاز بزرگی را در مناسبات با آمریکا از دست داده اند.  به همین دلیل است که خلی رغم نا مهربانی ها پکن و مسکو  سعی کرده‌اند مناسباتشان را با ایران نگه دارند و همواره روی این مسئله کار کرده‌اند.