تفاهم، خیلی دور، خیلی نزدیك
2) اما پرسشی كه با این توضیحات ممكن است به ذهن مخاطب خطور كند، آن است كه محتوای این پرانتزهای باز، چه گزارههایی را تشكیل میدهند؟ به نظرم یكی از مهمترین گزارهها، عدم مسوولیتپذیری ایالات متحده نسبت به هر نوع تفاهم احتمالی است. امریكا برخلاف اصول بدیهی نظام بینالملل، حاضر نیست تضامین لازم برای تداوم توافق احتمالی را ارایه كند. در واقع طرف مقابل تاكید میكند، هر نوع تفاهمی تنها تا زمان پایان دوره ریاستجمهوری جو بایدن، قابلیت اجرایی دارد و این كشور نمیتواند تضمینی برای تفاهم در آینده را ارایه كند. طبیعی است یك چنین توافقی برای ایران غیر قابل قبول است. به هر حال ایران خواستار پایان دادن به تحریمهای اقتصادی است...
زمانی كه جهان پیرامونی متوجه شوند، تفاهم میان ایران با كشورهای مقابل تنها در سالهای معدود (مثلا تا پایان دوره زمامداری بایدن)، قابلیت اجرایی دارد، طبیعی است از سرمایهگذاریهای پایدار در ایران و تعریف پروژههای مشترك اقتصادی در افق بلندمدت خودداری میكنند. در واقع در این مدل، غرب از ایران میخواهد وارد توافقی شود كه قرار نیست سودی از آن برداشت كند. بنابراین به نظر میرسد یكی از پرانتزهای باز در گفتوگوها مرتبط با تضامین مورد نظر ایران در این زمینه باشد.
3) مساله بعدی، مساله نحوه پایان دادن به تحریمهای اقتصادی است. ایران خواستار «لغو» تحریمهای اقتصادی مورد نظر است، اما ایالات متحده از «تعلیق» مرحله به مرحله تحریمها سخن میگوید. وقتی به جای لغو تحریمها، فرآیند تعلیق تحریمها مطرح شود، باز هم شركای اقتصادی ایران در جهان پیرامونی با حساسیتها و نگرانیهای بیشتری، مناسبات اقتصادی و ارتباطی خود با ایران را دنبال خواهند كرد. پس رسیدن به یك تعریف واحد در خصوص پایان دادن به تحریمهای اقتصادی، ابهام دیگری است كه هنوز درباره آن گفتوگوهای دامنهداری میان دو طرف جریان دارد.
4) در سوی دیگر این معادله، كشورهای مقابل نیز در خصوص اعمال نظارتهای لازم بر برنامههای هستهای ایران، مطالباتی دارند كه هنوز درك مشتركی درباره آنها شكل نگرفته است. غرب خواستار بازگشت ایران به تعهدات برجامیاش است، اما در عین حال معتقد است ایران باید نوع خاصی از توان فنی و مهندسی را در حوزه غنیسازی به كار بگیرد. این در حالی است كه ایران به این نكته اشاره میكند، وقتی قرار است، ایران، حجم مشخصی از غنیسازی داشته باشد، چه فرقی میكند، این حجم با سانتریفیوژهای IR8، غنیسازی شود یا با ماشینهای IR1. در حالی كه كشورهای مقابل روی عدم استفاده از سانتریفیوژهای مدرنتر، پافشاری میكند و خواستار پذیرش آن توسط ایران هستند. طبیعی است ایران نیز با توجه به وضعیت كلی مذاكرات، حاضر نیست از دستاوردهای فنی خود در حوزه غنیسازی دست بكشد. 5)همانطوركه قبلا اشاره شد، مجموعه این گزارههای تحلیلی، نه مبتنی بر اسناد و مدارك شفاف، بلكه براساس ارزیابیهای تحلیلی رسانهها و اخبار جسته و گریختهای است كه در رسانههای مختلف داخلی و خارجی بازتاب پیدا كرده است. بهرغم همه این پرانتزهای باز، اما به نظر میرسد دو طرف برای رسیدن به تفاهم، جدی هستند و در صورت تداوم گفتوگوها، احتمال دستیابی به توافق چندان دور از دسترس نیست. واقع آن است كه امروز اغلب تحلیلگران امیدوار به تحقق تفاهمی هستند كه اجرایی شدن آنها بخش قابل توجهی از مشكلات معیشتی و اقتصادی ملت ایران را بهبود میبخشد. توافقی كه برای حصول ابعاد و زوایای گوناگون آن باید منتظر روزها و هفتههای آینده بمانیم تا از دل این پرانتزهای باز، مسیری به سمت درك مشترك گشوده شود.